از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی

آیا رضاشاه آرارات را به ترکیه بخشید؟

آرارات
دیدار رضاشاه و آتاترک در ترکیه

آیا رضاشاه آرارات را به ترکیه بخشید؟

آرارات
این کوه آرارات بزرگ است که از زمان فتحعلیشاه قاجار به روسیه الحاق شد و بعدها به عثمانی و ترکیه رسید.

59 دیدگاه در “آیا رضاشاه آرارات را به ترکیه بخشید؟

  1. سلطانپور گفت:

    تعداد اراضي كه در زمان پهلوي به ديگران واگذار شده هفت مورد أست
    و تقريبا براي توجيه هر يك از آنها ، همين تحليل دم دستي كه
    بعله : ( خيلي منطقه با اهميتي نبوده و ارزشي نداشته و ……) ارائه شده
    مثلا در مورد واگذاري بحرين هم همين توضيح داده شد كه :
    بعله ، اينجا نه نفت دارد و نه گاز و ……،. و بديم بره بهتره !

    1. درود هر کدام از این موارد خود تحلیل مفصلی دارد، مرزهای ایران به مفهوم مدرن امروزی در زمان پهلوی تثبیت شد و به همین خاطر در این باره بحث و جدل زیادی هست.

      1. سیداسماعیل مهاجرزاده گفت:

        دراین قراردادایران زمین کمتری داده وزمین بیشتری گرفته ولی آنچه راکه ترکیه گرفته ازنظرسوق الجیشی بهتربوده،بایددرظرف زمان خودش واینکه آیاآنزمان به نفع ایران بوده یانه،بررسی شود.

        1. سجادی گفت:

          چه قشنگ ماست مالیش کردین بحرین زمان قاجار بود آرارات دیگه چه ربطی به حمله روسیه داره من از قدیم میگفتم سواد طرفداران پهلوی. در حد پیش دبستانی حتما دستای ناامید هم مال قاجار .ماست مالی تا یه جا جواب میده حتما منطقه میمک هم کار. قاجار بوده

          1. حسین باغی گفت:

            قرارداد مرزی ایران و ترکیه در مجموع به تفع ایران بوده يعني ایران فقط از ادعا بر روی یک سری مناطق دست برداشته ولی ترکیه قطور را به ایران داده است و مناطقی که الکی یه عده ای می‌گویند ایران به ترکیه داده در اصل عثمانی از روسیه طبق عهدنامه مسکو و قارص از روسیه گرفته است

          2. و گفت:

            خسرو معتضد کارشناس جمهوری اسلامی گفته فیلمش هست و دشت نامید در دوره قاجار جدا شده

          3. علی گفت:

            اینا همش سند داره،دشت نا امیدم دروغه،،بی سوادم شماهایین

    2. احسان گفت:

      چرا نمیخوای قبول کنی که بحرین و جزایر سه گانه از قبل پهلوی تحت حمایت انگلیس بودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
      تاریخ را باید بدون غرض مطالعه کنی

    3. امیر گفت:

      سلام . بحرین در زمان قاجار واگذار شد و در زمان‌پهلوی جزو ایران‌نبود و در زمان پهلوی استقلال یافت و با توجه به استقلال از یوغ دولت انگلیس خارج شد و با وجود تلاش پهلوی جهت الحاق به ایران متاسفانه در رفراندوم ازایران جدا شد . اگر بحرین خاک ایران بود که نیاز به رفراندوم نداشت . پهلوی تلاش کرد پس بگیره اما موفق نشد .

      1. بلوچ گفت:

        و خیلی شیک اولین نفری بود که تبریک گفت!

      2. میثم گفت:

        رفراندوم هم با نظر دربار ایران برای شانه خالی کردن در برابر مسئولیت تاریخی نسبت به بحرین بوده و یک فریب برای افکار عمومی بوده

      3. میثم گفت:

        رفراندوم هم با نظر دربار ایران برای شانه خالی کردن در برابر مسئولیت تاریخی نسبت به بحرین بوده و یک فریب برای افکار عمومی بوده است

    4. امیر گفت:

      بحرین در زمان قاجار جدا شد و با وجود تلاش بابت بازپسگیری در زمان‌پهلوی وبا وجود استقلال از بریتانیا , پس از رفراندوم به ایران ملحق نشد . توطئه بریتانیا مانع بازپسگیری شد. طبیعتا در آن زمان ایران توان جنگ با بریتانیا را نداشت لذا امکان‌بازپسگیری از طریق جنگ ممکن‌نبود.

    5. حسین زاده گفت:

      تهران و کرج و قم و اصفهان هم نه نفت دارند و نه گاز! لابد بدهیم ببرن بهتره!

      1. مینو گفت:

        اینجاهایی که گفتی که هیچ همه ایران الان آب و برق هم ندارن اقلا اگر مثل بحرین بشن، و دیگه در اختیار حکومت فعلی نباشن خوشبخت میشن

    6. رضا مسلمی گفت:

      سلام فکر نکنم تو دنیا شاهی رهبری یا حاکمی باشه فارغ از خوب یا بد بودنش راضی باشه خاک وطنشو ببخشه در دوران قاجارهم سلسله جنگهای ایران وروس که موجب شکست ایران شد وایران ناگزیر به قبول جدا سازی مناطقی ازقفقاز شد

    7. حسن گفت:

      بحرین هم در زمان قاجار از ایران جدا شد. آخرین حاکمی مه شاهان ایران برای بحرین تعیین کردند در زمان کریم خان زند بوده، حتی یک عکس که پرچم ایران به عنوان حاکم در بحرین نصب باشد وجود ندارد. پهلوی برای پس گرفتن بحرین باید با انگلیس وارد جنگ می شد که عاقلانه نبود همچنان که الان برای پس گرفتن آذربایجان و قفقاز جنگیدن عاقلانه نیست. در عوض به جای بحرین سه جزیره استراتژیک در خلیج فارس را ایران گرفت که امارت مدعی آنهاست.

    8. ایرانی گفت:

      لعنت بر رضاشاه
      چقدر سفیدشویی می کنید؟!
      رضاشاه خاین نوکر انگلیسی ها بود و این مناطقی که بذل و بخشش کرده همه به دستور انگلیسی ها بود.

  2. علی گفت:

    این مقاله فقط برای سرپوشی بر بی کفایتی و خیانت رضا خان در اهدای مرز حساس و استراتژیک قره سو ب ترکیه بود که امروز ایران را دچار مشکل کرده است

    1. Jalal Jalal گفت:

      شماها که مغرض و احتمال زیاد نوچه حکومت هستید و دلیل دشمنی تون هم فقط کوبیدن پادشاهی است نه غصه برای ایران.اما محض اطلاع اگه منظورتون مرز ترکیه نخجوان هست اون مرز و دولت شوروی و به خواست خود ترکیه براش بازکرد!ربطی به دولت ایران نداشته!به عقل شما مرز بین شوروی و ترکیه و دولت ایران تعیین میکرده!؟!

      1. سید مجتبی حسینی گفت:

        کافیه خاطرات علم رو بخونی تا بدونی غیر از آرارات دیگه کجا رو بخشیده باسواد

        1. شاهرخ گفت:

          به والله اگه شما یک صفحه فقط ی صفحه از خاطرات علم رو خونده باشی یا حتی همچین کتابی رو از نزدیک حتی لمس کرده باشی یا دیده باشی ، فقط ی چیزایی شنیدین و مثل طوطی تکرار میکنید ولی نمیدونید چی ب چیه یا کی ب کیه، شماها نوچه های حکومت گل و بلبل جمهوری اسلامی فقط بهتون ی سری کلمات به عنوان سر فصل و الگو میدن و بهتون دستور میدن که توی فضای مجازی اینارو تکرار کنید برای مثلا تخریب پهلوی😄😅حتی بعضیاتون نمیدونید علم کی هست،دیگه شما نوچه های ج.ا رو خوب شناختیم و میدونیم از چه قماشی هستین،پیشنهاد میکنم در موردن بخشیدن ۵۰ درصدی دریای خزر ب روسیه برو تحقیق کن ،بحث کردن با شما موجوداتی ک نونتون توی نفهمیتونه ی اعصاب فولادی میخاد،روزانه با خیلیاتون در فضای مجازی و واقعی دارم سرکله میزنم و کاملا میدونم سطح سواد و اطلاعاتتون تا چه حدیه😅😅😅🤣

      2. حسین زاده گفت:

        تهران و کرج و قم و اصفهان هم نه نفت دارند و نه گاز! لابد بدهیم ببرن بهتره! ضمناً شوروی از خاک ایران اشغال کرده بود و بعد در خاک اشغال شده ایران با ترکیه مرز تعیین کرده بود. این آیا ربط به ایران ندارد؟

        1. حسن گفت:

          خب ربط دارد، شاه نتوانست پس بگیرد ، بسم الله الان شما بروید پس بگیرید.

      3. ایرانی گفت:

        اگر ما نوچه حکومت هستیم شما نوچه کی هستی ؟! نوچه انگلیس یا آمریکا ؟!
        قره سو با اسناد و مدارک معتبر توسط رضاشاه خائن به ترکیه بخشیده شد و جایی برای انکار ندارد‌ .
        آرارات هم جزو خاک ایران بوده

        1. چشمان خود را باز کنید و حقایق را ببینید!!!

  3. مهدی میرجلیلی گفت:

    تاریخ آل خلیفه(حکام بحرین) را بخوانید بعد حرف بزنید. آل خلیفه در زمان کریم خان زند کم کم قدرت گرفتند و روی کار آمدند.

    1. امیر گفت:

      بحرین در زمان قاجار جدا شد و با وجود تلاش بابت بازپسگیری در زمان‌پهلوی وبا وجود استقلال از بریتانیا , پس از رفراندوم به ایران ملحق نشد . توطئه بریتانیا مانع بازپسگیری شد. طبیعتا در آن زمان ایران توان جنگ با بریتانیا را نداشت لذا امکان‌بازپسگیری از طریق جنگ ممکن‌نبود. تاریخ رو متاسفانه اشتباه یاد گرفتی

    2. امیر گفت:

      بحرین در زمان قاجار جدا شد و با وجود تلاش بابت بازپسگیری در زمان‌پهلوی وبا وجود استقلال از بریتانیا , پس از رفراندوم به ایران ملحق نشد . توطئه بریتانیا مانع بازپسگیری شد. طبیعتا در آن زمان ایران توان جنگ با بریتانیا را نداشت لذا امکان‌بازپسگیری از طریق جنگ ممکن‌نبود. تاریخ رو متاسفانه اشتباه یاد گرفتی

      1. مهدی گفت:

        تحریف تاریخ نکن کمی بیشتر تاریخ بخون . بحرین با وسعت ۷۷۸ کیلومتر مربع از بخش‌های مهم سرزمینی ما در جنوب خلیج فارس بود که به دلیل ضعف قاجاریه تحت نفوذ بریتانیایی قرار گرفت. تا سال ۱۳۵۰ که رسماً بحرین از ایران جدا نشده و استقلال نیافته بود و همچنان مورد ادعای تهران بود؛ تا این زمان این کشور مانند قطر و امارات متحده عربی تحت الحمایه بریتانیا بود و مردم آن به دلیل داشتن ریشه‌های و ارتباط با ایران از سطح سواد و تحصیلات بالایی نسبت به مردم آن زمان امارات و قطر برخوردار بودند. بریتانیا در سال ۱۳۴۳ مذاکراتی پنهانی با دولت ایران انجام داد و پیشنهاد واگذاری سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را که نظامیان بریتانیایی در آن‌ها حضور داشتند در مقابل استقلال بحرین به او داد و شاه را متمایل به این کرد از ادعای تعلق بحرین به ایران دست بردارد. در آن زمان انگلیسی‌ها با کشیدن یک خط فرضی از تنگه هرمز به اروند رود، هر آنچه در شمال خلیج فارس بود را برای ایران و بخش جنوبی را برای اعراب دانستند. با این ترسیم، بحرین باید از ایران جدا می‌شد و به تبع آن تمام ذخایر نفت و گاز زیر زمینی میان ایران و بحرین و نیز آب‌های فلات قاره ایران تحت تأثیر این عقب نشینی قرار گرفت. قابل توجه است اگر بحرین همچنان بخشی از کشورمان بود دامنه و گستره آب‌های فلات قاره ایران به جنوب خلیج فارس می‌رسید و در زمان‌های بحران ایران می‌توانست عبور و مرور کشتی‌های کشورهای متخاصم مانند آمریکا را به طور قانونی ممنوع اعلام کند. موضوعی که امکان تردد آنها را از نیمه خلیج فارس به سمت کشورهای عراق، کویت و عربستان ممنوع کرده و حاکمیت تاریخی ایران را بر خلیج فارس عملیاتی می‌کرد. موضوعی که می‌توانست منجر به قطع شدن پای بیگانگان از بخش‌های مهمی از خلیج فارس شود.
        بالاخره در سال ۱۳۴۸، ۱۹۰ نماینده وابسته به دربار در مجلس شورای ملی وقت با جدایی بحرین از ایران موافقت کردند و حتی هویدا نخست وزیر در سخنی گفت بحرین دختر ایران است و وقت آن رسیده شوهر کند و اگر چنین نشود باید با بیگانگان در منطقه بجنگیم!بالاخره 23مرداد 1350 روز جدایی بحرین از ایران شد پهلوی در توجیه جدایی بحرین، به این نکته اشاره کرد که بحرین دیگر منبع درآمدی برای ایران ندارد و به همین دلیل، حفظ آن به عنوان بخشی از خاک ایران فایده‌ای ندارد.
        بحرین از دوره هخامنشیان جز لاینفکی از ایران بود و در سال ۱۶۰۲ توسط شاه عباس از اشغال پرتغالی‌ها خارج شد اما چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه این حادثه هنوز برایمان تلخ و ناگوار باشد، باید تاکید کنیم که بحرین هم مانند خیلی از مناطق ایران که در دوره قاجار و پهلوی از مام میهن جدا شده است. بحرین مانند دشت ناامید، آرارات و چند بخش دیگر که در زمان پهلوی از ایران جدا شده و به همسایگان ما پیوسته است.

  4. مهدی میرجلیلی گفت:

    چرا از بازپس گیری جزیره هرمز و تسلط یافتن ایران بر تنگه هرمز و تسلط ایران بر بخشهای عمده ای از خلیج فارس در ازای بحرین و راندن انگلیسی‌ها پس از سال‌های متمادی توسط محمدرضاشاه پهلوی حرفی نمیزنید؟

    1. حسین زاده گفت:

      در مقابل جدا کردن بحرین از ایران فقط سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را به ایران تحویل دادند. البته این سه جزیره قبلا مال ایران بود ولی انگلیس که منطقه امارات کنونی را اشغال کرده بود در این سه جزیره هم نیرو پیاده کرد. بعدها انگلیس فقط مثلا لطف کرد و در جواب آنکه ایران بحرین را واگذار کرده بود، او هم نیروهایش را از این سه جزیره بیرون برد. اینکه شما بگویی جزیره هرمز و بخش بزرگی از خلیج فارس را در مقابل بحرینن به ایران پس دادند حرف چندان درستی نیست. مثل اینکه عهد پهلوی را با عهد صفوی اشتباه گرفتی!

  5. سروش ملاکش اصل اریایی گفت:

    جالب بوو، سپاسگزارم بخاطر درج این مقاله .‌راجع به توافق با انگلستان در دادن استقلال به بحرین – که از نظر جغرافیایی هم از ایران فاصله داشت و هم از دیربلز حاکنات ننطقه خود را داشت، در ازای گرفتن سه جزیره استراتژیک تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی که از نظر موقعیت جنگی به ایران برتری کامل میداد و این هوش نظامی شاه فقید بود شنیده بووم ولی راجع به واگداری کوههای ارارات به ترکیه اطلاعات درست نداشتم.‌سپاسگزارم

  6. Jalal Jalal گفت:

    شماها که مغرض و احتمال زیاد نوچه حکومت هستید و دلیل دشمنی تون هم فقط کوبیدن پادشاهی است نه غصه برای ایران.اما محض اطلاع اگه منظورتون مرز ترکیه نخجوان هست اون مرز و دولت شوروی و به خواست خود ترکیه براش بازکرد!ربطی به دولت ایران نداشته!به عقل شما مرز بین شوروی و ترکیه و دولت ایران تعیین میکرده!؟!

    1. ایرانی گفت:

      اون باریکه در اختیار ایران بود و به خواست آتاتورک و موافقت رضاخان از ایران جدا و به ترکیه واگذار شد و در نتیجه ترکیه با نخجوان هم‌مرز شد.

  7. ایرانی گفت:

    در زمان قاجار اشغال شد .نه جدا شد و نه واگذار شد.در زمان محمدرضا پهلوی و با نظر موافق او بود که به طور رسمی و قانونی از ایران جدا شد.

    1. حسین زاده گفت:

      سلام. لطفا بی‌حساب حرف نزنید. شما لطفا متن قرارداد ترکمانچای را بخوانید، قرار شد ابتدای شمالغرب مرز ایران در طرف جنوبی رود ارس از مصب رود آرپاچای شروع شود. حالا این آرپاچای کجاست؟ پشت کوه آرارات و داخل خاک ترکیه. یعنی بر اساس همان معاهده ننگین ترکمانچای منطقه آرارات تا آرپاچای مال ایران بود که حدود صد سال بعدش در عهد رضاشاه از ایران جدا و در مقابل بخش‌هایی از مناطق بازرگان و قطور خوی، به ترکیه واگذار شد. لطفا اندکی سواد جغرافیائی و تاریخی داشته باشیم.

    2. حسین زاده گفت:

      سلام. لطفا بی‌حساب حرف نزنید. شما لطفا متن قرارداد ترکمانچای را بخوانید، قرار شد ابتدای شمالغرب مرز ایران در طرف جنوبی رود ارس از مصب رود آرپاچای شروع شود. حالا این آرپاچای کجاست؟ پشت کوه آرارات و داخل خاک ترکیه. یعنی بر اساس همان معاهده ننگین ترکمانچای منطقه آرارات تا آرپاچای مال ایران بود که حدود صد سال بعدش در عهد رضاشاه از ایران جدا و در مقابل بخش‌هایی از مناطق بازرگان و قطور خوی، به ترکیه واگذار شد. لطفا اندکی سواد جغرافیائی و تاریخی داشته باشیم.

  8. ایرانی گفت:

    اون باریکه در اختیار ایران بود و به خواست آتاتورک و موافقت رضاخان از ایران جدا و به ترکیه واگذار شد و در نتیجه ترکیه با نخجوان هم‌مرز شد.

  9. نادر گفت:

    چیزی که نادیده گرفته میشه خوندن دقیق تاریخ هست. اینکه ایران بر دامنه شرقی آرارات کوچک تسلط داشته نه کل اون و اینکه شکست کردهای جدایی طلب اون منطقه حتی بیشتر به نفع ایران بوده با وضعیت ضعیفی که ایران اونموقع داشته. و مهمتر سر این موضوع ایران و ترکیه تا پای جنگ پیش رفتن که اگه اینطور میشد خیلی خاک بیشتر از دست میدادیم بعد همینا میگفتن رضا شاه بیسواد بود و سیاست نداشت وگرنه با ترکیه صلح میکرد و…

  10. بهمن گفت:

    آنموقع ایران و شوروی بودن و شوروی دچار فروپاشی نشده بود که انقدر مهم باشه بعد از فروپاشی شوروی بخاطر ارتباط با اروپا امروزه مهم شده و آنموقع یه خاک داده و یکی گرفته حالا از بخت بد شوروی سقوط کرده و امروز استراتژیک شده

  11. داود توتونچی گفت:

    درود👍👍

    1. اویس گفت:

      معلومه
      چون نباید اموال خودت را در ازای سایر اموال خودت مبادله کنی
      مثلا نگی دزد طلاهای من را دزدیده پس برم ماشینم را بهش بدم تا طلاهام را پس بده
      این کار فقط از دست پهلوی و اصلاح طلب بر میاد

      1. D گفت:

        الان شما توانستید سهم ۵۰ درصد دریای خزر را حفظ کنید ؟

  12. محمدی گفت:

    تمامیت ارضی ایران: سیری در تاریخ مرزهای ایران – اشاره – صفحه ۶۵۲ .
    ترکیه حتی برای وادار کردن ایران به تأمین حدود، از حل اختلافات ارضی خودداری کرده و حل این اختلافات را منوط به تأمین حدود می‌کند. ترکیه برای وادار کردن ایران به همکاری موردنظرش، پروتکل ۱۹۱۳ اسلامبول را رد کرده و بدین ترتیب، بر عدم اعتبار سرحد ایران و ترکیه تأکید کرد.

    مرز ناشی از پروتکل یادشده، که در قسمت عراقی مرز به زیان ایران و در قسمت ترکیه، به سود ایران بود. بنابراین رد پروتکل اسلامبول به وسیله دولت ترکیه به زیان ایران بود و می‌توانست نشان دهنده تهدید تمامیت ارضی ایران توسط دولت ترکیه باشد. این موضوع حتی برای دیپلمات‌های انگلیسی نیز آشکار شده بود. چنانکه سفارت انگلیس در ترکیه در گزارشی در بهمن ماه ۱۳۰۶ به وزارت امور خارجه انگلیس ضمن اشاره به این نکته که دولت ترکیه پروتکل ۱۹۱۳ را قبول ندارد، ابراز می‌دارد، این دولت، تا حدودی ادعاهای زمان جنگ خود نسبت به قلمرو ایران در آذربایجان را از نو مطرح کرده است.

    بدین ترتیب، تقاضای ترکیه برای استفاده از خاک ایران با مخالفت دولت ایران مواجه شد. اما سرانجام به گونه ای که اشاره خواهد شد، در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، دولت ایران با این تقاضای ترکیه نیز موافقت کرد. البته موافقت ایران به سادگی میسر نشد و ترکیه از اهرم‌های فشار گوناگونی استفاده کرد، تا دولت ایران چنین تقاضایی را پذیرفت. یکی از این اهرم‌های فشار، چنانکه پیش تر اشاره شد، خودداری دولت ترکیه از حل وفصل اختلافات ارضی و منوط کردن این امر به همکاری ایران در سرکوب شورشیان آرارات بود. اما به جز این موضوع، تجاوز به خاک ایران و اشغال بخش‌هایی از خاک ایران نیز یکی دیگر از راهکارهای دولت ترکیه برای فشار بر ایران بود. اشغال مناطقی همچون بلاغ باشی، قوری گل و جوزر در مناطق مرزی ایران و ترکیه در درون خاک ایران که در گفتار پیش به تفصیل به آن اشاره شد، نمونه ای از اقدامات دولت ترکیه برای زیر فشار گذاردن ایران بود.

    سرانجام کمیسیون تحدید حدود دوجانبه ای میان ایران و ترکیه ایجاد شد. اما این کمیسیون نیز تا پیش از موافقت ایران با تأمین حدود موردنظر ترکیه، راه به جایی نبرد. در فروردین ۱۳۰۸ سفارت ایران در ترکیه و وزارت امور خارجه ترکیه بر سر ایجاد کمیسیون تحدید حدود به توافق رسیدند. در مرداد ۱۳۰۸ نیز این کمیسیون، آغاز به کار کرد. اما همزمان نظامیان ترکیه به خاک ایران یورش بردند و یک سرباز ایرانی کشته و عده ای نیز مجروح شدند.

    سرانجام نیز با اعمال فشارهای دولت ترکیه، «تأمین حدود» موردنظر این دولت صورت گرفت و دولت ایران
    همکاری کاملی برای سرکوب شورش آرارات نمود.
    با همة اینها دولت ایران، هم با عبور نظامیان ترکیه از خاک ایران موافقت کرد و هم آرارات کوچک را به ترکیه واگذار نمود.

    ترکیه تلاش داشته به هر صورت قرارداد مرزی جدیدی میان ایران و ترکیه را جانشین عهدنامه ارزروم و پروتکل اسلامبول کند. البته هدف از چنین قراردادی نیز به رسمیت شناختن آثار عهدنامه قارص میان شوروی و ترکیه در مرز ایران و ترکیه و نیز واگذاری مناطق استراتژیک مرزی ایران و ترکیه از قلمرو ایران به خاک ترکیه بود؛ مناطقی همچون بلاغ باشی و آرارات کوچک که بارها به صراحت و یا به طور ضمنی مورد ادعای ترکیه قرار گرفته بودند.

    سرانجام در فروردین ماه ۱۳۰۸ ایران و ترکیه برای ایجاد یک کمیسیون مرزی موافقت می‌نمایند. اساس کار این کمیسیون بر مبنای پروتکل ۱۹۱۳ قرار داده شد، اما سه منطقه بلاغ باشی، قطور و سرو و ساردیک مستثنی اعلام می‌گردد. بدین ترتیب دولت ایران، تسلیم خواست ترکیه گردیده و زمینه برای تغییر در بخشی از خط مرزی و تغییر در حاکمیت مناطقی که بر اساس پروتکل اسلامبول، جزئی از خاک ایران بودند، فراهم می‌گردد.

  13. محمدی گفت:

    ترکیه در مردادماه و شهریورماه ۱۳۰۸ به اقداماتی مبادرت ورزید که بر ادامه کار کمیسیون مرزی تأثیر منفی گذاشت. در مردادماه عشایر ترکیه به خاک ایران تجاوز کردند و در همان هنگام، مقامات ترکیه از عشیره ایرانی خلیکانلو خواستند از مناطق مرزی ایران و ترکیه به درون خاک ایران کوچ نمایند. همزمان با این اقدامات مداخله جویانه و تجاوزکارانه، هواپیماهای ترکیه بر فراز خاک ایران در منطقه «آواجیق» به پرواز درآمده و با پرتاب بیش از هشتاد بمب، این منطقه را بمباران می‌کنند. البته همگی این موارد، مقدمه ای برای بحران اصلی بود که در بیستم شهریورماه ۱۳۰۸ رخ می‌دهد. در سپیده دم این روز، دسته ای مسلح از عشایر ترکیه درصدد بر آمدند به خاک ایران نفوذ کنند. مأموران ایرانی در پیرامون پاسگاه های
    ایران از آنها خواستند در پشت خط مرزی بمانند ولی عشایر ترکیه به این درخواست توجهی نکردند و خواستند با توسل به اسلحه به خاک ایران وارد بشوند. تیراندازی عشایر ترکیه با تیراندازی متقابل مأموران پاسگاه‌های ایران روبرو شد و سپس، نیروهای نظامی ترکیه نیز به یاری عشایر ترکیه آمده و به پاسگاه‌های شیطان آباد و قره حسن حمله کردند.
    با شنیدن صدای تیراندازی‌های پیاپی، یک دسته سوار برای آگاهی از علل تیراندازی به خط مرزی اعزام شد. این دسته سوار نیز در هنگام بازدید از مرز با حملة نظامیان ترکیه روبرو می‌گردد و یکی از نظامیان ایرانی کشته و دو نظامی دیگر زخمی شدند.
    نظامیان ترکیه همزمان با حمله به پاسگاه‌های قره حسن و شیطان آباد تپه‌های مشرف به بازرگان را تصرف کردند. نظامیان ایرانی پس از درگیری با قشون ترکیه، سربازان ترکیه را وادار به خروج از تپه می‌نمایند.

    این اقدامات دولت ترکیه را می‌توان در چارچوب تلاش برای تحت فشار گذاشتن ایران و وادار کردن ایران به همکاری با ترکیه در سرکوب کُردها تفسیر نمود.

    تجاوز نظامیان ترکیه به پاسگاه‌های ایرانی، تهدیدات شفاهی و کتبی فرمانده قشون عثمانی در بایزید و اشاره وی که مأمور است منطقه مشخصی از خاک ایران را بر اساس نقشه ای که این منطقه را قلمرو ترکیه نشان می‌دهد، تصرف نماید، همگی نشانه‌هایی از خطر جدی تهاجم نظامی گسترده ترکیه به خاک ایران داشت.

    زد و خورد مرزی بیستم شهریورماه ادامه بحران در مرز، تهدیدات مستمر ترکیه نسبت به بخش‌هایی از خاک ایران و اعتراض رسمی دولت ترکیه به دولت ایران در مورد زد و خورد مرزی و اینکه نظامیان ایرانی را مسبب این زدوخورد قلمداد می‌کنند، همگی موجب اتخاذ یک سیاست محافظه کارانه توسط دولت شد.

    از این رو، ارکان حرب کل قشون، سرتیپ افخمی را مکلف به همکاری و انعطاف در برابر مأموران ترکیه نمود. این دستور، برای سرتیپ افخمی که در مرز با انواع کارشکنی‌های مأموران ترکیه روبرو بود، چندان پذیرفتنی نبود.
    تلاش سرتیپ افخمی برای تغییر سیاست انعطاف و نرمش ایران در برابر ترکیه، به جایی نرسید و وی به دستور رضاشاه برکنار و به تبریز احضار شد.

    انعطاف و نرمش در برابر ترکیه نه تنها مانع از استمرار تجاوزهای مرزی ترکیه نشد، بلکه حتی همکاری مطلق ایران با ترکیه در سرکوب شورش کردهای ترکیه نیز، اثری وارونه داشت. قشون ترکیه از مساعدت ایران استفاده کرده و با راه عبوری که ایران در اختیار آن قرار داد، کردها را محاصره کرده و سرکوب می‌نماید. اما دولت ترکیه برخلاف پیش بینی دربار شاهنشاهی فقط به استفاده از این راه اکتفا نمی کرد، بلکه سرتاسر منطقه مورد استفاده را اشغال کرده و نزدیک به هشتصد کیلومتر مربع از مناطق استراتژیک مرزی خاک ایران را که بر اساس قراردادهای مرزی پیشین جزئی از خاک ایران بود و سال‌های متمادی نیز در تصرف عملی ایران قرار داشت، از خاک ایران تجزیه نمود. بدین ترتیب پیش بینی سرتیپ افخمی بدون کم وکاست محقق می‌گردد.

  14. محمدی گفت:

    کمیسیون مرزی جدید در مردادماه ۱۳۰۹ و در هنگامی آغاز شد که ایران برای سرکوب شورش کردهای آرارات با ترکیه همکاری کاملی انجام داده و با عبور قشون ترکیه از خاک ایران جهت سرکوب شورش کردها موافقت کرد.

    قشون ترکیه که با اجازه دولت ایران از برخی مناطق خاک ایران برای محاصره شورشیان کرد ترکیه استفاده کرده بود، قصد خروج از این مناطق را نداشت و شروع به ایجاد استحکامات نظامی و پاسگاه‌هایی در مناطق اشغالی خاک ایران کرده بود.

    در اول آبان ماه ۱۳۰۹ نیز اخباری به هیأت نمایندگی ایران رسید حاکی از اینکه مأموران ترکیه یک گروهان مسلسل و یک گروهان پیاده به آیوبیگ از جمله مناطق اشغالی خاک ایران وارد کرده و مشغول ساختن پادگان در این منطقه هستند. در بیست ونهم آبان ماه ۱۳۰۹ سرانجام دولت ترکیه به طور رسمی خواستار الحاق آرارات کوچک و توابع آن یعنی کلیه مناطق اشغالی خاک ایران به ترکیه شد.

    قشون ترکیه مناطق آیوبیگ، شیله، توژیک، سلطان تپه و آرارات کوچک در درون خاک ایران را اشغال کرده و سپس با محاصره کردهای شورشی مستقر در کوه‌های آرارات به شورش کردهای وابسته به کمیته خویبون پایان داد. با این وجود دولت ترکیه قصد نداشت مناطق اشغالی خاک ایران را که با موافقت دولت ایران و به بهانه در اختیار گرفتن راه عبور
    برای سرکوب شورش کردها اشغال کرده بود، تخلیه نماید، بلکه رسماً مدعی مالکیت این مناطق استراتژیک خاک ایران شد.

    این ادعای ترکیه، کار کمیسیون مرزی را سخت تر کرد؛ اما سرانجام با تسلیم ایران به ادعاهای ترکیه که به انعقاد عهدنامه سرحدی ۱۳۱۰ خورشیدی (۱۹۳۲) انجامید، موضوع فیصله یافت.

    دولت ایران با واگذاری مناطق مورد درخواست ترکیه موافقت می‌کند، ولی به این
    شرط که دولت ترکیه مالکیت ایران بر قطور و بارژگه را به رسمیت بشناسد. البته این درخواست ایران بی معنا و برای فرار از پذیرش واقعیت تجزیه خاک ایران بود. مالکیت ایران بر قطور بارها اثبات شده بود و حتی در کنگره ۱۸۸۵ برلن مورد تأیید دولت‌های بزرگ جهان نیز قرار گرفته بود. بنابراین پذیرش مالکیت ایران بر قطور، تحصیل حاصل بود. بارژگه نیز فاقد اهمیت استراتژیک بود و افزون بر آن حتی خود قریه بارژگه نیز قرار نبود به ایران واگذار گردد بلکه صرفاً این دره بارژگه بود که قرار شد به ایران واگذار شود.

  15. محمدی گفت:

    بدین ترتیب زمینه برای تجزیه نزدیک به هشتصد کیلومتر مربع از خاک ایران فراهم شد؛ بخشی از خاک ایران که دارای ارزش استراتژیک والایی بود و اهمیت تاریخی زیادی نیز داشت و قله آرارات کوچک به ارتفاع چهار هزار متر و دامنه‌های آن را نیز
    دربر می‌گرفت. البته هر دو دولت ایران و ترکیه تلاش کردند موضوع تجزیه خاک ایران را نادیده گرفته و وانمود سازند تجزیه ای در کار نبوده، بلکه مبادله ارضی صورت گرفته است. اما مبادله ارضی در کار نبود. قطور یا سرو و ساردیک جزئی از خاک ایران بودند، بخشی تثبیت شده و بلامنازع از خاک ایران که صرفاً ترکیه، ادعاهایی غیرمستند و مردود نسبت به آن داشت و حالا ترکیه می‌خواست چشم پوشی اش از ادعاهای مطرود خود بر قطور و سرو و ساردیک و یا واگذاری مناطقی کم ارزش از دره بارژگه را معادل جدایی هشتصد کیلومتر مربع از خاک ایران قرار داده و مسئله را نه الحاق خاک بلکه یک مبادله ارضی عنوان نماید. دولت ایران نیز که می‌خواست از ننگ تجزیه خاک کشور رهایی یابد، تلاش کرد در تبلیغات خود موضوع را مبادله ارضی قلمداد نماید، اما این گونه تبلیغات اصل موضوع را تغییر نمی دهد و افرادی مانند معتمدی یا مهندس مخبر که از دست اندرکاران تحدید حدود ایران و ترکیه بودند، با اشاره به از دست رفتن آرارات کوچک موضوع تجزیه خاک ایران را مورد توجه قرار داده اند.
    سرانجام با انعقاد عهدنامه موسوم به «قرارداد راجع به تعیین خط سرحدی بین ایران و ترکیه» به تاریخ دوم بهمن ماه ۱۳۱۰ (بیست وسوم ژانویه ۱۹۳۲) خط مرزی جدید ایران و ترکیه تعیین شد؛ خط مرزی ای که بر اساس آن نزدیک به هشتصد کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله: سرچشمه قره سو و نیز قله و دامنه آرارات کوچک از خاک ایران جدا گردید. ضمن اینکه از ادعای مالکیت ایران بر منطقه قره سو نیز که در آغاز دهه ۱۳۰۰ خورشیدی، توسط اقبال السلطنه ماکویی تعقیب می‌گردید، رسماً دست برداشته شد.

  16. محمدی گفت:

    سرلشکر ارفع از نظامیان ارشد ایرانی که در کمیسیون‌های مرزی ایران و ترکیه نیز فعالیت کرده بود، در بخشی از خاطرات خود با اشاره به دیدارش با رضاشاه و سخنان وی درباره ضرورت حل اختلافات ارضی ایران و ترکیه، می‌نویسد:

    من عضو هیأت تحدید حدود و حل اختلافات بودم. در این هیأت کسانی چون محمدعلی فروغی و رشدی آراس، شرکت داشتند. یک روز که من و یک سرهنگ ترک بر سر موضوعی مورد اختلاف با حرارت بسیار، بحث می‌کردیم رشدی آراس گفت: «ما ترک‌ها به نظر اعلیحضرت شاهنشاه اطمینان و اعتقاد کامل داریم. سرهنگ ارفع، پرونده‌ها و نقشه‌ها را به حضور ایشان ببرد، هر چه فرمودند ما قبول داریم.
    من نقشه‌ها و کاغذ‌ها را جمع کردم و یک راست به کاخ سلطنتی رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرایضی دارم، چند دقیقه بعد شاهنشاه وارد شدند، در حالی که من نقشه‌ها را روی میز پهن کرده بودم. همین که نقشه‌ها را دیدند، فرمودند: «موضوع چیست؟ » من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه چنین است، فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نیاز ما است و از این حرف ها… ولی پس از مدتی که با حرارت عرایضی کردم با کمال تعجب دیدم، اعلیحضرت چیزی نمی فرمایند. وقتی سرم را بلند کردم، دیدم شاه با حالت مخصوصی به من نگاه می‌کند، گویی به حرف هایم چندان توجهی ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببینند من چه [می]گویم. من سکوت کردم. فرمودند: معلوم است منظورم را نفهمیدی… بگو ببینم، این تپه این جا از آن تپه که می‌گویی، بلندتر نیست؟ عرض کردم: بلی قربان… فرمودند: آن را چرا نمی خواهی؟ این یکی چطور؟ عرض کردم: بلی. فرمودند: منظور این تپه و آن تپه نیست. منظور من این است… مهم نیست که سر این تپه از آنِ که باشد! ،آن چه مهم است این است که ما با هم دوست باشیم!
    من شرمنده شدم و کاغذ‌ها و نقشه‌ها را جمع کردم و به وزارت خارجه که محل تشکیل هیأت بود، برگشتم.
    حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، ناشر، ۱۳۶۲، صص ۱۵۳ و ۱۵۴.

  17. مهدی گفت:

    جدی سواد ادم های کور همینقدر هست …
    انها هر حقارتی و اشتباهی رو بجای قبول کردن ، توجیه میکنند …
    آدم های کور کیان ؟ آدم هایی که به هر نحوی علاقه ای نسبت به چیزی دارن که بخاطر این علاقه واقعیت ها رو نمیبینن ، و واقعیت ها رو با تحلیل های مسخره و دوزاری برای خودشون تغییر میدن تا ذهن مریض خودشونا راضی کنند ولی خب حقیقت تغییری نمیکنه !
    همون دامنه جنوب شرقی آرارات کوچک رو الان باید بفهمن چقدر اهمیت داشته ولی خب نمیخوان بفهمن …

  18. رضا گفت:

    بحرین در زمان پهلوی دوم از ایران جدا شد و حتی برای قانونی جلوه دادنش مچلس شورای ملی هم صحه گذاشت بر این خیانت:

    https://www.aparat.com/v/fimwezb

  19. علیرضا آخرتی گفت:

    آن قدر بی شرفید که همه چی رو برا دفاع از پهلوی پست فطرت ماست مالی می کنید . الان که محور و راه تردد ایران به ارمنستان رو آذربایجان و ترک ها بستند اهمیت این مناطق آرارات کوچک دقیق معلوم میشه . اگر اون رضا شاه احمق این زمین های مهم که شما به دروغ میگید ژئوپلیتیکی نبوده رو واگذار نکرده بود الان ایران قفل نشده بود و از همین زمین ها به ارمنستان و قفقاز و روسیه وصل بود

    1. بی شرف و احمق خود شما هستید که بعد 47 سال همچنان هر اتفاقی که در ایران می افتد را گردن شاهان پهلوی و قاجار می اندازید. ای احمق! اینکه امروز مرز ایران را ترک ها با ارمنستان بسته اند نتیجه این است که در جنگ قره باغ دولت ایران به جای اینکه طرف ارمنستان را بگیرد از باکو حمایت کرد و حالا هم دارد آنچه را که خود کاشته است درو می کند.

    2. Mohsen گفت:

      هروقت تونستی از حالت انگلی خارج بشی،میتونیم باهم بحث کنیم.فقط بدون،بی‌جهت به پادشاهان پهلوی،لقب ایرانساز را نداده‌اند.به امید پادشاهی رضاشاه دوم

  20. تایماز گفت:

    چرا دریای کاسپین رو وگذارکردید ؟؟ کانال زنگزو رو چرا واگذار کردید؟؟چرا بادشمن ایران روسبه که بارها خیانت کرده و در شکست جنگ جهانی اول کوه آرارات و‌ قره سو رو ار شوروی آنزمان گرفت بازم هم التماس دعا دارید چرا الان سکوت کردید؟؟چرا دیپلماسی ایران اینقدر صعیف هست که تمیتواند بحث شکایت درمورد قره سو‌و کاسپین را در دادگاه های بین الملی مطرح کند ولی امارت چنگ به هبچ میزند..با این همه سند چرا سکوت کردید و بخاطر خوش خدمتی به روسبه سکوت میکنید

  21. خسته از دروغ گفت:

    به بقیه کار ندارم یک دونه را من توضیح میدم خود تون از رو همین بقیه را حدس بزنید .
    فرض کنید که بحرین الان از ما بود .هر روز درگیر گرانی .کمبود .و مشکلات اقتصادی بودن .
    هرروز با چوپ و قماق می ریختین سرشون کتک می خوردن کشته می دادن شکنجه میشدن .باید تظاهرات حکومتی برگزار میکردن .
    فقر بیچارشون می کرد.مدرسه نداشتن .دانشگاه نداشتن .
    حالا راحت دارن زندگی میکنند شما ناراحتین

    1. شروین گفت:

      دروغ تفت ندهید فعلا حرکتهای مردمی مخالف حکومت در بحرین با سرکوب شدید در نطفه خفه می شوند گویا مدت‌های زیادی است که اخبار را از کانال‌های دروغگو دنبال کرده اید

  22. Mohsen گفت:

    درود بر شما و سپاس از روشنگریتان🙏

    1. درود گرامی
      خواهش می کنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *