
علت شورش های ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع) چه بود؟
در زمان خلافت امام علی (ع) چند شورش بزرگ و مهم در فارس، کرمان، سیستان، خراسان و شمال ایران رخ داد که همۀ آن ها سرکوب شدند. در این مقاله به علت رخ دادن این شورش ها، چگونگی سرکوب آن ها و دلایل ناموفق بودن این شورش ها پرداخته شده است.
اما پیش از پرداختن به این موضوع ابتدا باید به کمی عقب تر رفت و نقش امام علی (ع) را در فتوحات مسلمانان به ویژه در ایران بررسی کرد.
قبلاً در مقالۀ دیگری در مورد حضور امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در جنگ با ایران ساسانی توضیح داده ام. پیشنهاد می کنم مقاله مذکور را از اینجا حتماً مطالعه کنید.
نقش امام علی (ع) در فتح یمنِ ساسانی
یمن از اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم میلادی به مدت چند دهه به قسمتی از ایرانِ ساسانی تبدیل شد و وقتی که مسلمانان این سرزمین را فتح می کردند، این سرزمین بخشی از شاهنشاهی ایران ساسانی بود. در مورد علت دخالت ساسانیان در یمن و ارتباط آن ها با خاندان حمیریان در کتاب فرمانروایان کوهستان مفصل توضیح داده شده است.
در زمان پادشاهی انوشیروان حبشی هایی که متحد روم شرقی یا بیزانس بودند یمن را از سلطه خاندان حمیر که بر یمن حکومت می کردند خارج کردند. حیمریان سپس از ایران کمک خواستند و ایرانی ها که اصلاً دوست نداشتند یمن در اختیار متحدان بیزانس باشد، به کمک حیمریان شتافتند. در نتیجه اقدامات ساسانیان یمن از دست حبشی ها خارج شد و کمی بعد ساسانیان موفق شدند یک حاکم محلی یا به اصطلاح مرزبان در این سرزمین مستقر کنند.
تلاش برای مسلمان کردن یمن یا لااقل بردن این سرزمین زیر پرچم اسلام از زمان حیات خود پیامبر اسلام آغاز شد. حضرت محمد (ص) بین سال های 628 الی 630 میلادی ابتدا با فرستادن نامه ها و سفیرانی تلاش کرد بدون جنگ یمن را جذب کند. در آن زمان خسرو پرویز پادشاه ایران بود و ساسانیان به دلیل جنگ های طولانی مدت با بیزانس و نیز اختلافات داخلی فرصت چندانی برای رسیدگی به امور یمن نداشتند.
باذان، فرماندار ایرانی یمن خود داوطلبانه مسلمان شد و با گرویدن او به اسلام، بیشتر یمن بدون جنگ تحت سلطه مسلمانان قرار گرفت. امام علی (ع) خود یکی از جمله فرستادگان مهم پیامبر بود که نقش مهمی در مسلمان ساختن یمن ایفا کرد. باید توجه داشت که اگرچه یمن در هنگام ظهور اسلام در حجاز بخشی از قلمرو ایران ساسانی بود، اما اکثریت قاطع مردم آن عرب و غیر زرتشتی بودند.
از تعداد ایرانیان حاضر در یمن در هنگام ورود فرستادگان پیامبر اسلام به این سرزمین بی اطلاع هستیم اما تعداد آن ها نباید زیاد بوده باشد. هیچ گزارش تاریخی از جنگ مسلمانان با ایرانیان یمن در دسترس نیست، هر چند درگیری هایی با عرب های غیر مسلمان یمن پیش آمد. بنابراین اگرچه امام علی (ع) نقش مهمی در جدا کردن یمن از قلمرو ساسانیان ایفا کرد، اما ورود اسلام به یمن تقریباً بدون جنگ رخ داد و سلطه ساسانیان بر این سرزمین از قبل بسیار کم شده بود.
نقش امام علی (ع) در فتوحات مسلمانان در ایران
فتح ایران به دست مسلمانان عمدتاً در دوران خلافت عمر و عثمان اتفاق افتاد. نبردهای اصلی، از جمله قادسیه (۶۳۶ میلادی)، جلولا (۶۳۷ میلادی) و نهاوند (۶۴۲ میلادی)، تحت فرماندهی فرماندهانی مانند سعد بن ابی وقاص، خالد بن ولید، عبدالله بن عامر و نعمان بن مقرن انجام شد. با این حال، علی (ع) در این لشکرکشیها شرکت نداشته است.
عدم شرکت امام علی (ع) در فتوحات مسلمانان از سوی برخی دلیلی مبنی بر مخالفت او با این فتوحات عنوان شده است. اما چنین نتیجه گیری درست نیست. براساس منابع تاریخی صدر اسلام از جمله تاریخ طبری، می دانیم که امام علی (ع) در مدینه در زمرۀ مشاوران مهم سه خلیفه اول قرار داشت. او در زمینههای حکومت، مالیات و سیاستهای نظامی مشاورههای حقوقی و مذهبی ارائه میداد، و تردیدی نیست که مشاوره های او مربوط به فتوحات و چگونگی اداره سرزمین های فتح شده هم می شد.
هیچ منبع تاریخی وجود ندارد که به مخالفت امام علی (ع) با فتوحات اشاره کرده باشد و از نظر اسلامی نیز هیچ دلیلی برای مخالفت با گسترش اسلام از طریق فتوحات نمی توانست وجود داشته باشد. اما مهم ترین شاهدی که ثابت می کند امام علی (ع) مخالف فتوحات نبوده است، حضور فعال و مشارکت برخی از یاران نزدیک او در این نبردهاست. اگر امام علی (ع) واقعاً چنانکه عده ای ادعا می کنند مخالف فتوحات می بود، یاران نزدیکش از جمله سلمان فارسی را از شرکت در این جنگ ها بر حذر می داشت.
به جز سلمان فارسی که اصلاً ایرانی بود، برخی دیگر از یاران معروف امام علی(ع) که در جنگ ها علیه ایران ساسانی حضور داشتند مالک اشتر، عمار ابن یاسر و حجر ابن عدی بودند. عمار ابن یاسر از طرف خلیفه عمر به عنوان فرماندار شهر کوفه انتخاب شد که پایگاه اصلی عملیاتی مسلمانان در غرب و جنوب ایران بود. سلمان فارسی نیز پس از نبرد قادسیه از طرف عمر به عنوان فرماندار تیسفون انتخاب شد.
در مورد حضور یاران نامبردۀ امام علی(ع) در فتوحات تردیدی نیست چون منابع تاریخی معتبر مختلف همچون تاریخ طبری، فتوح البلدان بلاذری، الکامل ابن اثیر و طبقات الکبری ابن سعد به نقش آن ها در فتح ایران اشاره کرده اند.
شورش های ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع)
در طول دوران خلافت امام علی (ع) شورش های مهمی در کرمان، خراسان، فارس، ری و سیستان رخ داد و حتی منابعی از اعزام نیروهایی از طرف امام علی (ع) برای فتح دیلم سخن گفته اند. در هنگامی که امام علی (ع) به قدرت می رسید سرزمین های نامبرده (به جز دیلم) همگی از قبل فتح شده بودند.
در واقع بیشتر قلمرو ساسانیان در زمان خلافت عمر و عثمان به دست مسلمانان افتاده بود. از طرفی امام علی(ع) چون پس از ناآرامی های پیرامون قتل عثمان به قدرت می رسید، بلافاصله با جنگ داخلی روبه رو شد.
علت شورش های ایرانیان چه بود؟
جنگ داخلی در زمان امام علی (ع) که در تاریخ اسلام به عنوان فتنه اول شناخته می شود، تمام سرزمین های عراق، عربستان و شام را درگیر کرده بود. این درگیری فرصت مناسبی بود تا برخی از ایرانیان که از حاکمیت مسلمانان ناراضی بودند، علیه خلافت شورش کنند. بنابراین شورش های ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع) نه به دلیل دشمنی آن ها با شخص امام علی (ع)، بلکه نارضایتی کلی از حاکمیت عرب های مسلمان بود.
وقتی امام علی (ع) به قدرت می رسید، همچنان اکثریت قاطع مردم ایران غیر مسلمان بودند. دین زرتشتی اگرچه پشتیبانی سیاسی را از دست داده بود، اما همچنان نزد مردم ایران محبوب بود. تردیدی نیست که ایرانی ها همچنان به گذشتۀ درخشان خود در زمان ساسانیان دلبسته بودند. بنابراین از هر فرصتی برای شورش علیه خلافت اسلامی استفاده می کردند.
بنابراین با توجه به شرایط گفته شده و همچنین با توجه به جنگ داخلی بین خود مسلمانان، اگر به جای امام علی (ع) هر کس دیگری به قدرت رسیده بود، باز هم شورش های ایرانیان به وقوع می پیوست.
لازم به ذکر است که مشابه این شورش ها در زمان خلافت عثمان و عمر هم رخ داده بود و بعد از امام علی (ع) هم ادامه یافت. چنانکه در کتاب فرمانروایان کوهستان به تفصیل توضیح داده ام، حاکمیت عرب های مسلمان بر ایران همیشه با مشکل و چالش مواجه بود.
تاریخ صدر اسلام در ایران بسیار پیچیده است و مورخان در مطالعه شورش های ایرانیان در اوایل ورود اسلام به ایران مأموریت دشواری دارند. علت اصلی پیچیدگی این مسئله تعداد زیاد شورش های ایرانیان در این دوره است. در واقع ایرانی ها از هر تغییری در مرکز خلافت برای شورش علیه حاکمان عرب مسلمان استفاده می کردند.
برای مطالعۀ بیشتر آشفتگی های ایران در دو سدۀ نخست پس از سقوط ساسانیان می توانید کتاب دو قرن سکوت را از اینجا بارگیری و مطالعه کنید. اما توجه داشته باشید که دو قرن سکوت اکنون دیگر قدیمی شده است و برخی مطالبش اعتبار ندارند. بنابراین حتماً نقد این کتاب را هم از اینجا بخوانید تا بتوانید بیشترین استفاده را از این کتاب بکنید.
شورش مردم فارس و کرمان
برای سرکوب شورش های ایرانیان، امام علی (ع) هیچگاه شخصاً وارد عمل نشد بلکه افراد مشخصی را مأمور این کار کرد.
از بین شورش های ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع) شورش مردم فارس و استخر از همه سخت تر و شدیدتر به نظر می رسد. با بررسی منابع تاریخی روشن می شود که بلافاصله بعد از کشته شدن عثمان، مردم استخر علیه دستگاه خلافت شورش می کنند که امام علی (ع) این شورش را با فرستادن عبدالله ابن عباس پسر عمویش سرکوب می کند.
تمامی روایات تاریخی تأکید دارند که عبدالله ابن عباس شورش مذکور را با خون ریزی و کشتار گسترده مخالفان سرکوب کرده است. بااین حال این آخرین باری نبود که مردم فارس در زمان خلافت امام علی (ع) شورش کردند.
یک بار دیگر مردم فارس در اواخر حکومت امام علی (ع) یعنی حوالی سال 39 ه.ق شورش کردند و این بار امام علی (ع) زیاد ابن ابیه را مأمور آرام کردن این استان کرد. گویا شورش مردم کرمان هم در این زمان رخ داده بود.
گزارش ها در مورد چگونگی مواجهه زیاد ابن ابیه با شورش های کرمان و فارس متناقض است. ظاهراً او رفتار ملایم تری با ایرانیان داشته است و دریافته بود که خون ریزی و سرکوب شدید منجر به شورش های بیشتر خواهد شد. به هر حال زیاد با استفاده از شیوه های مختلف لشکرکشی و مذاکره موفق شد فارس و کرمان را آرام کند.
جالب است بدانید که این زیاد ابن ابیه والی فارس که از طرف امام علی (ع) مأمور سرکوب شورش ایرانیان در فارس و کرمان شده بود، پدر همان عبیدالله ابن زیاد معروف است که بعدها به عنوان حاکم کوفه منجر به قتل عام خانواده امام حسین (ع) در کربلا شد.
شورش مردم خراسان
در مورد شورش خراسان و سرنوشت شورشیان در زمان خلافت امام علی (ع) نیز روایات مختلفی آمده است که تعدد و تناقض های آن ها نشان می دهد که این منطقه نیز احتمالاً چندین بار در زمان امام علی (ع) شورش کرده بود.
بلاذری در بیان حوادث سرزمین خراسان این روایت را آورده که خراسان در زمان امام علی (ع) سر از فرمان پیچید و امام علی (ع) جعده بن هبیرۀ مخزومی را به آنجا گسیل کرد و او نتوانست اوضاع را آرام کند تا زمانی که علی (ع) کشته شد.
اما طبری پایان این روایت بلاذری را به گونه ای دیگر بیان کرده است. به گفتۀ او امام علی (ع) جعده بن جبیره را پس از نبرد صفین به خراسان فرستاده و او در آنجا با شورش مردم مواجه شده است. سپس امام، خلیده بن یربوعی را به آنجا فرستاد و او توانسته اوضاع را آرام کند.
ابن اثیر دیگر مورخ نامدار تاریخ اسلام نیز به انتساب جعده بن هبیره بر خراسان اشاره کرده است و نقل کرده است که امام علی (ع) خلید بن قرۀ یربوعی را روانه آنجا کرد و او توانست با مردم آن سامان آشتی کند. این آشتی می تواند بیانگر آرام کردن شورش بدون جنگ و خون ریزی باشد.
اخیراً مطالعه منابع چینی هم در زمینۀ بررسی شورش های ایرانیان در شرق کشور از جمله خراسان در این مقطع از تاریخ به کمک مورخان آمده اند. براساس گزارش های چینی اکنون می دانیم که شورش های ایرانیان در شرق ایران بزرگ در خراسان و سیستان در زمان خلافت امام علی(ع) و معاویه ارتباط مستقیمی با پیروز، جانشینی یزدگرد سوم ساسانی داشته است.
پیروز سوم پسر یزدگرد سوم شاهزاده ساسانی بود که تلاش کرد به کمک سلسله تانگ چین عرب های مسلمان را از ایران بیرون کند که البته سرانجام تلاش هایش با ناکامی پایان یافت، هر چند شورش های مردم ایران در شرق خبر از محبوبیت نسبی خاندان ساسان حتی بعد از سقوط می دهد.

شورش مردم ری
بلاذری همچنین گزارش جالبی از شورش مردم ری در زمان خلافت امام علی (ع) دارد. به گزارش او، امام علی(ع) یزید بن یتمالله بن ثعلبه بن عکابه را به عنوان حاکم ری برگزید، اما چون او اختلاس کرد، امام او را برکنار کرد و به زندان افکند و او از زندان گریخت و به معاویه پیوست.
پس از آن مردم ری شورش کردند و ابوموسی اشعری به منظور دفع شورش ری به آنجا رفت و توانست شورشیان را سرکوب کند.
لشکرکشی به دیلم
بلاذری همچنین در گزارشی بسیار مهم از اعزام چهار هزار سپاهی از طرف امام علی (ع) به جنگ دیلم خبر می دهد. اهمیت این گزارش این است که در آن زمان هنوز دیلم به دست مسلمانان فتح نشده بود و اعزام این نیروها از سوی امام علی (ع) در واقع ادامۀ سیاست های خلفای پیشین در فتح کامل ایران می باشد.
به عبارت دیگر، اگر گزارش بلاذری در مورد اعزام لشکر از طرف امام علی (ع) به دیلم درست باشد، بار دیگر ثابت می شود که امام علی (ع) به طور کلی مخالف فتح ایران به دست مسلمانان نبوده است.
متأسفانه از سرنوشت این لشکرکشی بی اطلاع هستیم و سکوت منابع تاریخی به ویژه بلاذری در این زمینه می تواند بیانگر شکست این لشکرکشی بوده باشد. چون مسلمانان تا سال ها بعد هم نتوانستند دیلم را فتح کنند.
البته یک احتمال دیگر هم وجود دارد و آن هم این است که با توجه به ناآرامی های زمان خلافت امام علی (ع)، ممکن است لشکریان اعزامی از سوی او به دیلم هرگز وارد جنگ نشده باشند. همچنین تعداد کم نیروهای اعزامی یعنی حدود 4000 نفر، می تواند در اصل به منظور دفاع از مواضع مسلمانان در نزدیکی دیلم فرستاده شده باشند نه حمله به خود دیلم.
شورش مردم سیستان
بلاذری در شرح «سجستان و کابل»، از شورش اهالی سجستان (سیستان) در زمان امام علی (ع) سخن گفته است. ابن خلدون نیز گویا با توجه به روایت بلاذری موضوع شورش اهالی سیستان را در زمان خلافت امام علی (ع) با اندکی تغییرات بیان کرده است.
از فحوای هر دو گزارش چنین به نظر می رسد که پس از جنگ جمل مردم سیستان علیه دستگاه خلافت شورش می کنند و از پرداخت مالیات به حکومت خودداری می کنند. در این شورش نیز علاوه بر ایرانیان برخی از مخالفان عرب امام علی (ع) نیز حضور داشتند.
به هر حال این شورش نیز با جنگ سرکوب شد و فرستادگان امام علی (ع) ضمن کشتن مخالفان حکومت، سیستان را آرام کردند.
همچنین شورش های سیستان در این زمان را همچون شورش های خراسان، می توان به تلاش های پیروز سوم ساسانی برای احیای قدرت ساسانیان نسبت داد.
علت عدم موفقیت شورش های ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع)
هیچ کدام از شورش های رخ داده در زمان خلافت امام علی (ع) سراسری نبودند. همچنین سایر شورش های رخ داده در نقاط مختلف ایران در سال های آغازین پس از سقوط ساسانیان به سطح ملی نرسیدند. منظور از سطح ملی شورشی است که اگرنه تمام کشور ایران، بلکه بخش بزرگی از آن را درگیر کرده باشد.
شورش ها یا قیام های رخ داده در نقاط مختلف ایران پس از سقوط ساسانیان همگی در اصطلاح منطقهای یا ناحیه ای بودند. به سختی می توان بین این شورش ها یک پیوند یا ارتباط خاص پیدا کرد. هر از چند گاهی مردم هرمنطقه ای که توانش را داشتند بنا به دلایلی علیه خلافت شورش می کردند.
محدود بودن این شورش ها به یک منطقۀ خاص باعث می شد تا به راحتی از طرف دولت مرکزی سرکوب شوند. اگر رهبران این شورش ها موفق به سازماندهی یک شبکه ارتباطی موفق بین نقاط مختلف ایران می شدند و با اتحاد با یکدیگر نیروهای بزرگ تری تشکیل می دادند، شانس آن ها در برابر دولت مرکزی افزایش می یافت.
حتی شورش های بزرگ منطقه ای همچون قیام خرمدینان به رهبری بابک خرمدین از آذربایجان نیز در نهایت به دلیل نرسیدن به سطح ملی شکست خوردند. در مورد شورش بابک خرمدین مقاله مفصلی نوشته شده است که از اینجا می توانید آن را مطالعه کنید.
یک نکته دیگر در مورد قضاوت دربارۀ دلایل شکست شورش های ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع) یا در زمان دیگر خلفای راشدین عدم اطمینان از اهداف چنین شورش هایی است. آیا شورشیان به دنبال بیرون راندن عرب های مسلمان از منطقۀ خود و تشکیل حکومت جدید بودند یا مخالفت آن ها مربوط به مسائل کوچک تری همچون میزان مالیات هایی بود که حاکمان مسلمان دریافت می کردند؟
از بعد از مرگ یزدگرد سوم شاهنشاه ساسانی بعید به نظر می رسد که شورش های ایرانیان به منظور تشکیل نوعی حکومت ملی یا حتی محلی بوده باشد. آن ها قاعدتاً با توجه به شرایط آن زمان دریافته بودند که سرنگونی خلافت اسلامی یا حتی مستقل شدن از آن تقریباً غیر ممکن است.
آیا ایرانیان در شهادت امام علی (ع) نقش داشتند؟
در سال های اخیر مطالب زیادی در فضای مجازی منتشر شده است مبنی بر اینکه ابن ملجم مرادی قاتل امام علی (ع) همان بهمن جادویه سردار نامدار ساسانی است. این مطلب کاملاً اشتباه است و بهمن جادویه و ابن ملجم دو فرد متفاوت هستند.
در مورد بهمن جادویه سردار بزرگ ساسانی مقالۀ جداگانه ای در سایت منتشر شده است که از اینجا می توانید به آن مقاله دسترسی پیدا کنید.
همچنین در مورد پیروز ابولؤلؤ قاتل ایرانی خلیفه دوم یعنی عمر ابن خطاب نیز مقالۀ مفصلی در سایت به اشتراک گذاشته ایم که از اینجا می توانید آن را مطالعه کنید.
نَسَب و تبار ابن ملجم مرادی قاتل امام علی (ع) براساس منابع معتبر تاریخی قابل شناسایی است. پدر و مادر او با قبایل اصیل عرب در یمن و جنوب عربستان پیوند داشتند و هیچ ربطی بین او و بهمن جادویه ایرانی نمی توان یافت.
نتیجه
به طور کلی شورشهای ایرانیان در زمان خلافت امام علی(ع) عمدتاً ناشی از نارضایتی عمومی ایرانیان از حاکمیت اعراب مسلمان بود، نه مخالفت خاص با شخص امام علی(ع). بررسی منابع تاریخی ثابت میکند امام(ع) اگرچه مستقیماً در فتوحات ایران مشارکت نداشت، اما مشاورههای راهبردی به خلفای پیشین ارائه میداد و یاران نزدیکش مانند سلمان فارسی در فتوحات حضور فعال داشتند.
در واقع شورشهای ایرانیان در این دوره بیشتر واکنشی به تغییر ساختار سیاسی و تضعیف هویت ملی بود تا تقابل مذهبی. امام علی(ع) نیز به عنوان خلیفه مسلمین ناگزیر به حفظ وحدت قلمرو اسلامی بود. شورش های این دوره نمایانگر آغاز فرآیند پیچیده تعامل ایرانیان با حکومت خلافت اسلامی است که در ادوار بعدی به شکلهای دیگری تداوم یافت.
امام علی هیچ امتیاز یا توجه خاصی به ایرانی ها نداشته و اساسا تفاوتی بین ایرانیان با سایر ملت های تسخیرشده مانند مصریان و مسیحیان و..نداشته.نمیدونم چرا بعضی ایرانیان توقع بیجا دارند!امام علی کسی بود مانندسایر خلفا و اهالی آنزمان عربستان سعودی امروز که هرمخالفتی و به شدت سرکوب میکردتاحکومت شو حفظ کنه.کار طبیعی هرحاکمی همین بوده.این ماایرانیان هستیم که به اشتباه بین امام علی و دیگر خلفاتفاوت قائل میشیم اماخودشون تفاوتی بین ما و دیگر مردمان تحت سلطه شون قائل نبودند!شهراستخرکه در زمان ایران باستان پس از تیسفون بزرگترین شهر ایرانشهر و کانون ملیت و ایرانیت و پایتخت ایالت مهم پارس و زادگاه و پایگاه ایرانیت و دیانت زرتشت بود پس از چندبار قیام به دستور امام آنچنان به شدت و بیرحمی ویران شد و از زندگی خالی شدکه تا به امروز مانند تیسفون دیگه زندگی به این شهرها برنگشت و هردوشهر بزرگ هزارساله ایرانیان باستان که کانون ملیت و ایرانیت و پایگاه مبارزه ایرانیان برای ازادی و نجات ایران از تسلط تازیان بیگانه شده بودند بهمین دلیل و به عمد برای همیشه نابود شدند!
درود، البته بحث بین عرب و غیر عرب در آن زمان مطرح نبود و کشوری به نام عربستان هم در آن زمان وجود نداشت و خود امام علی با عرب های غیر مسلمان زیادی جنگیده بود. بحث جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان است که در آن زمان ایرانی ها 99% غیر مسلمان بودند.
عرب و غیر عرب اتفاقا مسئله مهمی بود چون ایرانیان دارای تمدن و فرهنگ و هنر بودند و اعراب عاری از فرهنگ و تمدن و هنر اینگونه بود که ایرانیان تسلط اعراب را بر خود و کشورشان بسیار ناراحت کننده و دشوار میدیدند. همچنین اعراب نیز شهروندان غیر عرب را شهروند درجه دو میدانستند و تبعیض عجیبی بین اعراب و پارسیان در حکومت آنان برقرار بود که همین موجب شد ایرانیان گروههایی همچون شعبیون را پدید اورند
امام علی علیه السلام مولای متقیان از زمین تا آسمون با خلفای دیگه فرق داشته،اگر امام علی علیه السلام به خلافت نیاز داشت خواهان خلافت در کشور خودش بود نه خلافت بر مردمی غیر مسلمان ناراضی که هر آن شورش میکنن،امام علی علیه السلام ساده ترین زندگی رو داشته و از تصرف ایران حتی دانه گندمی هم بهش نرسیده،منابعی هم که میگن امام علی علیه السلام در سرکوب شهر های ایران نقش داشته کاملا ضعیف هستن که در زمان امویان نوشته شدن،امامی که پدر یتیمان بوده آیا امکان داره مردم عادی رو بکشه و فرزندانشون رو یتیم کنه اون هم به خاطر دین؟قطعا با سردسته ی شورشیان مقابله کرده اما هرگز به مردمی که خواهان عدالت و خسته از حکومت عمر بودن ظلم نکرده،همونطور که خودش یاور مظلومان بوده،اگر این کشتار ها توسط امام علی علیه السلام حقیقت داشت مردم ایران کینه ی امام رو به دل میگرفتن و حضرت رو ترور میکردن همونطور که عمر رو ترور کردن،اما ابولولو قاتل عمر بعد از کشتن عمر به امام علی پناه میبره و امام با طی الارض اون رو به کاشان منتقل میکنه،اگر امام علی علیه السلام نعوذبالله مثل بقیه ی خلفا بود یا به ایرانیان ظلم میکرد آیا ایرانیان به فرزندانش و امامزاده ها در برابر خطر امویان امان میدادن؟اصطلاح یا علی مدد از اون دوران میاد و هر ایرانی که امام علی علیه السلام رو میدیده و مدد میخواسته حضرت بهش کمک میکرده،خیلی از یاران امام علی علیه السلام ایرانی بودن،حتی برخی از یاران امام علی علیه السلام از طوایف لر ها بودن،تو میتونی صدام رو دوست داشته باشی و اسمش رو روی بچت بزاری؟اگر نعوذبالله امام علی علیه السلام به ایرانیان ظلم کرده پس چرا نسل به نسل ایرانیان اسم امام علی علیه السلام و فرزندانش رو روی بچه هاشون میزارن،ما نسل جوان هر چی که ما از جنایات صدام میدونیم از پدرو مادرمون بهمون رسیده از تلویزیون هم که فقط فیلم چند آدم رو میبینیم که تیر خوردن و پشت سنگر هستن،ما نسل جوان همه ی اطلاعاتی و نفرتی که از صدام داریم توسط نسل قدیم بهمون رسیده نه تاریخ،نقل های سینه به سینه به مراتب قوی تر و واقعی تر از اسناد تاریخی هستن،چون اسناد تاریخی رو چند نفر گفتن اما نقل های سینه به سینه حاصل چندین نسل هستن،چرا هیچ نقل سینه به سینه ای وجود نداره حاکی از نفرت به امام علی علیه السلام و یا فرزندانش،چطور یک افسانه ی محلی از چند هزار سال پیش تا الان سینه به سینه به ما رسیده اما اتفاق مهمی مثل جنگ و کشته شدن خیلی از ایرانیان توسط نعوذبالله امام علی علیه السلام به ما نرسیده؟این عشق به مولا علی و فرزندانش هسن که سینه به سینه به ما رسیده
شما فرمودید که بحث جنگ بین مسلمانان و غیر مسلمانان بوده، و در قرآن هم آیه لا اکراه فی الدین مشخص میکنه که در دین اجبار نیست پس چرا باید به بهانه دین کشوری رو تسخیر کنند و با افرادی که حاضر به پذیرش اون دین نیستند بجنگند و اونها رو قلع و قمع کنند؟
گرامی آیه ای که شما گفتید تفسیر مشخصی ندارد و می توان از آن در موقعیت های گوناگون استفاده کرد
عالی و بی طرف
درود و سپاس
جناب عرب زاده ، اینکه کتب و منابع اسلامی و … چه چیزی گفتند ، همشون ، به یه طرف
اما اینکه از نظر علم باستان شناسی واقعا چه اتفاقی افتاده هم به یک طرف ! از نظر علم باستان شناسی ، وقتی که تاریخ نگاری ها ، تاریخ رویداد وقایع و … رو بررسی میکنند و کنار هم میگذارند ، میبینند که چه بسا اصلا حمله مسلمانانی در کنار نبوده ! حتی تازگیا دیدم در یکجا که گویا این اعراب بادیه نشین مزدور و جنگجو کویت و عراق امروزی (این مناطق) شورش کردند و با کمک اشراف ساسانی دست به کودتا زدند و حکومت ساسانی هم نه درجا ، بلکه تدریجی ازبین رفته ! اینکه تاریخ برحسب کتاب و روایت و .. چی میگه یک بحثه ، ولی اینکه از نظر علم باستان شناسی بخوایم قضایا رو بررسی کنیم به نتایج خیلی متفاوت تری میرسیم ! من پیشنهاد میکنم در این زمینه هم سَرَکی بکشید ! حرف مفت نیست
درود گرامی
شما نمی توانید به این سادگی انبوه مطالب تاریخی که مسلمانان ثبت کرده اند را رد کنید یا زیر سوال ببرید.
این مسلمانان در زمان امویان بودن و عرب ها هم سعی کردن تا جایی که. میتونستن خودشون رو بالاتر و قوی تر از ایرانی ها نشون بدن و ارقامی از کشته شدگان گفتن که با عقل جور در نمیاد،چون برای اعراب اون موقع تعداد کسانی رو که کشتن افتخار بوده،در مورد سرکوب و کشتن مردم ایران توسط امام علی علیه السلام هم امویان که تشنه ی خون امام علی علیه السلام و فرزندانش بودن و امامان رو شهید کردن نوشته شده،اینا که چند دهه بعد از این واقعه تازه یادشون اومده این اتفاقات رو بنویسن منبع و شاهدش کی بوده؟اگر منبعش نسل های پیشین بودن پس باید همه ی نسل های پیشین خبر داشتن و سینه به سینه نقل میکردن و برای بچه هاشون تعریف میکردن و یک نفرت نعوذبالله به امام علی علیه السلام داشتن،چطور همه ی مردم ایران از اسکندری که ۲۰۰۰ سال ازش گذشته نفرت دارن اما ۵۰ سال بعد از ورود اسلام به ایران و یا خلافت مولا علی علیه السلام به ایران هیچ کینه ای بهش نداشتن و خیلی از فرزندانشون یاران امامان شدن و اسم بچه هاشونو از روی اهل بیت گذاشتن،ولی چرا کسی اسم اسکندر و چنگیز رو روی بچش نزاشته و نمیزاره؟
راستی یک مثالم بزنم ، مثلا ، ظاهرا اینطور که فهمیدم ، تاریخ نگاری اسلامی به شکل کتب ، چند صد سال بعد از ظهور اسلام نوشته شده و ظاهرا در زمان امویان تازه شکل گرفته و دین اسلام امروزی که ما داریم (البته منظور اهل سنت) در اصل زمان امویان شکل گرفته.و خب طبیعتا خیلی از ماجرا ها که چه عرض کنم ، تمامی این ماجرا همه روی هوا خواهد بود اصالتشون !
تاریخ نگاری اسلامی از صدر اسلام شروع شده بود منتهی آثاری که تا به امروز به دست ما رسیده مربوط به زمان عباسیان و امویان می شوند. این فاصله زمانی هم دلیل نمی شود که به راحتی تمام مطالب آن ها را رد کنیم. در کل مسئله به این سادگی هم نیست.
خودت جواب خودتو دهدی،اونوقت این امویان و عباسیان کی بودن؟دشمن درجه اول و قاتل امامان،واقعا توقع داشتی حقیقت رو از اینا بشنوی؟مثل اینکه بخوای ایران رو از طریق راویان صهیونیستی و اسرائیلی بشناسی
البته این آقای عرب زاده کاملا معلومه که ایرانی نیستند پس باید هم از اعراب دفاع بکنند
این شحص یکی از وطن پرست ترین و درست ترین اشخاصیه که من تاحالا دیدم لطفا به هرکس ک طبق علایق شما حرف نزد تهمت احمقانه نزنید از زحمات بی مزد و منت این وطن پرستان تشکر نمیکنید لااقل چرند نگین
سلام این که این مطالب را به نقل از تاریخ طبری محمد بن جریر نقل کرده اید جدای از این که منبع و آدرس ندارد میخواهم بگویم که از یکی سنی مذهب شما چه توقعی دارید؟؟؟!! توقع دارید که مولا امیرالمومنین را طوری جلوه بده که از دیگر آقایان بالاتر بوده و بخاهد نقاط مثبت حکومت حضرت را بیان کند؟؟
درود گرامی درست متوجه منظورتون نشدم
سلام خدمت استاد بزرگوار
دوباره بدون تعصب و با منطق
درود بر شما
نظرم اینکه انسان حقیقت درک کند .حقیقت به دور از خاک و خون و نژاداست
حضرت علی علیه السلام تنها صراط مستقیم هستند ایرانی که قدمت دارد ریشه در تاریخ بشریت با فرهنگ و اصالت حقیقت را در اسلام اشرافی بنی امیه و بنی عباس نیافت… حقیقت را در کنارکلبه خشتی و محقر مسجدالنبی مدینه یافت
درود جناب تاتاری عزیز
درود
دراول مقاله خوندم که گفته بودین در فتوحات ایران امام حسن وامام حسین حضورداشتن این مطلب صحت ندارد یعنی نمیتواند داشته باشد همه فتوحات مسلمانان برایران در زمان خلافت ابوبکر وعمر بود که فرزندان ارشد امام علی هردو در سن کودکیرونوجوانی به سر میبردند واینکه وقتی درزمان ابوبکر وعمر پدر این دو یعنی امام علی که همه بنی هاشم طبق نظر ایشان در هیچ جنگی در زمان ۷لفا شرکت نکردند فرزندانش چرا باید شرکت کنند ؟؟
گرامی من نگفتم امام حسن یا امام حسین حضور داشتند، بروید مقاله مربوط به حضور آن دو بزرگوار را بخوانید ببینید آنجا چه گفته شده. در واقع حضور امام حسن و امام حسین در جنگ علیه ایران ساسانی مشکوک است نه می توانیم با قاطعیت رد کنیم و نه می توان با قاطعیت بپذیریم
خب چیزی که ۵۰ ۵۰ هست رو اصلا چرا نقل میکنی؟عقل سلیم میکنه به وقایع استناد کرد نه حدس و گمان
تاریخ خلافت امام علی علیه السلام رو از امویان باور میکنی؟؟؟؟دقیقا مثل اینکه گوشتو بدن دست گربه،و امویان ملعون تا تونستن به امام علی علیه السلام تهمت زدن چون خیلی از مردم دوران امویان دوستدار امام علی علیه السلام بودن
آقای عرب زاده هر چقدر در ایران جنایت شده توسط عمر ملعون بوده،اما شما ظاهرا یک طیف خیلی ظعیف از سنی ها داری،چون تا تونستی به همه ی منابع ضعیف استناد کردی تا ثابت کنی امامان دستی در جنایات نسبت ایرانیان داشتن نعوذبالله،اما کمتر از جنایات عمر ملعون گفتی
این جانب بنده ساکن دزفول در استان خوزستان هستم،شهری با قدمت ۵ هزار سال و گویش خوزستانی ۳ هزار ساله،توی دزفول پل ساسانی بنا هست که هر وقت از جاده ی ساحلی میگذریم شاهدش هستیم،مجسمه ی یعقوب لیس صفاری بنا هست،میخوام این رو بگم و نشون بدم نقل قول ها و روایات سینه به سینه چقدر مطمئن تر و قابل استناد تر از منابع و متون تاریخی نوشته شده توسط راویان مزد بگیر و یا دروغگو و عقده ای هست،در بین گویش مردم دزفول از جمله پدربزرگ خودم که بالای ۹۰ سالشه و مادربزرگم که ۸۲ سال میکنه اصطلاحات عجیبی دیده میشه که اونا هم از پدران و مادرانشان یاد گرفتن،مادربزرگم میگه قبل از پیروزی جمهوری اسلامی رسم بوده ماه عمر کشون که ربیع الاول هست و مردم با گل در مستراح ها یک مجسمه گلی درست میکردن و اون رو عمر مینامیدن و وقتی انقلاب پیروز شد و امام خمینی جهت اتحاد سنی و شیعه این رسم رو ممنوع کرد،در گویش قدیمی دزفولی کسی که زشت باشه بهش میگن ریش مری ری عمره،یعنی قیافش شبیه به عمره،یا وقتی بدشانسی بیارن میگن….مه دون عمر،که دزفولیا میدونن منظورم چیه،وقتی میخوان برای یک چیز بی ارزش و دروغ قسم بخورن میگن به سر عمر قسم،یا میگن قبر بوه عمر،یعنی گور پدر عمر،این ها همه ناشی از کینه های نیاکان ما نسبت به عمر و جنایاتش هست که بااینکه مادربزرگ و پدربزرگ من و پدران و مادرانشون بیسواد بودن و اصلا از تاریخ چیزی نخوندن این نفرت نسبت به عمر رو سینه به سینه از اجدادشون نقل گرفتن،اما در مقابل به حضرت فاطمه زهرا جانم به فداش بین ایرانی های قدیم بی بی فاطمه میگفتن و هنوز میگن،بی بی در زبان فارسی باستان ریشه داره و به معنی زن بلند مقام و پاک دامن هست و حتی ایرانیان باستان زنان با مقام رو بی بی صدا زدن،و ایرانیان به دختران و زنان عزیز سید هم بی بی میگفن که این رو از پدرانشان یاد گرفتن و حتی هنوز بعصی از نوه ها به مادربزرگشون بی بی میگن،وقتی میخوایم یک قول جوانمردانه بدیم میگیم دست علی،میخوایم بلند شیم میگیم یا علی،وقتی کسی میخواد زمین بخوره میگیم یا علی،وقتی کمک میخوایم میگیم یا علی مدد،باید بگم امویان و عباسیان حرامی اسناد مربوط به چگونگی رفتار امام علی علیه السلام در زمان خلافت بر ایران رو نابود کردن و دروغ و تهمت جاش گذاشتن،اما در همون دوره ی کوتاهی که امام علی علیه السلام بر ایران نظارت داشته ایرانیان چنان شیفته و عاشق امام علی علیه السلام میشن که هنوز آثارش در گفتار و ادبیات و فرهنگ ما فارسی زبونا موج میزنه،مثل علی نگهدارت،علی به همراهت،بابا علی،یا اینقدر امام علی علیه السلام رو بر حق میدونستن که هنوز میگن علی بزنه به کمرت اگر دروغ بگی،ایرانیای قدیم که اسم بچه هاشونو از روی شاهان ایرانی گذاشتن مثل خسرو،داریوش،انوشیروان،پرویز،ساسان،اشکان،بابک…ولی همشون بیشتر از جونشون آقا امام علی رو دوست داشتن،امام مسجد خودمون اسمش پرویزه،یک عده که به بهانه ی میهن پرستی با امامان علیهماسلام دشمنی میکنن یا نسل جدید جوان هستن که رسانه های غربی هر روز ذهن اونارو بمباران میکنن یا ضد دین هستن که رسانه های غرب و صهیونیستی تاریخ رو واژگون براشون تعریف کردن،دیدین ما الان چقدر از دوران قاجار و شاهان بی کفایت اونا خیر داریم،فاصله ی خلافت امام علی علیه السلام تا ورود فرزندانش و امامزاده ها به ایران مثل فاصله ی ما با قاجار هست،دیدین چقدر تاریخش برامون نزدیکه،میخوام بگم اگر نعوذبالله امام علی علیه السلام ذره ای ظلم به ایرانیا میکرد،ایرانیا هنوز یادشون بود و از یاران امامان بعدی نمیشدن و به امامزاده ها پناه نمیدادن،ایرانیا اینقدر عاشق امام علی علیه السلام بودن که امامزاده ها برای نجات جونشون از دست بنی امیه و بنی عباس به ایرانیها پناه بردن،الان با کمک رسانه های صهیونیستی نعوذبالله میگن امام زاده بن جعفر علیه السلام که در اطراف دزفول هست نعوذبالله شخصی بوده که به ایرانیا ظلم کرده و یعقوب لیث صفاری اونو کشته در صورتی که امام زاده بن جعفر علیه السلام اصلا در دوران یعقوب لیث صفاری زندگی نکرده و امام زاده ای مظلوم بوده،این حرامی ها از بی اطلاعی ما سوءاستفاده میکنن و میخوان غیرت ما رو علیه امامان معصوم به جوش بیارن،البته یک عده انسان متعصب و بی اطلاع و زودباور هستن که گول این حرامیان رو میخورن،مردم ایران اینقدر عاشق کردار امام علی علیه السلام شده بودن که تا سالها پناه فرزندانش در مقابل حاکمان عرب بودن،نمونش در دزفول امامزاده سبزقبا هست که داستانش اینطوره که در زمان امویان یا عباسیان که دست به کشتار فرزندان و نسل امام علی علیه السلام زدن آقا سبزقبا فرزند امام موسی کاظم علیه السلام بوده که خیلی جوان بوده و تقریبا ۱۸ سال میکنه و به خانه ی یک زن در دزفول پناه میبره،اون زمان دزفول پر از یهودی و زرتشتی بوده،اون زن خیلی ناراحته چون دخترش بیمار بوده و در حال مرگ بوده امامزاده سبزقبا برای دخترش دعا میکنه و دخترش خوب میشه و اون زن بهش در خانه پناه میده،و طبق روایات امامزاده سبزقبا همیشه قبایی سبز داشته و همیشه از رودخونه آب میاره تا اینکه مریض میشه و وفات میکنه و وقتی اون زن میفهمه که آقا سبزقبا از فرزندان پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم بوده خانه ی خودش رو آرامگاه آقا سبزقبا میکنه و وصیت میکنه خودش رو هم در اون خانه دفن کنن و اینقدر غصه میخوره که چرا نفهمیده آقا سبزقبا از فرزندان پیغمبر صلی الله علیه و آله بوده و ازش کار کشیده که بیمار میشه و میمیره،یا امامزاده روبند که نام اصلی ایشان علی بوده و دزفولیا به ایشون سید سلطان علی روبند میگن،رودخونه ی بزرگی هست که بارگاه این امامزاده عزیز دقیقا بالای اون هست،و رودخونه به طور عجیبی ملایم و آروم هست و حتما بیاین دزفول تا خودتون هم ببینین،میگن این رودخونه اینقدر خروشان بوده که دام ها و مردم رو غرق کرده،از امامزاده روبند میخوان دعا کنه رودخونه آروم بشه و دعا میکنه و رودخونه آروم میشه و از اون به بعد به ایشان لقب رودبند دادن،و در بارگاه امامزاده روبند اتاق خیلی کوچکی هست که باید خم بشی تا بتونی وارد بشی و طبق روایات محلی،امامزاده رودبند با معجزه،۴۰ مرد رو در اونجا جا میدن در صورتی که وسعت این اتاق ۳ متر هم نیست،در مورد امامزاده بن جعفر علیه السلام هم یکی از دوستان دزفولی با تحقیق فراوان،شجره نامه و زندگینامه ی امامزاده بن جعفر رو نوشتن تا سیلی محکمی باشه بر دهان حرامیانی که میگن نعوذبالله امامزاده بن جعفر ظلمی به ایرانیان کرده یا یعقوب لیث صفاری اون رو شهید کرده،شاید مردم ایران زرتشتی بودن اما حلال زاده بودن و این فقط زنازاده هست که با اهل بیت علیه السلام دشمنی میکنه و اونا رو شهید میکنه،خاک ایران زنازاده پرور و دشمن اهل بیت پرور نیست،خاک ایران رستم پرور و آرش پرور و کاوه پرور و سلمان پرور هست،خاک ایران حاج قاسم پرور هست،تویی که با امامان دشمنی میکنی و به بهانه ی ایران دوستی به امامان توهین میکنی،تو ایرانی زاده نیستی،تو انگلیس زاده یا صهیونیست زاده یا بهایی زاده هستی،مدیر سایت کامنتنو به نمایش بزار