ایران پس از اسلام, از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی

4 واقعیت مهم در مورد جشن های 2500ساله شاهنشاهی

جشن های 2500 ساله شاهنشاهی
سربازان هخامنشی حاضر در جشن

4 واقعیت مهم در مورد جشن های 2500ساله شاهنشاهی

جشن های 2500 ساله

جشن های 2500ساله

14 دیدگاه در “4 واقعیت مهم در مورد جشن های 2500ساله شاهنشاهی

  1. سروش ملاکش اصل اریایی گفت:

    جشن های ۲۵۰۰ ساله علیرغم منفی بافی و نگاه انتقادی مقاله شما باعث شناساندن ایران نوین به جهانیان بود. اگر چه در این جشن ها هزینه بزرگی پر داخت شد، ولی در عوض مسیر صنعت گردشگری و سرمایه گذاری در ایران برای شرکتهای بزرگ غربی و بازگشت سرمایه به ایران را هموار کرد. فراموش نکنیم که بعد از انجام این جشن ها بود که ایران جهانی شد و رشد و توسعه اقتصادی دولت هویدا ، نخست وزیر فقید – سرعت گرفت و دو رقمی شد. برای ارزیابی یک رویداد تاریخی، بایستی به ظرف زمان در همان مقطع تاریخ نگاه ویژه داشت.

    1. مصطفی تابع حرف منطق گفت:

      درود و احسنت ب شما
      بعلاوه کنم که
      اندیشه نوین باعقل سلیم تا اعتقادات به گفته های کهن و خرافاتی که امروزه نمیتوان با چنین ابزاری مردم را فریب داد خیلی فرق می کند
      مردم بخصوص جوانان امروزی یا بهتر بگم این دوره با عقل سلیم و اندیشه نوین همه چیز را تحلیل و کالبد شکافی میکنند نه گفته های امثالی تند رو و تعصبی و خرافاتی
      فقط میگویند، سخن بامنطق مساویست با پذیرش،،، تمام

    2. مصطفی تابع حرف منطق گفت:

      درود و احسنت ب شما
      بعلاوه کنم که
      اندیشه نوین باعقل سلیم تا اعتقادات به گفته های کهن و خرافاتی که امروزه نمیتوان با چنین ابزاری مردم را فریب داد خیلی فرق می کند
      مردم بخصوص جوانان امروزی یا بهتر بگم این دوره با عقل سلیم و اندیشه نوین همه چیز را تحلیل و کالبد شکافی میکنند نه گفته های امثالی تند رو و تعصبی و خرافاتی
      فقط میگویند، سخن بامنطق مساویست با پذیرش،،، تمام

    3. Hana Namdari گفت:

      کاملا با نظر شما موافقم.

    4. نرگسـ گفت:

      من خیلی طرفدار شاه نیستم ولی سر بحث وطن طرف شاهشم می ایستم، بنظر من غرب چه قبل انقلاب و چه بعدش، واقعا تحمل ایران قوی رو نداشت،
      احتمالا از نظر اونا شاه باید غلام حلقه به گوششون میبود و اینکه ایران پیشرفت کنه رو جدا نمیخواستن
      همین الانم همینه، تحمل قوی بودن مارو ندارن
      همین الان هم تحمل قدرت نظامی ما که متکی به هیچ کشوری نیست رو ندارن….
      عجیب نیست که بگیم تمدن غرب با ملت ایران و جغرافیای ما مشکل داره
      سرجمع، چشم دیدن مارو ندارن🇮🇷💪🏻✌🏻

  2. خشایار پایه دار گفت:

    دیدگاه یک ملت بیسواد که خود را بی دین واز نظر انسانی خود را حقیر می دیدند چه چیزی می تواند باشد ملتی که همه چیز داشتن ورفته رفته غنی تر میشدند ولی دوران رقت انگیز قاجار یادشان رفته بود شکمشان پر شده بود به دنبال حضرت دوست در ماه بودن دریغا که او سر سفره آنان حضور داشت حالا دیگه خبری از چشمه جوشان وجوانان سر کار که آرزوی پدر ملت بود نیست جوانان همه بیکار معتاد چشمه ها به علت کاشت هندوانه خشک صنعت تولید در خواب اعتقادات مردم سست دریاچه ارومیه خشک و لیتیوم اون غارت چقدر خوشیم ما مردم ایران

  3. tab priligy گفت:

    Pinkerton JV, Harvey JA, Lindsay R, Pan K, Chines AA, Mirkin S, Archer DF; SMART 5 Investigators can i buy priligy in usa

  4. رضا گفت:

    پرفسور جیمز بیل، استاد و مدیر مرکز مطالعات بین‌المللی کالج ویلیام ومری آمریکا که یکسال قبل از برپایی جشن به ایران سفر کرده بود در مقدمه کتابش، درباره فقر روستاهای استان فارس(محل برگزاری جشن‌های دوهزارو پانصد ساله) می‌نویسد: «در سال 1970 از ایران بازدید کردم و شاهد فقر مرگبار در روستاهای استان فارس بودم. دوبار با چشم خود دیدم که کودکان گرسنه، علف و ریشه بوته‌های مزارع نزدیک روستای خود را می‌خوردند.»[38]

    دکتر کاتوزیان، استاد اقتصاد دانشگاه کنت انگلستان که یک سال بعد از برپایی جشن‌های شاهنشاهی از شیراز دیدن کرده است صحنه‌های اسفناک حلبی آبادهای شیراز را چنین توصیف می‌کند: «شهری که محل برگزاری جشن‌های سالیانه هنر بود. سوای محله‌های متعدد فقیر نشین، دوحلبی آباد بزرگ نیز داشت که به خوبی از انظار پنهان بود… من توانستم به کمک دو راهنما از یکی از این نواحی و نیز یکی از آلونک‌های آن دیدن کنم. این آلونک به طور کامل از تکه‌های حلبی(بشکه‌های بزرگ و مستعمل نفت) ساخته شده بود. فضای تقریبی آن پانزده متر مکعب بود و یک خانواده هشت نفری شامل شش بچه از شش ماهه تا دوازده ساله و والدینشان در آن ساکن بودند. پدر این خانواده یک کارگر فصلی بود. شغل وی تخلیه چاه فاضلاب محلات فقرنشین بود که لوله کشی نداشتند. او به تریاک معتاد بود زیرا آنگونه که می‌گفت در غیر این صورت نمی‌توانست به این کار بپردازد. همچنین وی اعتیادش را به همسرش منتقل کرده و همسرش نیز به نوبه خود آن را به کوچکترین فرزند خانواده انتقال داده بود. آثار تراخم در چشمان پنج بچه بزرگتر دیده می‌شد. هیچ نوع اثاث خانه‌ای در این آلونک به جز تکه‌های بزرگ مقوا، چند دست رختخواب مستعمل و یک منقل برای گرما وجود نداشت. زمستان بسیار سردی بود و برف روی زمین نشسته بود. در هیچ کجای این ناحیه حمام عمومی یا خصوصی و مستراح وجود نداشت. در این منطقه تنها یک کیوسک کوچک شرکت نفت که جایگاه فروش روغن پارافین بود مشاهده می‌شد. بالای آن، پارچه‌ای آویخته بودند و روی آن نوشته شده بود زنده باد والاحضرت رضا پهلوی، ولیعهد محبوب ما.»[39] سال قبل از برپایی جشن‌های دو هزار و پانصد ساله، در کشور خشکسالی بزرگی اتفاق افتاد که جان صدها انسان و دام را گرفت. به روایت یکی از روزنامه‌های آن زمان: «بر اثر خشکسالی تابستان گذشته از فارس تا خراسان، عده زیادی از گرسنگی جان خود را از دست دادند. مزارع مردم سوخت، دام‌های آنان تلف شد…»[40]

    در استان سیستان و بلوچستان از جمعیت 167 هزار نفری آن بیش از هشتاد هزار نفر خانه و آشیانه خود را رها کرده به سوی سرنوشت نامعلوم به هر کجا که می‌توانستند رفتند. این در حالی بود که روستاییان گاو شیرده خود را به قیمت چهل تومان در معرض فروش قرار می‌دادند اما کسی حاضر نبود آنها را بخرد. گوسفندان نیز با یک بسته سیگار مبادله می‌شدند.[41]

    بعضی از کشورها مانند سوئد و دانمارک در تلویزیون‌های خود برنامه‌هایی تنظیم و به نمایش گذارند که قسمتی از این برنامه‌ها، شکوه و جلال جشن را نشان می‌داد و قسمت دیگر، نمایانگر وضع رقت انگیز مردم ایران بود. صحنه‌هایی از قبیل خوردن هسته خرما در بلوچستان، نشخوار کودکان در میان خاکروبه‌ها و زندگی مردم در جنوب شهر تهران همگی نشان دهنده ابعاد فقر و فلاکت مردم در این برنامه‌ها بود.[42]

    از میان ده‌ها روزنامه نگار و خبرنگاری که جهت پوشش جشن‌های 2500 ساله به تهران آمده بودند، تعدادی نیز از مناطق جنوب تهران و زاغه‌های اطراف آن فیلمبرداری کرده و به کشورهای خود بردند. آن‌ها در گزارش‌های خود، از مردمی که در حاشیه فاضلاب‌ها برای خود حلبی‌خانه ساخته بودند، از کارتون‌های بادوام اجناس امریکایی که به کار ساختن لانه‌هایی در خارج از محدوده شهر می‌آمد و… نوشتند. فرح در مقابل این همه انتقاد، به خشم آمد و در مصاحبه‌ای گفت: به کسی چه مربوط است ما پول‌هایمان را چطور خرج می‌کنیم، این هم خرجی همچون مخارج روابط عمومی‌ها برای آگهی و معرفی ایران. [43] اسدالله علم نیز در پاسخ به انتقادهای رسانه‌های خارجی در همین خصوص چنین گفت: «حالا که داریم، اگر نداشتیم هم مردم ایران باید لحاف و تشکهایشان را می‌فروختند و این جشن را برگزار می‌کردیم.» این در حالی بود که یک مجله چاپ لبنان در همان زمان نوشت: «با نیمی از هزینه این جشن می‌شد ننگ زندگی قرون وسطایی را از روستاهای ایران شست.» 44

    [38] . بیل ، جیمز، عقاب و شیر، ترجمه: مهوش غلامی، نشر کوبه، چاپ اول، 1371، ص 17.

    [39] . کاتوزیان، محمد علی(همایون)، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه: محمد رضا نفیسی و کامبیز عزیزی، نشرمرکز، چاپ پنجم، 1374، ص 322 -323.

    [40] . نهضت امام خمینی، پیشین، ص 865،

    [41] . همان.

    [42] . عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، انتشارات جاویدان، چاپ دوم، 1374، ص 1022.

    [43] . بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، انتشارات جاویدان، 1370، ص 569.

    [44] . همان.

    1. Hana Namdari گفت:

      ببینید جناب رضا
      در اینکه خارج از ایران چشم دیدن ایرانیان قدرتمند و در مسیر پیشرفت را نداشتند شکی نیست . همچنان که تا امروز ندارند. برای مثال همین امروز که مراسم جشن تاجگذاری پرنس چارلز برگزار میشود من شخصا میتوانم بروم محله های فقیر نشین لندن چنان فیلم هایی بگیرم که اشک چشمتان بر نیاید. همین ایتالیا که هستم شدت فقر و فساد وفحشا به قدری است که مغز آدم سوت میکشد. مردم نمک نشناس آن دوران زود فراموش کردند که چه بودند و در زمان کوتاهی چه شدند و قرار بود چه بشوند در آینده نزدیک.
      درایت شاهنشاه بود که به طور موازی هم وضعیت داخل هم وجهه خارجی را پیش میبرد
      بذاریم روح پادشاه فقید در آرامش باشه حداقل توی مزارش

    2. نرگسـ گفت:

      👏🏻👏🏻👏🏻

    3. علی گفت:

      پاسخ درست به اراجیف پهلوی دوستان کور دادید دست مریزاد

  5. سامان گفت:

    درود و سپاس از روشنگری شما استاد ارجمند
    همه چیز از جایی آغاز شد که پایانش نیز همان جا بود هیجان بی لگام ،ملتی که در اوج بیسوادی و خرافه گری جایگاه آن روزش را ندید و درصدد مقایسه هم نبود ملتی که تاریخ ندانست و نخواست که بداند .تنها و تنها در یک چیز سرآمد بود که ایکاش نبود و آن هم هیجان بود و هیجان و افراط در آن
    آن زندگی برایش زیاد بود و زود

  6. محمد گفت:

    مهم نیست هدف چی بود قیمت دلار۷۰ریال بود الان چندین برابرآن ازپول بیت المال صرف حوزه های علمیه میشود به قول پزشکیان زمان روحانی ورییسی مبلغ ۱۰۰میلیارددلاراختلاس شده یک دزدی آشکار پس چرادست روحانی ورییسی رابه حکم قرآن قطع نکردند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *