
نژاد ایلامیان چه بود؟
ابتدا توجه داشته باشید که منظور از نژاد ایلامیان در اینجا به طور مشخص نژاد به مفهوم اروپایی اش یعنی Race نیست، بلکه منظور نژاد به مفهوم فرهنگ ایرانی است که بیشتر به معنای اصل و نسب است. در مورد تفاوت های اساسی مفهوم نژاد در فرهنگ ایرانی با RACE در فرهنگ غربی می توانید به یادداشت تلگرامی من در این باره از اینجا مراجعه کنید.
بنابراین توجه داشته باشید که مورخان نژادهای باستانی را بیشتر بر اساس زبان های باستانی طبقه بندی می کنند تا خون و DNA آن ها. بنابراین وقتی از نژاد ایلامیان که هزاران سال پیش می زیستهاند سخن می گوییم، در واقع زبان آن ها را در نظر داریم.
نژاد در مطالعات تاریخ باستان بیشتر با زبان پیوند دارد تا خون یاDNA
بنابراین اگر می خواهیم نژاد ایلامیان را شناسایی کنیم باید به سراغ زبان آن ها برویم. زبان ایلامی یک زبان منحصر به فرد است که با هیچ کدام از زبان های امروزی در دنیا پیوند ندارد. همین منحصر به فرد بودن زبان ایلامی باعث شده است تا مطالعۀ آن بسیار دشوار باشد.
بیشتر اسناد و شواهد متنی از زبان ایلامی از دورۀ هخامنشی به دست آمده است. به ویژه الواح بارو و خزانۀ تخت جمشید که اکثراً به زبان ایلامی هستند برای مطالعۀ این زبان اهمیت دارند. استفادۀ گسترده از زبان ایلامی در نظام اداری هخامنشیان نشان می دهد که پارسیان باستان تا چه اندازه به ایلامیان باستان نزدیک بودند. البته باید توجه داشت که زبان ایلامی به کار رفته در اسناد هخامنشی دارای واژگان زیاد غیر ایلامی به ویژه فارسی باستان است.
زبان ایلامی یک زبان منحصر به فرد بوده است
منحصر به فرد بودن زبان ایلامی به آن معنا نیست که این زبان یک زبان تک و تنها و خاص در دنیای باستان بوده است. قطعاً این زبان با زبان های دیگری هم خانواده و هم ریشه بوده است اما متأسفانه هیچ کدام از آن ها تا به امروز زنده نمانده اند و حتی شواهد و متون زیادی از آن ها در دوران باستان باقی نمانده است.
از این نظر زبان ایلامی باستان تا حدودی شبیه زبان سومری است که آن هم به هیچ کدام از شاخه های زبان های امروزی تعلق ندارد. همچنین توجه داشته باشید که زبان سومری با زبان ایلامی کاملاً فرق داشته است و این دو به دو شاخۀ متفاوت زبانی تعلق داشتند. اما زبان سومری از زبان ایلامی شناخته شده تر است چون متون و شواهد بیشتری از آنجا باقی مانده است.
زبان ایلامی با هیچ کدام از شاخه زبان های کنونی در دنیا پیوند ندارد
با وجود اینکه زبان شناسان سالهاست که ثابت کرده اند زبان ایلامی به هیچ کدام از زبان های امروزی ربطی ندارد، اما برخی گروه های خاص در سال های اخیر تلاش کرده اند ایلامیان را به اقوام خاص امروزی پیوند دهند. از جمله جریان های ایرانستیز پانعرب با تبلیغات بسیار در سال های اخیر تلاش کردهاند تا ایلامیان باستان را اجداد عرب های کنونی استان خوزستان معرفی کنند. با توجه به آنچه گفته شد نیاز نیست که بیش از این در مورد دروغ بودن این ادعا بحث شود.
ایلامیان ایرانی به معنای آریایی نبودند
از طرف دیگر برخی ها تلاش کرده اند ایلامیان را به اقوام ایرانیِ آریایی ربط دهند. البته اسناد و مدارک فعلی نشان می دهد که ایلامیان از حداقل بیش از 3000 سال پیش با برخی اقوام آریایی برخورد داشتند که مهمترینهای آنها هم پارسیها بودند. پیوند میان ایلامیان و پارسیها حتی تا قبل ظهور هخامنشیان ثابت شده است و چنانکه در کتاب افسانۀ استر و مردخای توضیح دادهام، پارسیان و ایلامیان از سالها پیش از به وجود آمدن شاهنشاهی هخامنشی یکدیگر را به خوبی می شناختند و حتی اسامی یکدیگر را روی هم می گذاشتند.
از طرفی بررسی کتیبه های هخامنشی هم نشان می دهد که از نظر شاهان هخامنشی ایلامیان همچون مادیها و سایر اقوام آریاییِ ایرانی به پارسی ها نزدیک بودند. این شواهد صرفاً نشان می دهد که پارسی ها و ایلامیان چقدر ارتباطات گسترده با هم داشتند و به هیچ عنوان به معنای آن نیست که ایلامیان هم آریایی بودند. چنانکه پیش از این گفته شد، زبان ایلامی یک زبان منحصر به فرد بوده است که پیوندی با زبان های ایرانی یا آریایی نداشته است.
ارتباط ایلام با خوزستان
ممکن است فکر کنید که تنها ارتباط خوزستان با ایلام باستان این است که قلب تپنده تمدن ایلام باستان یعنی شوش، در این استان واقع شده است؛ اما در واقع خود واژه خوزستان یعنی «سرزمین ایلامی ها». در متون فارسی میانه این منطقه هوزستان معرفی شده است (Hūzestān) که خود این کلمه برگرفته از کلمه هوجا (Hūjiya) در فارسی باستان است.
براساس اسناد و مدارک فارسی باستان می دانیم که پارسی های باستان به ایلامیان هوجی می گفتند. این کلمه هوجی در گذر زمان کم کم به هوزی و سپس خوزی تبدیل شده است و نام خوزستان از آن می آید. اما چرا پارسی های باستان به ایلامیان هوجی یا اوجی می گفتند؟
براساس منابع یونانی می دانیم که وقتی اسکندر مقدونی می خواست از شوش به پارسه یا همان تخت جمشید برود، پیش از برخورد کردن به آریوبرزن، به اقوام جنگجوی کوهستانی تحت عنوان اوکسی ها برخورد کرد. بسیاری از مورخان معتقدند که این اوکسی ها قبیله ای از ایلامی ها بودند و نامشان با هوجی یا اوجی در متون فارسی باستان پیوند دارد.
احتمالاً چون اوکسی ها یا اوجی ها از اولین قبایلی بودند که پارسی ها به ایشان برخورد کردند، کم کم پارسی ها به سایر ایلامیان هم اوجی یا هوجی گفتند. این اتفاق دقیقاً شبیه همان شیوه ای است که پارسی ها به تمامی اقوام هلنی، ایونی یا یونانی می گفتند چون ایونی ها اولین قبیله از هلنی ها بودند که به ایشان برخوردند.
ما همچنین از وجود یک پادشاهی مستقل یا نیمه مستقل در دوره های سلوکی و اشکانی در خوزستان خبر داریم که به عنوان پادشاهی الیمایی شناخته می شود. بیشتر مورخان الیماییان را بازماندگان ایلامیان باستان می دانند. الیماییان رابطه پر فراز و نشیبی با حکومت های سلوکیان و اشکانیان داشتند و به ویژه تقابل آن ها با اشکانیان حائز اهمیت است.
پادشاهان الیمایی لقب یا عنوان کامناسکیرس را یدک می کشیدند. ریشه شناسی و معنای دقیق این نام مورد تردید است. یک نظریه قوی این است که این عنوان شکل یونانی کلمۀ ایلامی کَپنوشیکیرا به معنای خزانه دار است که در الواح ایلامی تخت جمشید در زمان هخامنشیان آمده است.

ارتباط ایلامی های باستان با لرها و بختیاری های امروز
این فرضیه که ممکن است لرها و بختیاریهای امروزی نوادگان ایلامیان باستان باشند بعد از آن مطرح شد که مورخان و باستان شناسان کشف کردند قلمرو ایلام باستان علاوه بر دشتهای خوزستان، نواحی کوهستانی اطراف آن را، جایی که امروزه لرها و بختیاریها زندگی میکنند هم شامل میشد.
در واقع برای ایلامیان باستان قلمرو کوهستانی ایشان به اندازه منطقهی دشتی خوزستان اهمیت داشته است. اکنون میدانیم که ایلامباستان علاوه بر خوزستان، استانهای فارس و بوشهر کنونی را هم شامل میشده است و دامنهی نفوذ آن تا استانهای لرستان و حتی کردستان، کرمانشاه و کرمان هم میرسیده است.
مشکلی که در مورد فرضیهی ایلامی بودن خاستگاه لرها وجود دارد، گویشها و لهجههای لری و بختیاری هستند که هیچ ربطی به زبان ایلامی ندارند و در عوض با زبانهای ایرانی بهویژه فارسی پیوند دارند. بههمینخاطر برخی این نظر را مطرح کردهاند که لرها در واقع از ایلامیانی هستند که در اثر ارتباط و اختلاط با اقوام ایرانی آریایی نظیر پارسیها و مادیها به مرور زبان و فرهنگ ایلامی خود را از دست دادند و به طور کامل ایرانی شده اند.
اما مسئله وقتی پیچیدهتر میشود که در خود ایلام باستان هم مردمانی از نژادها و اقوام مختلف با زبان های گوناگون زندگی میکردند و ایلامیها یک قوم یا یک نژاد خالص نبودند.
در ایلام باستان علاوه بر خود ایلامیان اصیل که قومی منحصربهفرد بودند و این را زبان ایشان به ما میگوید، در دورههای مختلف مردمانی از سومر، بابل و آشور نیز در آن زندگی میکردند.
بعدها از نواحی کوهستانی ایلام به تدریج اقوام ایرانی آریایی هم به ایلام نفوذ کردند و بهتدریج با ایلامیان ترکیب شدند. با توجه به این حجم از مهاجرتهای گوناگون و حضور اقوام و نژادهای گوناگون در ایلام، فرضیه ایلامی بودن خاستگاه لرها و بختیاری در بهترین حالت به شدت مشکوک است.
ایلامی ها ایلامی بودند
اگر کسی از شما پرسید که ایلامی ها از چه نژاد و قومی بودند، بگویید ایلامی ها ایلامی بودند. آن ها هویت و تمدن منحصر به فرد خاص خود را داشتند. آن ها نه آریایی بودند و نه سامی و نه سومری! آن ها ایلامی بودند و بس!
بسیار عالی و مفید
درود، خواهش می کنم
عزیزان تمام تاریخ نگاران قدیم و جدید که به زمان هخامنشیان نزدیک بوده اند .تاکید کرده اند که پارسها از اقوام هند و اروپایی هستند و از روسیه و اروپا به فلات ایران بخاطر سرمای شدید مهاجرت کردند .و جدیدا بعضی محققین به این نتیجه رسیدند که آنها به احتمال قوم اولیه وایکینگها بودند.در غير اینصورت اگر پارسها بومی فلات ایران باشند پس دیگر آریایی نیستند.
مگر در این مطلب گفته شده پارسی ها بومی بوده اند؟
اجدادمامردمان هلتامتانیهایندکه چون به آئین مهری پیوستندلقب پارسی برآنهاداده شد،این تلاشهای مذبوحانه مشتی بی ریشه راه برجای نخواهدبرد،زبان بومیان ایلامی امروزه درباستانی ترین نواحی اصفهان انزان تاریخی ونه تقلبی کماکان درحال محاوره وهاموهمونیمکه پیشتراپدرانمون بودندبر موای کـِرد ُوکارا بیصحبگیری امثال شوموا هی مدام طی تاریخ ۳۸هزارساله مون تکراررفته وبازم همیجورء،منتهاتاموزنده یم تازی وشغال و وللی راه برجای نخواهین بـُرد.
اگر معتقد هستید که پارسیها از روسیه به ایران مهاجرت کردند باید همین امروز خودت رو به نزدیکترین بیمارستان روانی معرفی کنی 👌🤦🏻 گوساله!
یافتهٔ فرهنگی: پیوند رسوم و پوشش مردمان بومی خوزستان با عیلامیان و سامیتباران
مطالعات مردمشناسی و باستانشناسی نشان میدهند که برخی از آداب، پوشش و آیینهای فرهنگی مردمان بومی خوزستان، بهویژه عربهای ایرانی، شباهت قابل توجهی با رسوم عیلامی و سامیتبار باستان دارد. این ارتباط نشاندهندهٔ استمرار فرهنگی چند هزار ساله در این منطقه است.
—
۱. پوشش و سبک زندگی
برخی از نوع لباس، پوشش سر و پارچهها در میان عربهای بومی خوزستان، از نظر شکل، طرح و نوع استفاده، مشابهتهای آشکاری با پوشش مردمان باستانی زاگرس و شوش دارد.
این شباهتها نشان میدهد که مردمان بومی منطقه، با وجود تغییرات ژنتیکی و ادغام با اقوام دیگر، بسیاری از سنتهای باستانی خود را حفظ کردهاند.
—
۲. آیینها و مراسم محلی
برخی از مراسم سنتی مانند «پا کوبیدن»، که عربهای ایرانی به آن «صحگ» میگویند، و «یزله»، شباهتهایی با آداب و رسوم عیلامیان دارند.
این آیینها در قالب رقصها، بازیها و جشنهای محلی منتقل شدهاند و نمایانگر ریشههای فرهنگی سامی و عیلامی در این منطقه هستند.
—
۳. شعرها، بازیها و داستانهای روستایی
برخی از شعرها، داستانها و بازیهای روستایی که هنوز در خوزستان رایج هستند، بازتاب نمادها و الگوهای فرهنگی باستانی مردمان سامی و عیلامیاند.
این انتقال فرهنگی، علیرغم هزارهها تغییر، مهاجرت و ادغام جمعیتها، ادامه یافته است و نشاندهندهٔ پایداری فرهنگی و هویتی مردم منطقه است.
—
نتیجهگیری
بررسی آداب، پوشش و رسوم محلی نشان میدهد که بسیاری از سنتهای عربهای بومی خوزستان، ادامهٔ مستقیم آیینهای سامیتبار و عیلامی باستان هستند.
این یافته، علاوه بر تأیید ریشههای تاریخی و فرهنگی منطقه، میتواند مبنای مطالعات مردمشناسی و باستانشناسی جدید برای بررسی پیوندهای تمدنی چند هزار دارند
😂 😂 😂 کاملا مشخصه که اریایی ها مهاجر هندو اروپایی بودند متنها تویی که فقط بلدی زر بزنی اینجا
سهیل این نوید (Navid) عرب هست. همه ایرانیان عرب هستند
وای من یک پان عرب بازنده با بهره هوشی پایین میبینم. 😂 مزخرف نگو بهداد، این عکسهای من از دوره بزرگسالی تا کودکی و اعضای فامیل است 👇👇👇
https://s6.uupload.ir/files/f3_sqhy.jpg
ظاهر فیزیکی شما عربها مدیترانهای-شامی-آفریقایی است، درحالی ظاهر فیزیکی ما به ایرانی-قفقازویید و خزری-زاگرسی تمایل دارد.
این کودکی من است که در لینک زیر قرار دارد، کاملاً تابلو هست که ساختار صورت و خصوصیات ظاهری خزری-زاگرسی است: 👇👇
https://s6.uupload.ir/files/me3_0s1v.jpg
(منظورم اقوام خزری (Khazar) نیست، بلکه کاسپین/هیرکان ایران است. ایرانیان یک ظاهر کاسپی-زاگرسی دارند.)
خزر ≠ کاسپین/هیرکانی
اعضای خانواده:
https://s6.uupload.ir/files/7h_6mx.jpg
https://s6.uupload.ir/files/8f_u8q0.jpg
https://s6.uupload.ir/files/b6_rk1y.png
https://s6.uupload.ir/files/u8_nsh.png
https://s6.uupload.ir/files/k9_uc1c.jpg
من خودم شخصا ماشین حساب MEGA برای آنالیز تکامل مولکولی، خلق درختچه فیلوژنتیک و تحلیل فاصله ژنتیکی و مدلسازی جایگزینی نوکلئوتیدها دارم، سر در میاری از چیزهایی که گفتم؟ مدلسازی تجزیه و تحلیل اتوزومال ژنتیکی من: 👇👇
https://s6.uupload.ir/files/o6_5yg.jpg
https://s6.uupload.ir/files/h8_ivem.jpg
https://s6.uupload.ir/files/m9_vlsm.jpg
و همانطور که شجرهنامه محلی من نشان میداد من نیمی اصفهانی و کهگیلویه و بویراحمدی و اجدادی از ارومیه و فارس دارم و هیچ رابطه خویشاوندی ما با عربها یا کولیها یا آفریقایی ها نداریم: 👇
https://s6.uupload.ir/files/2015_6jb0.jpg
مناطقی که در نقشه ژنتیکی من اومده، عمدتاً از مرکز و غرب ایران بودند: 👇👇👇👇
https://s6.uupload.ir/files/b8_04u5.png
۱-اصفهان (سمیرم)
۲-کهگیلویه و بویراحمد (یاسوج)
۳-آذربایجان غربی (ارومیه و خوی)
۴-فارس (شیراز)
۵-چهارمحال بختیاری
۶-لرستان (خرمآباد)
۷-خوزستان
۸-مرکزی
۹-همدان
۱۰-تهران
۱۱-آذربایجان شرقی
حالا کی ضایع شده 🤪👌
اینقدر هم برای ما عرب عرب نکن چون جمعیت شما عربها حتی در خوزستان هم در اقلیت است 😒
در واقع این عربها هستند که شبیه مردم ایران هستند، 😆 این عربها هستند که به شدت ناهمگون و مختلط هستند. این چیزی است که بارها علم آن را تأیید کرده است. اعراب نسب زیادی از آناتولی و زاگرس و قفقاز دارند (بالای ۵۵٪) بنابراین کاملاً طبیعی است که اعراب شبیه ایرانیان باشند. خود شکارچیان قفقاز و زاگرسیهای نوسنگی به همدیگر نزدیک بودند. به طور کلی تفاوت ژنتیکی شکارچیان قفقاز و نوسنگی ایران کمتر از ۴۰٪ بود.
حتی عربهای ایرانی که با ایرانیان مخلوط میشوند، با یک پاتوگرافی ژنتیکی به راحتی از سایر ایرانیان و عربها قابل تشخیص هستند. شما به بینالنهرینیهای جنوبی (عراقیها و شمال شرق کویرهای عربستان) نزدیکتر هستید تا به ایرانیان، چه برسه به عیلامیها
ایرانیان کنونی درست شبیه اجدادشان هستند:
https://s6.uupload.ir/files/o2_eu3p.png
https://s6.uupload.ir/files/r2_4d1i.jpg
گسترش نوسنگیباسفال (دوره سفال) ایران:
https://s6.uupload.ir/files/0h_vd3b.jpg
و ژنتیک بقایای اسکلت تپه حسنلو (IRN_Hanalu_IA) بومی ایران که سایر مردم جهان با آن مرتبط هستند:
https://s6.uupload.ir/files/7a_3426.jpg
ایرانیان از دوره باستان تا کنون عملاً از نظر فنوتیپی تغییر خاصی نکرده اند و قرابت ژنتیکی خود را بین ۷۵٪ تا ۹۰٪ با ایرانیان عصر آهن به خوبی حفظ کردند.
تست دیانای یکی از دوستان از استان فارس (کمپانی Ancestry):
۹۸٪ایرانی، ۲٪ شام/لبنان
https://uploadkon.ir/uploads/92ff13_25SAVE-%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5%DB%B0%DB%B1%DB%B1%DB%B3-%DB%B1%DB%B3%DB%B2%DB%B9%DB%B3%DB%B7.jpg
حالا اینو ببین. من اتوزومال یکی از بچههای عرب خوزستان (اهل حمیدیه) که همه اجدادش عرب بودند در 23anme آزمایش داده بود رو آنالیز کامل کردم، ترکیب ژنتیکی متفاوتی با مردم ایران داره:
https://s6.uupload.ir/files/w5_etw.jpg
این چهره یک عرب واقعی در کنار یک ایرانی است.
https://s6.uupload.ir/files/h9_0c4b.jpg
عربهای معمولی شما این شکلی هستید:
https://s6.uupload.ir/files/5e_tc60.png
حالا دهنت سرویس شد پان عرب ناتوفی 😜
امثال تو از پیچیدگی وقایع سر در نمیارن و شهامت گفتمان و مجادله علمی را ندارند، فقط آنچه که دیگران به آنها گفتند را تکرار میکنند. نژاد یک واقعیت است، یک واقعیت بیولوژیکی-اجتماعی است و میتوان دستهبندی علمی و عرفی برای نوع بشر قائل شد. زبان، فرهنگ، تاریخ، اجداد مشترک، تمدن و احساس هویت مشترک جمعی و خودآگاهی نژادی فاکتورهایی هستند که بر اساس آن میتوان به راحتی میتوان گروههای مختلف را خوشهبندی کرد.
من ژنوم کلی چندین ایرانی رو تا الان تجزیه و تحلیل کردم، جمعیت عمومی ایرانیان کنونی تقریباً اصل و نسب عرب ندارند (اعراب خوزستان و جنوب ایران مستثنی هستند) و ایرانیان مدرن عمدتاً شبیه ایرانیان باستان هستند. درواقع این اعراب شبه جزیره عربستان هستند که نزدیک به ¼ از فلات ایران سرچشمه میگیرند.
پایگاه ژنتیکی شما عربها بیشتر ناتوفیان است. تقریباً تمام عربهای سعودی (شبه جزیره عربستان) بین ۵۰٪ تا ۸۰٪ ناتوفیان هستند و رتبه بعدی بین ۱۵٪ تا ۳۰٪ زاگرس نوسنگی هستند.
من همه پان عرب ها و پان ترکان عقب مانده و سرطانی را به مبارزه دعوت میکنم. برتری طلبان تُرک هم تکلیفشون مشخصه اونا دلقک عالم هستند، تمام کشورهای خارجی میگن عقده حقارت دارند، هیچ بینش ارزشمندی ندارند، هیچکس بهشون اهمیت نمیده.
در کل عیلامیها کاملاً ایرانی بودند و با شما نسبتی ندارند.
اگر اینجا کسی تست DNA داد، دادههای خامت رو برام ارسال کن تا منشأ واقعی شما را تشریح کنم 😊 من آماده هستم تا با زبان علمی دهن امثال تو رو سرویس کنم 😘
میگم نوید چه بچگی نازی داشتی عزیزم ❤️🥺 چشمات محشر و گیرا بودن. بیشتر ایرانیا رو از فرم چشماشون میشه تشخیص داد.
خوب اون پان عرب رو چپ و راست کردی 🤣
بهداد خودش عربه اهوازی هستش فکر میکنه کل ایران هم عربه. عیلامی ها از عرب ها مسن تر بودن
آقا نوید اطلاعات عالی داری. من فکر میکردم همه چیز آزمایش معمولی ژنتیک است. اما الان قانع شدم. من از زنجان هستم. آزمایش دی ان ای دادم، ۹۶٪ ایران/پرشیا و ۳٪ ترکیه/آناتولی و ۱٪ بین حوالی پاکستان و افغانستان را نشان داد. حوالی قفقاز جنوبی و شرق عراق رو هم نشون داد اما کم رنگ بود. تهران و زنجان در نقشه من خیلی پررنگ تر از سایر مناطق بود.
میتونید شکارچیان و کشاورزان من رو آنالیز کنید؟ یعنی نوسنگی آناتولی و زاگرس و بین النهرین من چیه
سؤال دیگه این بود که مازیار اشرفیان بناب ژنتیک آریایی ها را ترکیبی از عیلام و یامنایا (هندواروپایی) میدونسته؟ چون من میدونم که هاپلوگروپ هیچ معنایی ندارد و نمیتواند نژاد/قومیت کسی را تعیین کنه.
و سؤال دیگه اینکه آریاییها بیشتر از نظر قیافه ای چه شکلی بودند؟
زاگرسی و کاسی و …. بومیان غرب اسیا هستند سامی ها هم.هاپلوگروپJ. حالا ک فهمیدید عاریایی نیستید باز دارید برای خودتون نژاد مجزای سفید درست می کنید و به عربها پرخاش می کنید؟ هیچ فرق عمده ای بین بومیان غرب اسیا نیست فقط کمی رنگ پوست فرق میکنه که اونم بابت جهشهای کوچیکه که در مناطق گرمتر یا سردتر رخ داده
خخخخخ مغزفندقی چی میگه. تو هیچ چیز از هاپلوگروپ نمیدونی! هاپلوگروپ J در ایران وجود نداره، بلکه سابکلادهای نسلبعدی J2 وجود دارد. کسانی که خودشون رو آریایی خطاب کردند هم همین سابکلاد رو داشتند.
ایرانیان کنونی بین ۸۰٪ تا ۹۵٪ از تداوم ژنتیکی خود را از دوره باستان حفظ کردند. بیشترین تداوم ژنتیکی را هم مردم شمال ایران حفظ کردند. بنابراین ایرانیان/آریاییها هنوز ایرانی/آریایی هستند. اگر فکر میکنی تو ایران خیلی تنها و بیکس هستی، میتونی از این کشور گورتو گم کنی و بری یه جای دیگه. هیچکس مدعی نشد سفیدپوست هست! آریاییها از نظر ژنتیکی اوراسیای غربی بودند. وقتی دانش آکادمیک ژنتیک نداری مزخرف نگو! همچنین عربهای واقعی هاپلوگروپ آفرو-آسیایی E1b داشتند و شبیه به مصریها بودند. بنابراین اعراب نه تنها بومی ایران نیستند، بلکه حتی غربآسیایی هم نیستند! بومیان واقعی خاورمیانه ایرانیان/آریاییها هستند. آریاییها مثل ایرانیان امروزی بودند. و نه سفیدپوست و اروپایی که مزخرفات کودکانه تو هست. من سعی نمیکنم به قومیت تو حمله کنم، فقط میدونم تو صرفاً یک بیمار روانی هستی.
مزخرفات گوسالههای مغزفندقی مثل شما پایانی نداره. اتفاقاً من با فرستادن نتایج دیانای ثابت کردم که آریایی هستم ابلح! شما چقدر مغز فندقی هستی! آیکیوی شما از آفریقای زیر صحرا هم پایین تره.
من تداوم ژنتیکی بالایی از زمانی که ایرانیان خودشون رو آریایی خطاب کردند حفظ کردم. این مدلسازی رو خودم شخصاً آنالیز کردم.
همچنین از نظر ژنتیکی و فنوتیپی ایرانیان هیچ شباهتی به مردم شبه جزیره عربستان ندارند. آریاییها هم غربآسیایی بودند و نه شرقآسیایی! ایرانیان از نظر ژنتیکی منحصر به فرد هستند، با غرب آسیاییهای مثل مردم ترکیه و قفقاز جنوبی و شام دستهبندی میشوند (آریاییهای باستان هم همینطور). گوساله!
بس کن دیگه بیتا! نوید خودش میگه تو ژنتیک و این چیزها حرفهای هست و کاملاً نشون داده آریایی هست. مگه آریایی شاخ و دم داره؟؟! بعدش آریایی خودش منشأ زاگرسی و غرب آسیایی داشته. چرا آریایی رو با «ع» مینویسی؟ مگه از مادر زاده نشدی؟ میشه بگی خودت اهل کجا هستی؟ وقتی شکست میخورین میافتین به کصشعر گفتن😒
درود این ایمیل منه اگر ممکنه ی جیمیل ب من بدید
[email protected]
سلام وقت بخیر خوبی آقای نوید ، میگم جناب میشه ایمیل یا شماره تلفن یا آیدی یا پیج اینستاگرامتون رو بدین من چند تا سوال در مورد مسئله همین هاپلوگروپ ها و تست های تبار شناسی دارم و شما اطلاعات خوبی داری ممنون میشم راهنمایی کنین
علی بود
تا اینجا که هر چی صحبت کردی فقط حقارت ازش میباره، با این اراجیف که فقط خودت و امثال خودت قبولشون داره خودتو میخوای مغز متفکر معرفی کنی در صورتی که یه عقده ای بیسواد بیش نیستی ، هیچ کدوم از حرفات و سندای مزخرفی که معرفی کردی اصولی نیستن و فقط منشا حقارت و عقده رو نشونمیدنم،حرفات همش ضد و نقیضه مثلا عکس رهبرو به کوروش شباهت دادی رهبر که سید هست و اجدادش عربن ، از عکس رهبر و شهدا برای توجیه حرفا استفاده نکن .
تو بی اصل و ریشه دهنکثیفتو ببند که به بقیه اقوام توهین میکنی جمع کن این خزعبلاتو روانی ، اونی که باید بره تیمارستان بستری بشه خود تو هستی . مغز فندقی دقیقا خودتی چون با این اراجیف و چند تا عکس بی ربط میخوای تفرقه بندازی در صورتی که تمام اقوام محترمن لر ، کرد ، ترک عرب در کنار هم از خاکشوندفاع میکنن و سالهاست که با هم ادغام شدن .
انسانها همه با هم برابرن و پدر مادر همه ادمو حوا هست وسلام .
یکم ادب داشته باش حد اقل به حرمت شجاعت و مهربانی خوزستان عزیز خاک پر از مهر و وفا و ایثار نونی که میخوری از پول نفت این سرزمینه خودم اهل لرستان و خوزستان رو وطن اصلی تمام اقوام غرب و جنوب غربی و تمدن ایلامی و خواستگاه هخامنشیان میدونم نه تنها من کل دنیا این رو قبول دارن
یکم ادب داشته باش حد اقل به حرمت شجاعت و مهربانی خوزستان عزیز خاک پر از مهر و وفا و ایثار نونی که میخوری از پول نفت این سرزمینه خودم اهل لرستان و خوزستان رو وطن اصلی تمام اقوام غرب و جنوب غربی و تمدن ایلامی و خواستگاه هخامنشیان میدونم نه تنها من کل دنیا این رو قبول دارن
یافتهٔ باستانشناسی: ریشههای سامیتبار و تمدنهای اولیه زاگرس و بینالنهرین
مقدمه
مطالعات باستانشناسی، ژنتیکی و زبانشناسی اخیر نشان میدهد که منطقهٔ زاگرس، لرستان، شوش، ایذه و بخشهایی از فارس، در هزاران سال قبل از میلاد، محل سکونت جمعیتهای سامیتبار بومی بوده است. این جمعیتها پایه و ریشهٔ فرهنگی، ژنتیکی و تمدنی منطقه را شکل دادهاند و تأثیر قابل توجهی بر توسعه تمدنهای اولیه جهان، از جمله عیلام، سومر و بابل داشتهاند.
—
۱. جمعیتهای بومی سامیتبار
جمعیتهای اولیهٔ زاگرس و جنوب بینالنهرین ژنتیک و تبار سامی داشتند و با جمعیتهای شبهجزیرهٔ عربستان، خصوصاً یمن و حجاز، همخونی قابل توجهی داشتند.
این جمعیتها قبل از ورود آریاییها، کاسیها و لولوبیها در منطقه سکونت داشتند و پس از مهاجرت اقوام تازهوارد، با آنها ادغام یا پراکنده شدند.
—
۲. تمدن عیلام و ریشهٔ هلتمتی
تمدن عیلام، که در شوش و تپههای زاگرس شکل گرفت، محصول آمیختگی جمعیتهای بومی سامی و مهاجران جدید بود.
واژه «هلتمتی» که در متون باستانی ذکر شده، نشاندهندهٔ ریشه سامی این تمدن است.
تعاملات گستردهٔ فرهنگی و اقتصادی با اکدیها، بابلیها و سومریان باعث تغییر زبان و فرهنگ عیلامیان شد، بدون آنکه ریشهٔ ژنتیکی سامی آنها از بین برود.
—
۳. زبان و نوشتار
زبان عیلامی بهعنوان یک زبان ایزوله، تحت تأثیر زبانهای سامی و اکدی قرار گرفت و ساختار آن دستخوش تغییر شد.
خط میخی سومری، که ابتدا برای سومریان توسعه یافت، به اکدیها و بابلیها منتقل شد و پل ارتباط فرهنگی میان تمدنهای مختلف جنوب بینالنهرین و زاگرس شد.
—
۴. ژنتیک و ارتباط با سومریان و بابلیان
مطالعات ژنتیکی جدید نشان میدهند که عیلامیان و سومریان ویژگیهای ژنتیکی مشترکی داشتند و هر دو بخشی از شبکه جمعیتی سامیتبار جنوب بینالنهرین بودند.
این مطالعات همچنین نشان میدهند که جمعیتهای اولیهٔ بینالنهرین و زاگرس، قبل از ظهور تمدنهای شناختهشده، دارای هویت ژنتیکی و فرهنگی اصیل سامی بودند.
—
۵. نتیجهگیری
منطقه زاگرس و بینالنهرین هستهٔ اصلی جمعیتهای سامی باستان بوده و تمدنهای عیلام، سومر و بابل از این پایههای ژنتیکی، فرهنگی و زبانی شکل گرفتهاند.
تغییر زبان و فرهنگ عیلامیان در طول زمان، نتیجهٔ جنگها، تعامل با اقوام همسایه و مهاجرتهای متعدد بوده، ولی ریشهٔ سامی آنها حفظ شده است.
این یافتهها، با مطالعات باستانشناسی، ژنتیک و زبانشناسی جدید همخوانی دارند و میتوانند پایهای برای پژوهشهای آتی در تاریخ خاورمیانه باستان باشند.
—
منابع رسمی و معتبر:
1. Reich, D., et al. Ancient DNA and Population Dynamics in Neolithic and Bronze Age Near East, 2022. Harvard University
2. Blažek, V. Elamite and Semitic Language Relations, Journal of Ancient Languages, 2019.
3. Crawford, H. Sumerian Cuneiform and Its Cultural Impact, Cambridge University Press, 2020.
4. Wikipedia contributors. Elamite Language. Wikipedia
یافتهٔ فرهنگی: پیوند رسوم و پوشش مردمان بومی خوزستان با عیلامیان و سامیتباران
مطالعات مردمشناسی و باستانشناسی نشان میدهند که برخی از آداب، پوشش و آیینهای فرهنگی مردمان بومی خوزستان، بهویژه عربهای ایرانی، شباهت قابل توجهی با رسوم عیلامی و سامیتبار باستان دارد. این ارتباط نشاندهندهٔ استمرار فرهنگی چند هزار ساله در این منطقه است.
—
۱. پوشش و سبک زندگی
برخی از نوع لباس، پوشش سر و پارچهها در میان عربهای بومی خوزستان، از نظر شکل، طرح و نوع استفاده، مشابهتهای آشکاری با پوشش مردمان باستانی زاگرس و شوش دارد.
این شباهتها نشان میدهد که مردمان بومی منطقه، با وجود تغییرات ژنتیکی و ادغام با اقوام دیگر، بسیاری از سنتهای باستانی خود را حفظ کردهاند.
—
۲. آیینها و مراسم محلی
برخی از مراسم سنتی مانند «پا کوبیدن»، که عربهای ایرانی به آن «صحگ» میگویند، و «یزله»، شباهتهایی با آداب و رسوم عیلامیان دارند.
این آیینها در قالب رقصها، بازیها و جشنهای محلی منتقل شدهاند و نمایانگر ریشههای فرهنگی سامی و عیلامی در این منطقه هستند.
—
۳. شعرها، بازیها و داستانهای روستایی
برخی از شعرها، داستانها و بازیهای روستایی که هنوز در خوزستان رایج هستند، بازتاب نمادها و الگوهای فرهنگی باستانی مردمان سامی و عیلامیاند.
این انتقال فرهنگی، علیرغم هزارهها تغییر، مهاجرت و ادغام جمعیتها، ادامه یافته است و نشاندهندهٔ پایداری فرهنگی و هویتی مردم منطقه است.
—
نتیجهگیری
بررسی آداب، پوشش و رسوم محلی نشان میدهد که بسیاری از سنتهای عربهای بومی خوزستان، ادامهٔ مستقیم آیینهای سامیتبار و عیلامی باستان هستند.
این یافته، علاوه بر تأیید ریشههای تاریخی و فرهنگی منطقه، میتواند مبنای مطالعات مردمشناسی و باستانشناسی جدید برای بررسی پیوندهای تمدنی چند هزار دارند
نوشته شده یافت شده تحقیقات
نام :فرهاد
خانوادگی:براجعه
۰۹۳۰۵۸۲۳۷۱۵
توضيحات کامل بود سپاس
درود، خواهش می کنم
پس یک سوال جد عیلامی ها به عیلام پسر سام پسر نوح نبی مگه نمیرسه؟
خیر
میرسه توی تورات نوشته
کسی بهم نگفته داخل کتاب جاشر و تورات نوشته شده
کدام احمقی اینو بهت گفته
میشه یکی بگه خود تورات بر اساس چه اسناد و مدارک علمی و تاریخی هست وقتی هرگز شخصی به نام یوسف و ابراهیم و نوح از نظر باستان شناسی تأیید نشدند!
تورات یک کتاب افسانهای است و شخصیتهای آن عموماً خیالی هستند. برای مثال نوح از آتراسیس یک اسطوره سومری بتپرستی به سرقت رفته. برخی داستان های تورات و انجیل از اساطیر و افسانههای یونان باستان و بابل و ایران و … کپی برداری شد
کسی بهم نگفته داخل کتاب جاشر و تورات نوشته شده
نه داستان سام و حام و نوح و… همه افسانههای موهوم و خیالپردازی های یهودی است. عیلامیها به خودشون عیلامی نمیگفتن، بلکه به خودشون میگفتند هلتمتی (𒁹𒄬𒆷𒁶𒋾) به معنای سرزمین خدایان. واژه عیلامی واژه جعلی است. اکدی ها به اونا عیلامی میگفتند، و آشوری ها از اکدی ها یاد گرفتند و یهودی ها اینو از آشوری ها یاد گرفتن و بعد اینو در کتاب خود (تنخ یا عهد عتیق) نوشتند. مردم عیلامی به احتمال زیاد از کشاورزان نوسنگی غرب ایران (عموماً زاگرس) آمده بودند که اصل و نسب کمی از شکارچیان هند و شکارچیان قفقاز و آناتولیهای نوسنگی و تا حد بسیار کمی ژن شام/ناتوفیان داشتند. بنابراین اونا مثل پارسها تا حدی زیادی اصل و نسب مشترک دوری داشتند با این تفاوت که میزان و کمیت ترکیبات ژنتیکی اونا کمی متفاوت بود. یعنی آریاییها (پارس و ماد) اصل و نسب بیشتری از استپهای روسیه و فرهنگ یامنایا (Yamnaya) گرفتند و عیلامیها اصل و نسب بیشتری از شکارچیان هند داشتند.
اما با این وجود پارسیها و عیلامیها با همدیگر مراوده و حتی خویشاوندی داشتند، اما دو گروه مستقل بودند که زبان متفاوتی داشتند، پارسها به زبانی هندوایرانی (از شاخه هندواروپایی) صحبت میکردند، در حالی که عیلامیها به زبانی منزوی و غیرقابل دستهبندی صحبت میکردند.
همینطور این دروغ محضه که پارسیها و مادها بعد از عیلامیها وارد فلات ایران شدند، پارسیها بومیان ایران بودند، تمام آثار باستانی هخامنشیان و ساسانیان شبیه تمدن جیرفت و فرهنگ تل باکون است… عیلامیها در نهایت جذب پارسها شدند و با همدیگر آمیخته شدند. بنابراین عیلامیها از نظر زبانی نه ایرانی بودند نه سامی این ایرانیان هستند که اصل و نسب عیلامی (خیلی کم) دارند. سرگذشت عیلامیها واقعاً اسرارآمیزه !!!
معادل داستان موسی رو در ایران داریم بنام سارگن
سنگ نبشته های زمان مادها و هخامنشیان به سه زبان آریایی، ایلامی و اکدی است. ولی زبان اشکانیان و ساسانیان پهلوی بود که هم ریشه با زبان مادها و هخامنشیان است.
البته در برخی از گویش های زبان پهلوی، مانند پشتون، کردی کرمانجی، تات و تالشی، به دلیل مجاورت با زبان بومیان غیر آریایی، ویژگی Splitive ergative دیده می شود. بادکوبه، در حال تلاش نظامند برای نابودی تالشی های بومی پهلوی زبان آن منطقه است!
در ضمن، زبان بومیان غیر آریایی آذربایجان و کردستان، یعنی اوراراتو ها و مانناها که پیش از مادها بودند و نیز زبان سومریان و ایلامیان اگرچه پیوندی یا التصاقی (Agglutinive) بود ولی به کلی و از بنیان با زبان های فقط «پسوندی» آلتایی (مغولی تورکی) متفاوت بودند. زیرا بر خلاف مغولی تورکی، از پیشوند و میانوند هم بهره گیری می کردند.
زبان غیر آریایی گرجی (قفقازی)، بازمانده زبان اوراراتوها است که هیچ گونه شباهتی با زبان تورکی ندارد!!!
همچنین، زبان های غیر آریایی سومری، ایلامی و قفقازی Splitive ergative هستند. در حالی که زبان های ژاپنی، سرخپوستان و مغولی تورکی،
اینطور نیستند!
نام آذرآبادگان در شاهنامه آمده است. آتشکده آذرگشنسب در تکاب قرار داشت.
پس از ورود آریاییان به قفقاز، گیلان، مازندران، اذربایجان، کردستان، همدان، لرستان، بختیاری، خوزستان و کهگیلویه، آنان با بومیان به شکل مسالمت آمیز ادغام شدند و به تدریج گویش های گوناگون زبان پهلوی اشکانی یا پهلوی ساسانی جایگزین بیشتر زبان های غیر آریایی بومی شدند.
دین اقوام زردپوست وحشی، زردتشتی نبود بلکه انان بت پرست و شمنیست بودند و نمادشان گرگ خاکستری (بوز قورد) بود.
اما،
در هیج یک از آثار باستانی ایران تاریخی بزرگ، کمترین نگاره، ظروف، وسایل زندگی، سنگ نبشته و مجسمه ای که بیانگر گرگ پرستی ایرانیان باشد، وجود ندارد و فقط نماد «شیر» در همه جای ایران زمین از جمله آذربایجان، در انواع آثار باستانی به چشم می خورد.
در آثار باستانی آذربایجان، کردستان، سومر، ایلام، تخت جمشید، دوران اشکانی و ساسانی روشن است که چهره ایرانیان از نژاد زرد مغولی تورکی نیست و صورت و بینی ایرانیان کشیده با چشم و ابروی درشت و ریش و سبیل انبوه و پرپشت می باشد. ولی پس از دولت های آریایی طاهریان، صفاریان و سامانیان، یعنی اوغوزها، مغولان و تاتاران می بینیم که تصویر اشخاص، مغولی شده است: به طوری که چشمان شان باریک، گربه ای و ریش و سبیل ناچیز، کم پشت و تنک بود!!!
زردپوستان بیابانگرد، از دوران هخامنشیان پیوسته از طرف شمال شرق و شمال غرب به ایران حمله ور می شدند. مثلاً زردپوستان مهاجم وحشی هون ( =هپتال= خزرها) از طرف قفقاز وارد ایران می شدند و اقدام به قتل و غارت در پیش و پس از اسلام می کردند. متأسفانه خود کوروش بزرگ هم در جنگ با آنها کشته شد.
سد آهنی دربند (باب الابواب =دمیرچی فعلی) را ایرانیان در قفقاز برای جلوگیری از ورود زردپوستان به آذربایجان ساخته بودند و این وحشیان غارتگر را پس از تار و مار تا دربند قفقاز عقب می راندند.
یکی از مضحک ترین دروغ ها و ادعاهای پان تورکبستهای زردپوست:
«در سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی به آذربایجان، این دانشمند و جهانگرد بزرگ ایرانی با سابقه مسافرت به کشورهای متعدد، با یک شاعر بومی به نام قطران تبریزی برخورد کرد که «به زبانی ناشناخته برای ناصر خسرو صحبت می کرد که نه عجمی بود و نه عربی».
آنگاه این پان تورکبست های بیسواد نتیجه می گیرند که:
پس این زبان ناشناخته قطران تبریزی، قطعا تورکی بود؟؟؟!!!
در حالی که توجه نمی کنند ناصر خسرو زاده ۳۹۶ در بلخ بود و در سال ۴۸۱ یعنی حدود پانصد سال پس از اسلام فوت کرد.
کودکی ناصر خسرو در دوران سلطان محمود ترک زبان غزنوی و بزرگ سالی اش با دوران اوغوزهای ترک زبان سلجوقی، هم زمان بود.
آنگاه چگونه ممکن است که ناصر خسروی جهانگرد که از کودکی با غزنویان آشنا شده بود و نیز به ادعای پان تورکبست ها، مردم آذربایجان و کردستان از پیش از دوران مادها و هخامنش ترک زبان بوده اند،
نمی دانست که زبان بومی قطران،
این شاعر تبریزی، ترکی است؟؟!
در حالی که عقل سلیم و منطق روشن یک انسان بدون غرض و غیر متعصب به آسانی می پذیرد که گویش های گوناگون بومی آذربایجان برای یک ایرانی متولد شهر دورافتاده بلخ ناآشنا و نامفهوم است.
هم چنانکه حتی اکنون هم گویشوران مجاور کردی کرمانجی و شقاقی، با گویشوران کردی سورانی یا کردی کلهری، ناچارند که به وسیله فارسی میانجی با هم صحبت کنند!
همچنین، گویشوران بومی پهلوی زبان پشتون، تات، تالشی، گیلک، بلوچی، لری، لک، بختیاری، تاجیک، کازرونی، بوشهری، یزدی، کرمانی، لاری، بهبهانی، شوشتری و دزفولی، اصلا منظور یکدیگر را نمی فهمند و بایستی با میانجگیری فارسی امروزی با هم سخن بگویند.
فردوسی:
یکی روم و خاور دگر ترک و چین، سیم دشت گردان و ایران زمین.
یه عده خوراکشون جعل تاریخه،ایرانی جماعت از قدیم الایام دزد و چاپلوس بودن اند.
اقای محترم وقتی فهم یک چیزی رو نداری یا زورت میاد حق نداری تاریخ رو بصورت اشتباه تغییر بدی اسم حکومت( ۳۵۰۰ساله ایلام نیست) بلکه عیلام است و دوم اینکه اگه یکی از شما پرسید عیلامی ها که هستند میتوانید بدانید که از هجرت پسر نوح سام به خوزستان و ایجاد این حکومت میاد که عیلام و آشور پسران سام هستند ما میتوانیم بگوییم که (اسم ایلام شما)بر گرفته از حکومت اصیل ما هست و عیلامی ها یک قوم با با نژاد خاص بودند و یکی از آن جا ماندگان عرب اصیل خوزستان هست
بخاطر بی اصل و نسب بودن تاریخ و تمدن را برعکس به دیگران توضیح ندهیم😅
باشه آقای اصیل شما راست میگی
هی نژادی به نام عرب وجود نداره آقای محترم! عیلامیها کاملاً ایرانی بودند، ایده اینکه عیلامیها عرب بودند یا دراویدی یا کولی واقعاً خنده دار و غیر قابل باوره!! عیلامیها درست در دامنه کوههای زاگرس ظهور کردند چه ربطی به شما عرب ها داره!
آفرین بر شما لر با اصالت که به همه قومی احترام میزاری
اعراب بومی ایران نیستند. اونا مهاجمان آفریقایی بودند که در مدتی در شبه جزیره عربستان ساکن شدند و سپس در زمان شاپور دوم به زور وارد ایران شدند. سپس در زمان صفویان بی کفایت و قاجارهای عقب مانده و مشعشعیه وارد جنوب غرب ایران و دست به قتل عام گسترده بومیان واقعی ایران زدند. شوربختانه جمعیت اعراب به شدت درحال افزایشه و معتقد هستند که ایرانیان باید نسل کشی بشن و امپراتوری خیالی امویان را احیا کنند! باید فکری به حالشون کرد. اونا واقعاً ایرانی نیستند. شوونیسم عربی درحال رشد است
اعراب بومی ایران نیستند 🥴 اونا مهاجمان آفریقایی بودند که در مدتی در شبه جزیره عربستان ساکن شدند و سپس در زمان شاپور دوم به زور وارد ایران شدند. سپس در زمان صفویان بی کفایت و قاجارهای عقب مانده و مشعشعیه وارد جنوب غرب ایران و دست به قتل عام گسترده بومیان واقعی ایران زدند. شوربختانه جمعیت اعراب به شدت درحال افزایشه و معتقد هستند که ایرانیان باید نسل کشی بشن و امپراتوری خیالی امویان را احیا کنند! 🥴😖 باید فکری به حالشون کرد. اونا واقعاً ایرانی نیستند. شوونیسم عربی درحال رشد است
احسنت عیلام عرب های خوزستان هستند هیچ ربطی به حجاز و یمن ندارند انقدر احمق و عرب ستیز هست که میگه جمعیت عرب ها تو خوزستان اقلیت هست بفرما راشون دادیم تو شهرمون شدن صاحب خونه دمه تورکا گرم هیچوقت نمیزارن غیر تورک تو تبریز پا بزاره خیلی باهوشن .عیلامی ها دقیقا مهمان نواز بودن که همه جور ادمو آدم حساب میکردن ارتباط میگرفتن با بقیه انسان ها و نژاد واسشون مهم نبود دقیقا مثله عرب های خوزستان حالا خوبه ماهم بگیم شاهنامه نوشته که بهرام گور چند تا کولی نر و ماده میخاسته و از هند لر ها رو وارد فلات ایران کرده ببندید دهنتون رو تفرقه نندازید بین اقوام دمه شما هم گرم هموطن عربم به وجودتون افتخار میکنیم.
دوست عزیز تاریخ ما لرها کاملا مشخصه حدود هزارسال حکومت اتابکان لر از جنوب کردستان تابوشهر حکومتگری داشتن قبل از اون هم در اسناد تاریخی میشه موضوع رو رصد کرد اصولا اول بار تمدن لر در منطقه اندیمشک و شمال خوزستان شکل گرفته تا همین زمان زندیه منطقه دورق و شادگان در غرب خوزستان متعلق به طایفه دورکی بختیاری بوده اساسا عیلامی ها از یک نژاد و طایفه نبودن واتحادی از قبایل مختلف بودن در مقابل قدرتهای بزرگ اون زمان یعنی آشور و سومر و در آخر هم بدست آشوریان تقریبا نابود و ریشه کن شدن و باقیمانده اونها در اقوام مادی پارسی و کاسی هضم شدن من موندم چه آدم بیشعوری اول بار اومده قبایل کرد و لر رو به هندی ها نسبت داده اونم به دلایل موهوم
دوست عزیز تاریخ ما لرها کاملا مشخصه حدود هزارسال حکومت اتابکان لر از جنوب کردستان تابوشهر حکومتگری داشتن قبل از اون هم در اسناد تاریخی میشه موضوع رو رصد کرد اصولا اول بار تمدن لر در منطقه اندیمشک و شمال خوزستان شکل گرفته تا همین زمان زندیه منطقه دورق و شادگان در غرب خوزستان متعلق به طایفه دورکی بختیاری بوده اساسا عیلامی ها از یک نژاد و طایفه نبودن واتحادی از قبایل مختلف بودن در مقابل قدرتهای بزرگ اون زمان یعنی آشور و سومر و در آخر هم بدست آشوریان تقریبا نابود و ریشه کن شدن و باقیمانده اونها در اقوام مادی پارسی و کاسی هضم شدن من موندم چه آدم بیشعوری اول بار اومده قبایل کرد و لر رو به هندی ها نسبت داده اونم به دلایل موهوم
آخه ایلامی ها کجا عرب بودن؟؟؟؟ وقتی ریشه خودت رو نمیدونی حرف مفت نزن، درصد اقوام خوزستان رو بگیری معلوم میشه کدوم قوم اکثریت هستن
فکر می کنم مقاله رو درست نخواندید من هرگز نگفتم ایلامی ها عرب بوده اند!!!
متأسفم اما اعراب بیشترین قتلعام و تجاوز را در مناطق توووورکنشین داشتند. همچنین چیزی به نام تُرک وجود ندارد. ترک محصول عقده حقارت شماست. لباس قفقازی، رقص لزگی، زبان ترکی، دین عربی… 😂🤦🏻 تُرک = بحران هویت
من به عنوان یک لر اصیل حرف شما رو تایید میکنم،ما پارسیان آریایی هستیم و لزومی نداره برای تایید خودمان تاریخ یک ملت را نادیده بگیریم و تحریف کنیم
اقای محترم وقتی فهم یک چیزی رو نداری یا زورت میاد حق نداری تاریخ رو بصورت اشتباه تغییر بدی اسم حکومت( ۳۵۰۰ساله ایلام نیست) بلکه عیلام است و دوم اینکه اگه یکی از شما پرسید عیلامی ها که هستند میتوانید بدانید که از هجرت پسر نوح سام به خوزستان و ایجاد این حکومت میاد که عیلام و آشور پسران سام هستند ما میتوانیم بگوییم که (اسم ایلام شما)بر گرفته از حکومت اصیل ما هست و عیلامی ها یک قوم با با نژاد خاص بودند و یکی از آن جا ماندگان عرب اصیل خوزستان هست
بخاطر بی اصل و نسب بودن تاریخ و تمدن را برعکس به دیگران توضیح ندهیم😅
باشه آقای اصیل شما راست میگی
زر نزن ‘خود اعراب خوزستان بیشتر از ۳۰۰ سال نیست که از عراق و عربستان به ایران مهاجرت کردن’اعراب خوزستان در قرن نهم و برهبری محمد مشعشع به هویزه و دورک که حالا شادگان میگویند مهاجرت کردن و حکومت محلی مشعشعی درست کردن و بدها با ضعف حکومت مرکزی کشیدن به شهرهای دیگه خوزستان.تو باید بری اصل و نسبت رو توی عربستان دنبالش بگردی
کتیبه..کول فرح و اشکفت سلیمان ایذه با قدمت بیش از ۵ هزار سال و دوره عیلام است.
لباس لری روی این کتیبه ها حک شده.. یا لباس عربها یا فارس و یا دیگری؟؟ طبق شواهد باستانشناسی و کتیبه کول فرح لباس لری ما بیش از ۵هزار سال قدمت داره؟؟؟یعنی لباس ما لرها قدمت اش بیشتره از مهاجرت آریایها به فلات ایران امروزی….رقص آیینی ما لرها ریشه در عیلام باستان و آیین میترایسم داره..و چغازنبیل نماده این آینه….و همچنین خود واژه جغازنبیل یه واژه لری است.. نه عربی نه فارسی؟؟؟
یک سوال مهم.. کتیبه بیستون به ۳ زبان نوشته شده یکی از آنها ( خط و زبان عیلامی) است؟؟؟چرا؟؟مگه پانفارسها نمیگن عیلامی ها منقرض شده..و هخامنشیان آریایی هستن پس چرا از خط عیلامی استفاده کرده اند؟؟؟؟.. دوم..تخت جمشید بر روی بناهای خط و گلی عیلامها بنا شده..مطالعه کنند دوستان متوجه حقیقت میشن..
اقای محترم حرف ع یک حرف جدید هست و در عصر باستان استفاده نمیشد و حروف باستانی محدود به چند حرف بودن ک الف یکی از اونها بود؛ در ضمن ایلامیان به خودشون هتلمتی ها میگفتن اشوری ها به اونا ایلامی میگفتن ک در قرن اخیر کتیبه های آشوری ترجمه شد ؛ و نکته ی دیگه اگر عرب ها ایلامی بودن امروز جمعیتشان در ایران بعد از پنج هزار سال باید جمعیت غالب باشه بالا ۶۰ میلیون نفر ؛ کلا در آیران به یک میلیون نفر نمیرسید ؛ نکته بعدی همه عرب های خوزستان این ادعا رو ندارن اکثرا ریشه خودشون رو ب عراق می رسونن ؛ هتلمتی ها بعد از منقرض شدن توسط آشوریان ما بقی انها به پارس های زاگرس نشین ملحق شدن و این ادعا درسته چون از یکی زمانی به بعد تمام آثار ایلامیان در نواحی زاگرس نشین پیدا شد مثل ایذه و فارس و چهارمحال و مرودشت ؛ عربهای عزیز تا قبل از اسلام صحرا نشین و دارای زندگی بدوی بودن
اخه ادم حسابی شما چرا کلمات موجود و فعلی مردم عرب این سرزمین رو با ریشه و کلمات عیلامی هامقایسه نمی کنید و از ان گریزانید هیچ سواد خاصی هم نمی خواهد فقط زحمت بکشید و بروید بصورت مهمان یا رهگذر به روستاهای عرب دزفول یا شوش و این سئوال را بکنید که شما تپه را چه می نامید ؟ بدون شک خواهید شنید ؛ ایشان که با ا مکسور می اید و این یعنی بلندی و کلمه ای روشن و واضح از عیلامی بودن این کلمه دارد ، و در زبان لری یا فارسی هرگز وجود ندارد یا کلمات دیگر مثل دور به معنی خانه یا اتاق است و ده ها کلمه دیگر لطفا همیشه امانت دار حقیقت باشید و به زور چیزی را به غیرش نصبت ندهید .
هاهاهاها! بله ما ایرانیان (فارس و لر و کرد و…) نوادگان عیلامیها هستیم و شما باید بپذیرید که از مباحث تمدنشناسی چیزی نمیفهمید! عربها بومیان ایران نیستند و از جنوب شرق عراق و شام و شمال شرق عربستان سعودی به غرب ایران آمدند.
شکافت آریایی و عیلامی یک شکافت احمقانه زبانشناسی است. زبان نمیتونه نژاد شما رو نشون بده. زبان عیلامی مثل همه زبانهای دیگر منقرض شده. مثل یونانیهای امروزی که پیش از ورود زبانهای هندواروپایی به زبان تک و غیرقابل دستهبندی «میسینی» صحبت میکردند. همچنین بابلیها و عراقیها یا ارمنیهای امروزی و هوری-اورارتوییها.
خود اجداد آریاییها (پیشایرانیان) مانند عیلامیها به یک زبان پروتو-عیلامو-دراویدی صحبت میکردند. بنابراین آریاییها خودشون بومی فلات ایران (ایرانیان مسسنگی) و فقط زبان خود را از استپها و یا سامارای روسیه گرفتند به این معنا نیست که آریاییها موی بلوند و چشم رنگی و مزخرفات اروپامحورها داشتند، که هیچ پشتوانه منطقی و علمی ندارد.
عیلامیها از فرهنگ شوش (Susa Culture) در دوره نوسنگی (عصر حجر جدید) ۷۰۰۰ تا ۵۵۰۰ سال پیش سرچشمه گرفتند و تا عصر برنز و اوایل دوره باستان (قرن ۷ پیش از میلاد) تداوم تمدنی داشتند.
به احتمال زیاد پارسیها (هخامنشیان و…) یا نوادگان عیلامیهای جدا شده بودند و یا خویشاوندان عیلامیها و سایر بومیان فلات ایران بودند.
همه چیز هخامنشیان شبیه بومیان فلات ایران و بینالنهرین بود، بدین معنا که ما ایرانیان عموماً غربآسیایی هستیم.
عیلامیها یک اونس خون عرب نداشتند، چون در آن زمان چیزی به نام عرب در مناطق عیلامی و غرب ایران وجود خارجی نداشت.
چطور ممکنه عیلامیها نوادگان نوادگان عربهایی بوده باشند که ۴۰۰۰ سال بعد بوجود آمدند؟؟! مگر اینکه عیلامیها ماشین زمان داشته بودند که بازهم محاله (پارادوکس پدربزرگ خخخخخ!)
امثال شما واقعاً مریض هستند! عربها در زمان عیلامیها در ایران وجود نداشتند، بلکه گروهی به شدت منزوی در عربستان مشغول گله داری بودند (در علم ژنتیک به عنوان گلهداران صحرای عربیا شناخته میشن) که از قرن ۸ پیش از میلاد به تدریج پدیدار شدند. عیلامیها به وضوح در مرزهای کشاورزان نوسنگی ایران بودند، اگر قرار باشه نژادی براشون تعیین کنیم، اونا ایرانی بودند و این نیاز به یک مغز برتر نداره. عربها از زمان صفویها و مشعشعیان وارد غرب ایران شدند.
افراط و تفریط همیشه همه علوم رو نابود کرده.
شما رو چه حسابی عیلامی هایی که از پنج هزار سال قبل به مدت دو هزار سال امپراتوری بزرگی داشتن رو انقدر ساده در موردشون حرف میزنی و میگی که شیفته پارسیان شدن و با هم مخلوط شدن؟؟؟
چرا حرف از قتل عام نژادهای قبل آریایی حرفی نمیزنی؟
چرا از قتل عام عیلامی ها به دست کورش و بعدش داریوش حرفی نمیزنی؟
چرا از سر بریده شدن سه شاه اخر عیلامی به دست داریوش حرفی نمیزنی؟
من خودم اهل شهرکردم و جایی بوده که چندین قرن زیر سلطه عیلامی ها بوده و شاهان بیگانه هخامنشی مثل داریوش مردم ما رو قتل عام کردن و چون تاریخ رو فاتحان نوشتن داریوش عزیزتون هیچ حرفی از قتل عام نمیزنه و توی کتیبه هاش شاهان عیلامی رو به عنوان شورشی خطاب میکنه.
جالبه که کسی که میخواد سرزمین های دو هزار ساله خاندانش رو از یک بیگانه پس بگیره تبدیل به شورشی میشه
این قتل عام هایی که شما می گویید سندش چیست؟
** [[این قتل عام هایی که شما می گویید سندش چیست؟]]**
سندش: به جان مادرم راست میگم!!
اینکه لر ها عیلامی بودند سندش چیست😂
اتفاقاً اصل حرف من اینه که احتمال زیاد لرها ایلامی نبودند!!!!!
سلام بزرگوار هنوز تاریخ ایلامی رو کسی نتونست درست ریشه یابی کنه ولی لر بودند لطف کنید برید و ب خیلی جا ها سربزنید متوجه میشیم لر بودن و تا ب امرون چندین زبان عوض کردند سندشم هست برید ببینید
سلام بزرگوار هنوز تاریخ ایلامی رو کسی نتونست درست ریشه یابی کنه ولی لر بودند لطف کنید برید و ب خیلی جا ها سربزنید متوجه میشیم لر بودن برید خودتون ببینید
بیشتر آثار به جای مانده از آم ها در مناطق لرنشینه یعنی بازم لرها ایلامی نبودند؟ عجیبه. بنظرم لرها اریایی نبودند و عیلامی بودند و در اثر برخورد با اریایی ها با انها اذغام شدند به خصوص پارس ها
مزخرف نگو! لرها ترکیبی از تمام جمعیتهای بومی فلات ایران هستند و لر در وهله اول یک گروه فرهنگی کاملاً ایرانی است. عیلامیها بومی غرب فلات ایران بودند. هیچ عربی در آن زمان وجود خارجی نداشت. اعراب بومی شبه جزیره عربستان بودند و به شدت اصل و نسب ناتوفیان داشتند. به هرحال تنها کسانی که میتوانند مدعی تمدن عیلام شوند مردمان ایرانی تبار هستند. در کتیبه اردشیر بابکان عیلامیها بخشی از ایرانی و ایرانشهر بودند و نه انیایرانی. واژه ایران از آریایی گرفته شد، بنابراین عیلامیها عملاً آریایی در نظر گرفته شدند. غربیها و یورومرکزیها و آفرومرکزیها فقط معتقدند که عیلامیها ایرانی نبودند، چچ.ن میخواهند تمدن ایران رو غارت کنند
اثار به جای مانده از تمدن ایلام در شهرهای لرنشین به خصوص بختیاری ها و مکان زندگیشون که که کوه های زاگرس بوده و الان لرها هستند دیگه سند بیشتر میخوای چه سندیه که میگه ایلامی ها لرنبودند؟
اثار به جای مانده از تمدن ایلام در شهرهای لرنشین به خصوص بختیاری ها و مکان زندگیشون که که کوه های زاگرس بوده و الان لرها هستند دیگه سند بیشتر میخوای چه سندیه که میگه ایلامی ها لرنبودند؟
کسی که میگی شهرکردی هستی! لطفاً همین الان خودتون رو به نزدیکترین بیمارستان
مردم شهر کرد چنین چیزی نمیگن! اولاً آریاییها بومی فلات ایران بودند، دوماً عیلامیها توسط آشوریها به بدترین و فجیعترین شکل در تاریخ بشر قتلعام شدند، که بعداً پارسیها به کمکشون رفتند و تمام شواهد و مدارک تاریخی این رو تأیید میکنه. سوما در عصر برنز انسانها هنوز زندگی بدوی و غار نشینی و کشاورزی داشتند و کاملاً طبیعی هست که قتلعام و زد و خورد و وحشی بازی در بیارن. چطور مغولها به کشور شما حمله کردن دفاع نکردی؟؟! نگران داریوش بزرگ هستی که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیشه؟ هههههه!
چهارما داریوش بزرگ شورشگران رو اعدام کرد که دمش گرم!! اونا میخواستند مثل امروزی که امثال شما، ایران رو تجزیه کنند. این رویه همه جای دنیا هست، شما اگه یک شهروند آمریکایی باشی و از تجزیه آمریکا حرف بزنی، افبیآی میریزه تو خونت و با گاز اشکآور و اسپری فلفل و باتوم برقی تیکه پارت میکنه. چین و روسیه هم که حبس ابد دارن. حالا میخوای داریوش بزرگ تو ۲۵۰۰ سال پیش وایسه نابودی امپراتوری آریایی رو تماشا کنه؟! ههههه!
ضمناً یه جوری میگی داریوش عزیزتون انگار خودت کی هستی مثلاً! خارجی ها به امثال تو میگن چقدر عقده حقارت داری!!
معلومه از عقده حقارت عظیمی رنج میبرید!
خطاب به «مهاشام» که به من گفت «افراط و تفریط همیشه همه علوم رو نابود کرده».
خدای من! ببین چه کسی از علم و افراط و تفریط حرف میزند! بیا شروع منصفانه کنیم!
این چیزی است که شما گفتید:
** [[شما رو چه حسابی عیلامی هایی که از پنج هزار سال قبل به مدت دو هزار سال امپراتوری بزرگی داشتن رو انقدر ساده در موردشون حرف میزنی و میگی که شیفته پارسیان شدن و با هم مخلوط شدن؟؟؟]] **
رو همان حسابی که پادشاهان ایرانزمین را بیگانه معرفی کردی و خودتان که را ترول سایبری هستی شهر کردی معرفی میکنی!
من نگفتم عیلامیها شیفته پارسیها شدند که ادعای شما مزخرف است! من عمیقاً معتقدم که شما نمیتوانید بین دو گروه بومی ایران که تنها از نظر زبانی متفاوت بودند شکافت عمیق ایجاد کنید. هر تمدنی وجود داشته باشد از تمدنهای پیش از خود تشکیل شده است، مثل تمدن چین/قوم هان که از فرهنگهای «لانگشان» «یانگشائو»، «پیلیگانگ» و «ماجیائو» ایجاد شده. هیچکس در چین مزخرفات شما رو نمیگوید. شما اول باید چند واحد تمدنشناسی پاس کنید بعد بیایید نظر بدهید.
پارسی ها تفاوت عمیقی با عیلامیها نداشتند، مگر در دستهبندی زبانی که پارسیها زبان هندواروپایی را پذیرفتند اما عیلامیها یا به زبان تک و منزوی صحبت میکردند یا به شاخهای از زبان پروتو-عیلامو-دراویدی که در ایران سرچشمه گرفت. همین الان نگاه کنید میبینید درون یک استان تنوع فرهنگی و آداب و رسومی مختلفی وجود داره، اما این تنوع از نوع ایرانی و درونتمدنی است. پارسیها با کمک عیلامیها تمدنها و اقوام فلات ایران رو به زیر یک پرچم در آوردند. این چیزی هست که باید بخاطرش سپاسگزار باشی و نه اینکه مثل سرخوردهها عقده حقارت داشته باشید،د. این صورت ما ناچار هستیم شما را سرکوب کنیم. شواهد تاریخی و فرهنگی و جغرافیایی از گفته های من پشتیباتی میکنه که تقریباً همه مردم ایران اصل و نسب های مشترکی دارند:
کالکولیتیک فلات ایران + دامداران استپ غربی (WSHs) + BMAC و با نفوذ ناچیز بعدی از شبه قاره هند و بینالنهرین.
بنابراین بیگانهای وجود نداشت، مگر بیگانهی فکری ضعیفی مثل شما که توسط تبلیغات یورومرکزی شستشوی مغزی داده شدید.
آمیختگی مردم پارس باستان با عیلامیها به شدت توسط منابع تاریخی تأیید شده، از نظر جغرافیایی مرزهای امپراتوری هردو با همدیگر همپوشانی داشتند. مهاجرتهای بیشماری درون فلات ایران که تحقیقات ژنتیکی که آن را تأیید کرده است. احتمالاً شهبانوی داریوش بزرگ، بانویی عیلامی بود. همچنین پارسیها در تمام کتیبههای خود از سیستم نوشتاری و زبان عیلامی استفاده میکردند که نشون میده پارسیها خودشون رو وارث عیلامیها و سایر فرهنگهای بومی ایران میدانستند. پس این وسط بیگانه شما هستید که فهم و درک مطالب تاریخی و تمدنشناسی را ندارید.
احتمال اینکه پارسیها از نظر اصل و نسبی خودشان بخشی از عیلامیها و یا خویشاوندان ژنتیکی آنها بوده باشند زیاد هست.
** [[چرا حرف از قتل عام نژادهای قبل آریایی حرفی نمیزنی؟]] **
خزعبلات بر اساس توهمات روزمره باید باید به فکر بستری کردن خود در بیمارستان باشید. شما هنوز نمیتوانید فرق بین تخیل و واقعیت را بفهمید. شما به عنوان یک ایرانیِ از خودمتنفر (و یا پان عرب یا پان اسلامی یا پان ترک) بارها توسط آشوریها، مقدونیها، تازیها و ترک-مغولها و افغانها و انگلیسیها به فجیعترین شکل ممکن قتلعام و نسلکشی شدید و تاریخ و منابع بارها آن را تأیید کرده اند. آنقدر تنبل هستید که حتی به خودتان زحمت نمیدهید تاریخ را فارغ از سوگیریهای روانی مطالعه کنید و نمیدانی حمله اسکندر مقدونی-یونانی به ایران موجب انقراض هردو زبان پارسی باستان و زبان عیلامی شد! اون موقع امثال شما کدام گورستان بودید؟؟
[[چرا از سر بریده شدن سه شاه اخر عیلامی به دست داریوش حرفی نمیزنی؟]]
از ذهنی نشئت میگیرد که دادهها را تجزیه و تحلیل نمیکند بلکه فقط آنچه که دیگران به او گفتهاند را تکرار میکند.
بهتره وقت خودتان را تلف نکنید و روح و روان خود را به مسائل هزاران سال پیش آلوده نکنید. داریوش مردی بود که تا غرب مصر و شبه قاره هند و دریای سیاه هم پیش رفت. و در ۹۰٪ نبردهایش پیروزگر بود. هیچ قتلعام گستردهای صورت نگرفته و معمولاً لیدرها و رهبران رو اعدام میکرده که در سنگنگاره بیستون هم به خوبی به نمایش گذاشته شد، اگر دوست داشتی از نزدیک ببینش و از اقتدار داریوش بزرگ لذت ببر! داریوش بزرگ دستور ساخت این سنگنبشته رو داده تا به آیندگان یادآوری کند: هرکه با ایران در افتاد، ور افتاد. ما همه دشمنان ایران رو باید همینطوری سرکوب کنیم و هیچکس تعارف با دشمن خود ندارد.
اگر هم قتلعام رخ داد ما هیچ ایرادی نمیبینیم. تو قرن ۲۰ نزدیک به ۹۰ میلیون نفر توسط کشورهای به اصطلاح متمدن قتلعام شدند، بعد میخوای داریوش بزرگ ۲۵۰۰ سال پیش رو قضاوت کنید؟؟ مسلما در آن زمان همه بشر وحشی گری غریزی داشتند، میدان جنگ جای خالی بازی که نیست. همچنین محاکمه و قضاوت کردن مردی که ۲۵۰۰ سال از مرگش میگذره خیلی احمقانه و به دور از منطق و خرد است. مشخصاً احمقهایی مثل تو رو حذف میکرد. بیشتر ادعاهای شما محصول مغز تروماتیک و بیمار شماست. چطور درباره اجدادت که چطور مسلمان شدند یه ذره صحبت کنیم؟
تو چرا از قتلعام عیلامیان توسط آشوریها خفه خون گرفتی و چیزی نمیگی؟ ای شیطان ضد ایران! از ظلمهایی همین الان میشه نمیگی آخه امثال تو رو به چی به ۲۵۰۰ سال پیش؟
فقط کتیبه آشوربانیپال که تو شوش هست رو بخون:
«من، شوش، شهر بزرگ و مقدس را به خواست خدایان آشور گشودم. من وارد کاخهای معبد شوش شدم و هر آنچه از سیم و زر و مال فراوان بود، همه را به غنیمت برداشتم. من همه آجرهای زیگورات شوش را که با سنگ لاجورد تزیین شده بود، شکستم. من تمامی معابد عیلام را با خاک یکسان کردم، شهر شوش را به ویرانهای تبدیل کردم و بر زمینش نمک پاشیدم. من همه دختران و زنان را به اسارت گرفتم. از این پس دیگر کسی، صدای شادی مردم و سم اسبان را در عیلام نخواهد شنید»
حالا دهنت سرویس شد؟؟ 😂
آشوریها هنوز در ایران هستند و ثروت و کارخانجات زیادی در دست دارند و نفوذ آنها از تویِ ایرانی بیشتر هست، 😜 کاری از دستت برنمیاد، اگه جرعت داری برو به آشوریهای سامی اینطوری کامنت بده 🤪
شاید هم یک پانترک یا پانعرب متوهم باشی نمیدونم. در هر صورت شما سرخورده و بازنده هستید.
[[جالبه که کسی که میخواد سرزمین های دو هزار ساله خاندانش رو از یک بیگانه پس بگیره تبدیل به شورشی میشه]]
متأسفم ولی بله شما شورشی هستید. کسی که به جای پیشرفت و توسعه کشورش مثل خرس تنبل نشسته و سعی داره تاریخ یک کشور رو تحریف کنه، ما ناچار هستیم به عنوان یک شورشی باهاش برخورد کنیم. بیشتر عیلامیها خودشون بخشی از ارتش هخامنشیان بودند، با همدیگر به ازدواج و اختلاط پرداختند و شما نوادگان همان افراد هستید و کاری از دست شما ساخته نیست.
این را هم بگویم که اساساً عیلام یک واژه نادرست است که اکدیهای سامیزبان از آن استفاده میکردند. سپس یهودیان آن را به صورت עֵילָם را وارد کتاب عبری خود کردند (عهد عتیق، حزقیال ۳۲:۲۴، ارمیا ۲۵:۲۵، اشعیا ۲۱:۲). در حالی که عیلامیها خود هتمتی (𒁹𒄬𒆷𒁶𒋾) به معنای سرزمین خدایان مینامیدند. شما نمیتوانید تفکیک عیلامی و غیر عیلامی در قرن ۲۱ کاری ابلحانه و محال است. بنابراین بله! هم من و هم شما نوادگان همان کسانی هستید که توسط آشوریها ابتدا زبانتان بریده شد و سپس سرتان بریده شد و معابد شما ویران شد و سپس بر برای همیشه تمدن عیلام منقرض شد. اما پارسیها آن را نجات دادند و تمدن عیلام و فرهنگ شوش به صورت جدیدی به نام آریایی منتقل شد. شما نمیتوانید سرگذشت خود را تغییر دهید. با آن کنار بیایید.
آیا آزمایش دیانای دادید؟ آیا میتوانید دادههای خام خود را برای من بفرستید تا با نمونههای ماقبل تاریخ فلات ایران مقایسه کنم؟ اگر شما با همان بیگانگانی که میگویید مرتبط بودید آنوقت چه؟؟
نتیجه تست دیانای کمپانی ancestry:
https://uploadkon.ir/uploads/92ff13_25SAVE-%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5%DB%B0%DB%B1%DB%B1%DB%B3-%DB%B1%DB%B3%DB%B2%DB%B9%DB%B3%DB%B7.jpg
مهرشام خودش یه پانعربه که خودش رو شهرکردی جا میزنه و قصدش تفرقه و تحریک احساسات مردمه ولی نمیدونه که خودش خره ‘مردم اینقدر سواد و شعور دارند که گول یک پانعرب احمق رو نخورن
ایلامیها متمدن ترین اقوام ایرانی هستند ،
طراحی تخت جمشید و حتی لباسهای هخامنشی همگی از ایلامی اقتباس یافته،
جالب این که گروهی از ایلامیها در گذشته در شهر سلماس اذربایجان هم زندگی میکردند
بررسی ژنتیکی هاپلو گروپ j2اثبات کرده که مردم اذری و ایلامی هم نژاد بودند و این خیلی برای ما افتخار آمیزه،
مردم آذری آخرش مغول چشم بادامی مغولی هستند یا عیلامی یا سومری یا اسکاندیناوی ؟؟!
اگر قراره تمدن عیلام باشه، مال همه ایرانیان هستند و نه قوم یا نژاد خاصی.
تاریخ در دشتهای جنوب غربی ایران از حوالی شوش تا نزدیک بوشهر سکونت داشتند وبه نظر می رسد که این اقوام ابتدا در آسیای مرکزی (موطن اولیه ترکان)ساکن بوده اند ودر حدود 4000 سال ق.م به فلات ایران ،شام ومصر مهاجرت کرده اند،دلائل وشواهدی دردست اند که ثابت می کند ساکنان قدیم آنو منشاء مشترکی با اهالی شوش قدیم داشته اند .سر پرسی سایکس در کتاب تاریخ ایران عیلامیها را چنین معرفی می کند :در عیلام در ازمنه قدیمه اسلامی اعلام چند دیده می شود که نه بابلی است ونه سامی بلکه متعلق به زبانی است که اجمالا آنرا تورانی می خوانند وفضلا آنرا شوشی یا فقط عیلامی می گویند واین زبان در مدت چندین مائه که مردم خارجه بر آنجا تسلط داشتند تحت الشعاع بوده ودر حدود هزار پانصد سال قبل از میلاد در زمانیکه عیلام ملت مستقلی شده ناگهان باز عرصه ظهور آمده است .
بنابراین در عیلام النسه متعدد بوده که اقدام آنها انزانی (تورانی) بوده وبواسطه مساعی جمیله فادرشیل که جز هیئت دمرگان بوده بر ما معلوم شده که مواد لغت عیلامی یک سیلابی یا یک حرکتی بوده وبه یکدیگر التصاق مییافته واگر در کلمات آن تصاریف واشتقاقات ملاحظه می شود از تاثیر زبان دیگر است که با آن محلوط گردیده است. احمد بهمنش در مورد عیلامیها و سایر تمدنها می نویسد مطالعه اسامی شهرها و نام اشخاص ، وجود اقوامی را که نه سامی و نه هندواروپائی ( آریایی) بوده اند تائید میکند ، به عبارت دیگر این اقوام را که به آزیانیک معروف شده اند نمی توان سامی یا هند و اروپائی (آریایی) دانست بلکه به مردم قفقاز شباهت داشته اند و نخشتین کسانی هستند که در این حدود استقرار یافته اند و زبان آنها و سومری التصاقی ( ترکی ) است. سومریها کاسیها و عیلامیها را از اقوام آزیانیک میدانند.(کلمان هوار ، تارخ ایران قدیم )وهمچنین هیتی ها و هوریان را به عقیده عده ای یک شاخه از تورانی ها ( ترکها ) در ازمنه بسیار قدیم در نواحی شوش و کلده ساکن شده و زبان مردم عیلام و سوزیان ، زبان تورانی یا التصاقی ترکی بوده است. جورج کامرون در کتاب ایران در سیپده دم تاریخ در مورد تمدنهای قدیم ایران می نویسد:نرم سین با شکست پادشان شیموروم وغرب با ساکنان شمال ومرکز زاگرس تماس مستقیم پیدا کرد اینان مردم لولو بیوم وگو تیوم بودند که پیش از سارگون از وجود آنها آگاهی داشت وبه زبانهای قفقازی و خزری که خویشاوند زبان عیلامی بود تکلم می کردند .در جای دیگر می نویسد:بیشتر واژه های باقیمانده واکثر نامهای اشخاص ثابت می کند که عامه مردم کاسی (کاسپی)به زبان قفقازی که همسایه نزدیک زبان عیلامی بود تکلم می کردند.در سراسر دوره های تاریخی ساکنان کوههای زاگرس ظاهرا به گروه مردمی تعلق داشتند که قفقازی یا خزری خوانده می شدند .عیلامیها ،کاسیها،مردم گوتیوم ودیگر جمعیتهای مستقل نواحی کوهستانی را به این گروه منتسب دانسته ایم.
در تاریخ کمبریج در حالیکه زبان عیلامی را التصاقی معرفی کرده اند بر غیر تصریفی آن نیز تاکید نموده اند :زبان عیلامی یک زبان پیوندی (غیر تصریفی) بوده وبه زبانهای سامی وهند واروپائی مربوط نبود .این زبان همانطوریکه از چنان مردمان محافظه کار ومتعصب انتظار می رود در طی قرون خیلی کم تغییر یافته وکارائی آن در بیان مسائل وهمخوانی آن با استعدادهای خلاق وفرهنگی اهالی متکلم به آن زبان زیاده بود.
کتیبه قمچای بیجار آذربایجان و شباهت فوق العاده آن به خط تورکی عیلامی
تاریخ در دشتهای جنوب غربی ایران از حوالی شوش تا نزدیک بوشهر سکونت داشتند وبه نظر می رسد که این اقوام ابتدا در آسیای مرکزی (موطن اولیه ترکان)ساکن بوده اند ودر حدود 4000 سال ق.م به فلات ایران ،شام ومصر مهاجرت کرده اند،دلائل وشواهدی دردست اند که ثابت می کند ساکنان قدیم آنو منشاء مشترکی با اهالی شوش قدیم داشته اند .سر پرسی سایکس در کتاب تاریخ ایران عیلامیها را چنین معرفی می کند :در عیلام در ازمنه قدیمه اسلامی اعلام چند دیده می شود که نه بابلی است ونه سامی بلکه متعلق به زبانی است که اجمالا آنرا تورانی می خوانند وفضلا آنرا شوشی یا فقط عیلامی می گویند واین زبان در مدت چندین مائه که مردم خارجه بر آنجا تسلط داشتند تحت الشعاع بوده ودر حدود هزار پانصد سال قبل از میلاد در زمانیکه عیلام ملت مستقلی شده ناگهان باز عرصه ظهور آمده است .
بنابراین در عیلام النسه متعدد بوده که اقدام آنها انزانی (تورانی) بوده وبواسطه مساعی جمیله فادرشیل که جز هیئت دمرگان بوده بر ما معلوم شده که مواد لغت عیلامی یک سیلابی یا یک حرکتی بوده وبه یکدیگر التصاق مییافته واگر در کلمات آن تصاریف واشتقاقات ملاحظه می شود از تاثیر زبان دیگر است که با آن محلوط گردیده است. احمد بهمنش در مورد عیلامیها و سایر تمدنها می نویسد مطالعه اسامی شهرها و نام اشخاص ، وجود اقوامی را که نه سامی و نه هندواروپائی ( آریایی) بوده اند تائید میکند ، به عبارت دیگر این اقوام را که به آزیانیک معروف شده اند نمی توان سامی یا هند و اروپائی (آریایی) دانست بلکه به مردم قفقاز شباهت داشته اند و نخشتین کسانی هستند که در این حدود استقرار یافته اند و زبان آنها و سومری التصاقی ( ترکی ) است. سومریها کاسیها و عیلامیها را از اقوام آزیانیک میدانند.(کلمان هوار ، تارخ ایران قدیم )وهمچنین هیتی ها و هوریان را به عقیده عده ای یک شاخه از تورانی ها ( ترکها ) در ازمنه بسیار قدیم در نواحی شوش و کلده ساکن شده و زبان مردم عیلام و سوزیان ، زبان تورانی یا التصاقی ترکی بوده است. جورج کامرون در کتاب ایران در سیپده دم تاریخ در مورد تمدنهای قدیم ایران می نویسد:نرم سین با شکست پادشان شیموروم وغرب با ساکنان شمال ومرکز زاگرس تماس مستقیم پیدا کرد اینان مردم لولو بیوم وگو تیوم بودند که پیش از سارگون از وجود آنها آگاهی داشت وبه زبانهای قفقازی و خزری که خویشاوند زبان عیلامی بود تکلم می کردند .در جای دیگر می نویسد:بیشتر واژه های باقیمانده واکثر نامهای اشخاص ثابت می کند که عامه مردم کاسی (کاسپی)به زبان قفقازی که همسایه نزدیک زبان عیلامی بود تکلم می کردند.در سراسر دوره های تاریخی ساکنان کوههای زاگرس ظاهرا به گروه مردمی تعلق داشتند که قفقازی یا خزری خوانده می شدند .عیلامیها ،کاسیها،مردم گوتیوم ودیگر جمعیتهای مستقل نواحی کوهستانی را به این گروه منتسب دانسته ایم.
در تاریخ کمبریج در حالیکه زبان عیلامی را التصاقی معرفی کرده اند بر غیر تصریفی آن نیز تاکید نموده اند :زبان عیلامی یک زبان پیوندی (غیر تصریفی) بوده وبه زبانهای سامی وهند واروپائی مربوط نبود .این زبان همانطوریکه از چنان مردمان محافظه کار ومتعصب انتظار می رود در طی قرون خیلی کم تغییر یافته وکارائی آن در بیان مسائل وهمخوانی آن با استعدادهای خلاق وفرهنگی اهالی متکلم به آن زبان زیاده بود.
کتیبه قمچای بیجار آذربایجان و شباهت فوق العاده آن به خط تورکی عیلامی یکم مطالعه بد نیست از سرشناسان این حوزه کمک بگیرید ،البته که ترکها اولین ساکنان و صاحب اصلی این خاک هستند،امروز همه اقوام یکجا نشین شدن اما تورکها در تمام استانها حضور دارن و این نشانه خوبی هست که بدونیم کی صاحب خانه هست
جناب Arash اگر فکر میکنی که خط عیلامیها خط ترکی بوده، مشخصه که مواد مخدر مصرف میکنی. سیستم نوشتاری عیلامی از سیستم نوشتاری پروتو-عیلامی (۴۰۰۰ سال پیش از میلاد) مشتق شد که خود به نوبه از سیستم نوشتاری سومری الهام گرفته شد. هیچ چیزی درباره ترکها در خاور نزدیک وجود نداشت. ترکها بربرهایی بودند که از قرن ۱۲ میلادی وارد خاورمیانه شدند. عیلامیها مربوط میشوند به ۳۰۰۰ سال پیش از ورود بربرهای سرطانی ترک. به جای تصاحب فرهنگ و تمدن دیگران برو تست دیانای بده تا بفهمی تو هیچ نسبتی با بربرهای وحوش چشم بادامی قرن دوازدهمی آسیای شرقی نداری
و دیا کونف با اینکه قرابت ونزدیکی زبان عیلامی وترکی را نیاز مند پژوهش وبررسیهای بیشتر می داند .اما در مورد زبان سومری وعیلامی وترکی می نویسد :«احتمال چنین ارتباطی قوی هست ».ومی نویسد.«زبان عیلامی ممکن است بازبانهای ترکی ومغولی خویشاوندی داشته باشد ودر حاشیه درباره ارتباط زبان ترکی وعیلامی افزوده است :مشهابت زبان عیلامی با النسه ترکی ومغولی از لحاظ تیپولوژی (نوع شناسی)است.فی المثل در هر دو زبان جمع باپسوند مستقلی بیان می شود ، لغات مشابه نیز در زبانهای عیلامی وترکی یافت می شود .دیاکونف دوباره می نویسد: درزبان عیلامی شیوه ساختن اجزای متشکله کلمه همانا روش الحاقی یا «آگلوتیناتیو »پیوندی است. یعنی متصل کردن عناصر مجزائی که هر یک از آنها وظیفه خاصی را ایفا می کنند .این اصل خاص زبانهای آلتائی (ترکی ومغولی)وتونگوس ومنچوری وفنلاندی واویغوری وژاپنی می باشد وبه زبانهای قفقازی وخزری و زبانهای باستانی از قبیل هوریان واورارتوئی وعیلامی وسومری نیز بسط می یابد.
بنظر زبانشاسان بین زبانهای عیلامی وترکی قرابت ژنتیکی وجود دارد ،وز .ژامپولسکی وجود پارالهای معین لکسیک وجهات مشترک در زبانهای عیلامی وترکی را مطرح ساخته و می گوید در زبانهای عیلامی واژهای چون اوکوز ومئشه و… با همان مفاهیم آشنایی ترکی می گردد ودارای همان مفاهیمی هستند که امروزه در زبان ترکی آذربایجانی و سایر زبانهای ترکی به کار میرود .نصر اله کسراییان و ایرج انواری در کتاب خوزستان می نویسد: عده ای اهواز و خوزستان را با نام « اوکسین » در زمان عیلامیان مطابق می دانندکه تغییر یافته واژگان «اوکس » « اوکوز » « هوکز » « حوز » و «خوز » است.اسماعیل یورد شاهیان می نویسد: نزدیکی زبان ماننا به زبان هوریانی که در ناحیه مرکزی سواحل غربی دریاچه ارومیه می زیسته اندو نزدیکی و همسایه زبان آنها با زبانهای عیلامی ، نوعی شباهت نزدیک را با زبانهای اورال و آلتائی نشان میدهد.به این واژگان باستانی مشترک عیلامی ، هوریانی و ماننائی که ریشه در زبانهای آلتائی و اورال دارند توجه کنید.آت (اسب ) ، آت آدا ، آتا (پدر ) ، اون تاش گال ، تاش (برادر) ، گون ( آفتاب ) قیزیل بوندا.دانشمندان زیادی چون ا. حرزفلد عیلامیهاو کاسیهاولولوبیها و گوتی هاوسومریها را دریک گروه زبانی قرار داده اندو در عین حال بسیاری از دانشمندان با تحقیق جداگانه در مورد اقوام یادشده بر قرابت این زبانها با زبان ترکی اذعان کرده اند .از اسامی پادشاهان عیلام می توان به هورپاتیلا ،ماداکتور،هیتا وگوتی (قوتی)اشاره نمود که اسامی مذکور شباهتهای تامی با اشخاص وسایر تمدنهای اقوام ترک دارد که هر کدام در زمانهای مختلف ودر مناطق آذربایجان وآسیای مرکزی تمدن درخشانی را پدید آورده بودند .از دیگر اسامی پادشاهان سومر وعیلام که در کتاب ایران در سپیده دم تاریخ آمده به اسامی چون ایملوش ،سیماش ،تازیتای ،گونگونوم ،گوذرولوش،وارتاش،اونپاتار ،هالدوش نینورتای ،نوگاش،شوترک ،اورتاکی ،اشاره کرد .در تاریخ تمدن عیلام نوشته یوسف مجیدزاده از منطقه ای بنام «کرین-داش» نام برده است.بعضی مورخین عیلامیها را از اقوام سامی معرفی کرده اند ،علت آن وجودبعضی کتیبه ها به زبان سامی می باشد که در بعضی مقاطع تاریخی نشان از نفوذ آشوریان وبابل دارد.
دکتر شهمیر زادی می نویسد:«بقایای فرهنگ آریا مهری در ادامه همان سیاست هنوز با مطرح شدن تمدن درخشان عیلامی به شدت می ستیزد .ناصر پورپیرار در کتاب دوازه قرن سکوت می نویسد:باستان شناسی جهانی به دلائلی مصرانه می کوشد که تمدن ایران کهن پیش از هخامنشی :همچنان در لایه خاک باقی بماند ودر حد داستانهای شاهنامه متوقف باشدویافته های خیره کننده ، در گوشه های مختلف این سرزمین ،هرگز موجب گستردگی جست وجونشده ،بل عکس این یافته ها خود دلیلی بر توقف هر چه سریعتر این کاوشها بوده ، سرمایه ودانش انحصاری باستانشناسی جهان با جست وجوی پی گیردومنظم ولاینقطع در همدان وپاسارگاد وتخت جمشید میکوشد که آغاز تمدن ایران را به آغاز امپراتوری هخامنشیان منتقل کند .گریز نه چندان رسمی ومجاز گروه باستان شناسی دانشگاه تهران به بخش کوچکی از تپه های مارلیک ،که علی رغم یافته های حیرت انگیز آن بسرعت مسدود وتعطیل شد بخوبی آشکار می کند که در مخفی داشتن تمدن کهن یک سیاست مشخص دخیل است لازم بتوضیح است که شهر ایلام فعلی هم از لحاظ مکانی وهم از لحاظ زبانی وقومی با عیلام قدیم کاملاٌ در تضاد قرار دارد.و بنابراین به جای واژه خلیج همیشه فارس ، خلیج تورک برازنده تر است.
منابع
1 مردمان جهان عبدالحسین سعیدیان 2-خوزستان وتمدن دیرینه آن ایج افشار3- تاریخ ایران ،سرپرسی سایکس 4-نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکهای ایران ،محمد رحمانی فر 5- دوازده قرن سکوت ،ناصر پور پیرار 6- ایران در سپیده دم تاریخ ،جورج کامرون 7- اقوام ملل آسیای غربیدکتر احمد بهمنش 8-خوزستان – نصراله کسراییان ، ایرج انواری 9-ایلام نخستین دولت فدرال جهان ، دکتر شهیر زادی مجله دانش ، سال سیزدهم ، شماره چهارم 10 – تبار شناسی قومی و حیات ملی – اسماعیل یورد شاهیان
مطالبی که گفتید دروغ محض هستند. دیاکونوف در هیچ جایی از کتاب هایش به ارتباط زبان ایلامی به ترکی اشاره نکرده است! همچنین در مورد ارتباط ترکی و سومری هیچ حرفی نزده است.
هیچ نژادی به نام تورک وجود خارجی نداره، بزرگ شما احمد کسروی بود که تاریخ و زبان ترکها را به چالش کشید و پروفسور مازیار اشرفیان بناب که خودش آذربایجانی و ترکزبان بود حتی به طعنه گفت ترکهای ایران حتی ۵٪ هم ترک نیستند. شما باعث ماندگی این کشور هستید، شما مایه سرافکندگی ما ایرانیان در خارج هستید، ننگ تاریخ! شما هستید سرطان هستید!
https://drive.google.com/file/d/1IAYm3Sk0ni81W6a6HA2q5mzUzsfPgB5C/view?usp=drivesdk.jpg
جناب ARASH چهره واقعی ترکها این شکلی است 😂:
https://drive.google.com/file/d/1IAYm3Sk0ni81W6a6HA2q5mzUzsfPgB5C/view?usp=drivesdk
در بهترین حالت تنها ترکمنهای ایرانی تمایل به آسیای مرکزی دارند. مردم ایران (آریاییها) عموماً خزری-زاگرسی هستند. چرا این عقده حقارت دارید شما یا خودتون رو به مغولها میچسبونید یا به اروپاییها ؟؟ یه دفعه هم که شده خودتون باشید.
اولاً اینکه ایرانی بودن به معنای داشتن هاپلوگروپ J2 نیست و همچنین هرکس که حامل هاپلوگروپ J2 هست به معنای ایرانیبودن نیست! سوما آریاییها مثل ایرانیان امروز هاپلوگروپهای مختلفی داشتند و این مزخرفات رو که آریاییها حامل R1a بودند رو از ذهن خود پاک کنید که تنها توده عوام ضعیف و سادهلوح آن را باور میکند.
دوماً مردم آذربایجان J2 ندارند، بلکه زیرشاخههای J2 دارند که در مردم شریف آذربایجان غربی تنها بین ۱۸٪ تا ۳۰٪ است و بیشترین J2 در میان اصفهانیها و مازندرانیها هست. حدود ۱۲٪ هاپلوگروپ E1b1b1 که سابکلاد E1b (خدای من شمال شرق آفریقا و یونان!) در عزیزان آذری هست! میشه بگید سابکلاد یونان که از شمال شرق آفریقا (یونانیها اصل و نسب آفریقای شمالی دارند) در عزیزان آذری چیکار میکنه؟! بالاخره اونا ترک هستند، یا مغول هستند، یا سومری هستند، یا سرخپوست هستند، یا یونانی هستند یا عیلامی هستند؟؟! همه چیز هستند به جز اون چیزی که توش زندگی میکنند؟! این عقده حقارت نیست؟ این احساس کمبود نیست؟؟
همچنین ایرانیها J2 نیستند، بلکه سابکلادهای J2a3a-M47 و J2a3b-M67 و J2a3h-M530 که عموماً جهشیافته خاور نزدیک نوسنگی (۴۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد) در کروموزوم Y پدری خود دارند.
همچنین هاپلوگروپ G2 سابکلاد G2a3b و R1b1b1 که بازهم بومی غربآسیا و فلات ایران/زاگرس است.
بنابراین آریاییها از نظر ژنتیکی تفاوت خیلی خاص با عیلامیها نداشتند، بلکه هردو بومی غربآسیا و فلات ایران بودند این چیزی است که علم آن را نشان داده است. همه ما میدانیم که واژه آریایی به معنای مهاجران استپهای روسی و فرهنگ سینتاشتا و دیگر مزخرفات اروپامحورها و غرب گرایان و مغزپوسیده های ایران ستیز نیست، بلکه یعنی تمام بومیان فلات ایران که قطعاً شامل عیلامیها هم میشه.
ایرانیان اولیه پیش از آنکه زبان هندواروپایی (هندوایرانی) را بپذیرند به شاخههایی از پروتو-عیلامو-دراویدی صحبت میکردند. حتی مهاجرت ایرانیان به دره سند و ایجاد تمدن دره سند/ موهونجودارا/هاراپان را مستند خواهم کرد!! اما عیلامیها (هتمتیها/هلتمتیها) به دلیل انزوای بالا به زبان خود پایبند بودند. تا اینجا که ایرانیان کنونی تقریباً همان ایرانیان باستان هستند و حدود ۷۵٪ تا ۸۵٪ از قرابت خود را با ایرانیان عصر آهن حفظ کردند. پس لطفاً از این مزخرفات که عیلامیها زودتر آمدند یا پارسیها دست بردارید که فقط هویت خود را ضعیف و ضعیفتر میکنید، کمی از اروپاییها یاد بگیرید که تمام دنیا را به اسم خودشون زدند، شما هنوز درگیر خودتون هستید. همین عقده حقارت و تنفر ایرانیان از خودشان باعث حمله یونانی-مقدونی ها و تازیهای مسلمان و مغول ها و… شد…
عاشق این تاریخ دان بودنت شدم و خوب دهن خیلی یارو بستی😂😍🥰
پس نژادشون چی بود؟
اگر سفید پوست باشند باید یا سامی باشند یا حامی و یا هند اروپایی اگر سامی و حامی نیستند پس از نژاد هند اروپایی ها هستند
گرامی این تقسیم بندی نژادی که شما ارائه دادید بسیار کهنه است و دیگر منسوخ شده است. دنیای آکادمیک خیلی وقت است که از حام و سام و تام و دیگر فرزندان نوح نبی عبور کرده است.
کاربر محترم بانو Sheida، من دیگه زبونم مو درآورد. هندواروپایی یک دستهبندی زبانی است. سفیدپوست فقط به بومیان قاره اروپا گفته میشه که این ترکیبات ژنتیکی را داشته باشند: شکارچیان میانسنگی و نوسنگی اروپا + کشاورزان اولیه اروپایی (۸۰٪ منابع ژنی مرتبط با آناتولی غربی و کمی نوسنگی ایران و قفقاز و هلال حاصلخیز) + گلهداران استپ غربی (Yamnaya/پروتو-هندواروپایی = شکارچیان قفقاز + شکارچیان شرق اروپا ۱۰,۰۰۰ تا ۶,۰۰۰ سال پیش + ایرانیان مسسنگی). نژاد سفید به رنگ پوست ربطی نداره، هرکس این ترکیبات را داشته باشد اروپایی است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و زمان زندگی عیلامیها (هتمتیها)، به احتمال زیاد ترکیب ژنتیکی شبیه به سایر اقوام ایرانی را داشتند. تاریخ عیلام از زمان پروتو-عیلامی آغاز میشود (عصر برنز). مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که مردم عصر برنز فلات ایران این ترکیبات ژنتیکی را داشتند که نوادگان ایرانیان عصر مسسنگی (Chalcolithic) بودند:
کشاورزان نوسنگی زاگرس/دره سنگ + کشاورزان نوسنگی آناتولی + شکارچی-گردآورندگان قفقاز + شکارچیان شام/ناتوفیان
عیلامیها از دامنههای زاگرس ظهور کردند و اصل و نسب زیادی تا زمانی که ژن مسئول پوست سفید/روشن (SLC24A5) از طریق ایرانیان کالکولیتیک (مسسنگی) به جنوب ایران کمتر میرسد، برای همین شانس بقا برای تکامل پوست روشن در مناطق نیمه-بیابانی خوزستان (شوش) کمتر است، کاملاً طبیعی است که عیلامیها در آجرهای لعابدار تیره تر از پارسیها ترسیم میشد. متأسفانه هخامنشیان از هنر بابلی و شمایلنگاری بینالنهرینی در مجسمه سازی و نقاشی دیواری خود استفاده میکردند، برای همین اونا عیلامیها را با افراط تمام تیره کشیدند. که بیشتر اروپاییها فکر میکنند ایرانیان واقعی شبیه دراویدیها و کولیها بودند و لشکر اسکندر مقدونی باعث سفیدی ایرانیان شد (بماند که خود یونانیها خیلی ژن آفریقایی و ناتوفی/کنعانی و آناتولی شرقی داشتند و پوست ایرانیان از اونها روشنتر بود). برتریطلبان پاکستانی و هندی و کولی هم فکر میکنند اونا بودند که تمدن عیلام را ساختند، اعراب هم این وسط مدعی عیلام شدند. اما ما ایرانیان نباید تسلیم بشیم، باید هوشیار باشیم. اروپاییهای غربی تمدن مصر و یونان رو به اسم خودشون زدند، در حالی که ما میدونیم مصریها و یونانیهای باستان واقعاً ارتباط زیادی با اروپای شمال غربی نداشتند.
من با اروپاییهای ابلح و پان عربها و هندیها و پاکستانیها بحث میکنم واقعاً نفهم هستند. مسیحیهای بیشرف به دلیل تعصبات و افسانههای مسیحی هنوز فکر میکنند عیلامیها نوادگان مستقیم سام بودند، در حالی که عیلامیها هیچ نسبتی با عبرانیان/یهودیها نداشتند. از طرفی عیلامیها خود را هلتمتی (𒁹𒄬𒆷𒁶𒋾) خطاب میکردند و واژه عیلام (عبری עֵילָם عهد عتیق، حزقیال ۳۲:۲۴، ارمیا ۲۵:۲۵، اشعیا ۲۱:۲) اساساً مزخرف و بیاساس است.
از نظر ژنتیکی یونانیها میتوانند مدعی تمدن میسینی باشند.، در حالی که میسینی ها به زبانی غیرقابل دستهبندی و ناشناس صحبت میکردند که هیچکس نتوانست تا کنون آنها را رمزگشایی کند.
ارمنیها هم نزدیکترین DNA را به همتایان باستانی اورارتویی دارند. در حالی که ارمنیها به زبانی هندواروپایی صحبت میکنند با نفوذ زبان اشکانی اما اورارتوییان به زبان هوری-اورارتویی صحبت میکردند که مطلقا ربطی به زبان ارمنی ندارد.
ایرانیان (=آریاییها) هم نزدیکترین مردم به عیلامیها هستند و تنها ما باید مدعی این تمدن باشیم و نه هندیها و دراویدیها و پاکستانیها و اعراب که مزخرف است!!!!!!!!!!!!
تمدن عیلام متعلق به همه مردم ایرانیتبار (نه هرکسی در ایران زندگی میکند مثل افغانی و عرب و سیاهپوستان استان قم و هرمزگان).
من کاملاً علمی بررسی کردم. تنها تفاوت عیلامیها و پارسیها صرفاً یک شکافت زبانی است، کتیبههای اردشیر بابکان و شاپور یکم عیلامیها را کاملاً آریایی/ایرانی/ایرانشهری معرفی کرد. بنابراین فکر نمیکنم تفاوت زیادی بین عیلامیها و پارسیها باشه. متأسفانه دانشمندان گستاخ غربی باعث شدند که پان عربها و پان ترکان و پانهندی ها مدعی تمدن بزرگ بشری بشوند. تمدنی که صحاب نداشته باشه همینه. همه مدعی اون تمدن شدند به جز خود ایرانیان!
متاسفانه نویسنده و خیلی از کاربران از لحاظ واژ شناسی و زبان شناسی و موقعیت جغرافبایی شوش پایتخت اعیلام ، و همچنین گویش های این منطقه فاقد دانش هستید، ما که خودمان اهل این منطقه و لر هستیم اولا خوزستان، هوزستان خورستان همه به یک معنا هستند، یعنی جایی که اب زیادی جمع بشه موجب درست شدن تالاب و گل و لای عمیق بشه، اینو هم می دونید که سه رود خانه بزرگ وارد خوزستان میشه و در گذشته موجب به وجودن امدن تالاب های زیادی شده است حتی تاریخ نویسان اینو هم در کتابهایشان ذکر کرده اند، اگر من بودم اسم خوزستان را خورستان نامیدم، یعنی جایی که اب زیادی جمع میشه و باعث به وجود امدن تالاب و گل و لای های عمیق میشه
دوم چغازنبیل یک کلمه لری است هم در لری بختیاری هم در لری خرم ابادی اینکه گفته شود زبان اعیلامی هیچ پیوندی با زبان اقوام دیگر نداشته دروغ محض و از روی تعصب است،
ریشه چغازنبیل، چغ است، چغ در گویش لری یعنی مجموعه از سنگ ها که روی هم گذاشته بشه که به شکل کنبد در بیاد، کلمه چغ هم اینک بعد از سه هزار سال حفظ شده هنوز در بین مردم محلی به کار برده میشه،
سوم از انجایی که روی لباس چغای بختیاری ها نماد و شکل خود معبد چغازنبیل منقوش است، در گویش محلی به این لباس چغا می گویند.
نتیجه این میشه که بین اعیلامی و مردم بومی ساکن این منطقه که لرهای بختیاری و لرهای خرم ابادی هستند نشانه هایی از پیوند بین این دو هست.
چهارم مبدا شکل گیری حکومت هخامنشیان از خوزستان بوده و خب وقتی که سلسله اعیلامیان از هم پاسیده میشه بعید نیست که مجددا عده ای از بازماندگان حکومت اعیلامی به شکل و عنوان دیگری سلسله دیگری به نام هخامنشینان را بنا نهاده اند، یکی از دلایل ان هم این است که هخامنشینان از خط اعیلامی استفاده کردند و این بیانگر این است که سلسله هخامنشیان با اداب و منش و خطوط و زبان حکومت اعیلامی اشنایی داشته و ان را فهمیده اند و زبان خط یکدیگر را فهمیده و از ان استفاده کرده اند چه بسا هخامنشیان همان اعیلامیان و همان مردم باشند ولی با یک نام دیگر به عنوان هخامنشینان.
به هر حال در زمان گذشته بعد از فروپاشی حکومت ها مردم و مسولان با نفوذ دربار پادشاه که از جنگ ها جان سالم به در بردن به غار و کوهستانها پناه می بردن و در یک فهرست بعد از تجدید قوا در صدد تشکیل یک پادشاهی با همان عنوان با عنوان دیگر بر می امدن، در زمان گذشته معمولا کسانی دست به تشکیل پادشاهی زدن که یک عمر در یک دربار تجربه کسب نموده ند، و دارای دانش و اگاهی لارم در این زمینه بوده اند لذا چه بسا هخامنشیان همان نوادگان پادشاهان اعیلامیان باشند.
مرز های تاریخ رو با این گزارشت عوض کردی جناب متخصص!!!!!
نه فقط هخامنشیان بلکه خود آریاییها به احتمال زیاد اصل و نسب زیادی از عیلامیها/پروتو-عیلامو-دراویدیها داشتند. یک پیوند متوالی ژنتیکی بین همه جمعیتهای ایرانی عصر برنز وجود داشت،
کار از واژهشناسی و رمزگشایی زبان گذشته است. نژاد آنها کاملاً مشخص بود، آنها آشکارا و بیپرده خود را هتمتی/هلتمتی مینامیدند و درست در جنوب غرب ایران سکونت داشتند. زبان عیلامیها اشتراکات منحصربفردی با زبان دراویدی دارد، اما از نظر ژنتیکی واقعاً هیچ نسبتی با هم ندارند. دراویدیها از پیش-دراویدیها و بومیان آسیای جنوبی (AASI) تشکیل شدند که حدود ۱۰,۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال پیش شکارچیان/گلهداران نوسنگی زاگرس شروع به سرازیر شدن به شبه قاره هند میکنند و زبان پروتو-عیلامو-دراویدی را به آنجا گسترش میدهند. در نظر داشته باشید که شکارچیان و گله داران زاگرس نوادگان هوموساپینسهایی بودند که 60,000 تا 40,000 پیش از زیر صحرای آفریقا (SSA) شروع به مهاجرت به خاور نزدیک کردند. تا زمان انقلاب نوسنگی نیمی از آنها در ایران ناپدید میشوند و شروع به آمیختگی با آناتولیهای نوسنگی میکنند که حدود 50,000 سال با آنها فاصله ژنتیکی داشتند. کشاورزان نوسنگی ایران/زاگرس دو بخش میشوند: ایرانی شرقی و ایرانی غربی. کشاورزان ایرانی شرقی بیشتر در معرض و اشعه فرابنفش (UV) خورشید قرار میگیرند و در نتیجه تولید ملانین بیشتر برنزه میشوند و مقدار کمی با شکارچیان آسیای جنوبی و کشاورزان آناتولی و بسیار کم شکارچیان قفقاز آمیخته میشوند و شروع به ساخت تمدن جیرفت میکنند. امروزه نزدیکترین گروه به کشاورزان نوسنگی شرقی ایرانی، زرتشتیها هستند و نزدیکترین گروه به کشاورزان نوسنگی غربی ایران، ایرانیان، ترکیهای ها، ساردیناییها و ایتالیاییها هستند.
اینکه جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد که بر روی اجساد پیدا شده عیلامی تحقیق گسترده انجام شود مایه تأسف است. باید آنالیز ژنتیکی اتوزومال بر روی اجسادی که گمان میرود با تمدن عیلامی مرتبط بودند انجام بشه که بدون شک عیلامیها نزدیکترین مردم به ایرانیان مدرن هستند و نه کولیها و اعراب و هندیها و دراویدیها و یهودیها و آفریقایی ها
ببینید نوید تو فقط یک عرب ایرانی شده هستی پس چرا نگو. نزار دهنم باز بشه
عرب ایرانی شده چه صیغه اييه جديده این ؟ چیزی که مشخصه و انکار ناپذیره عیلامیان به هیچ وجه اریایی نبودن لرا که ادعا میکنن اریایی هستن چطور خودشونو عیلامی میدونن شتر سواری دولا دولا نمیشه بعد همه ی گوگل رو با سایت های جعلی پر کردن کخ عیلامیان لر هستن تاریخو نمیشه دستکاری کرد اونم با گوگل عربا حداقل تا قبل از ساسانیان در خوزستان بودن و سندشم موجوده عربای خوزستان بودن که به اردشیر بابکان کمک کردن تا اشکانیان رو شکست بده برو دست نوشته ی اردشیر بابکان رو بخون ببین چی نوشته اصلا قبل اینکه ایران ایران باشه عربا در خوزستان بودن و دو طرف بین النهرین عربا ساکن بودن
عرب ایرانی شده چه صیغه اييه جديده این ؟ چیزی که مشخصه و انکار ناپذیره عیلامیان به هیچ وجه اریایی نبودن لرا که ادعا میکنن اریایی هستن چطور خودشونو عیلامی میدونن شتر سواری دولا دولا نمیشه بعد همه ی گوگل رو با سایت های جعلی پر کردن کخ عیلامیان لر هستن تاریخو نمیشه دستکاری کرد اونم با گوگل عربا حداقل تا قبل از ساسانیان در خوزستان بودن و سندشم موجوده عربای خوزستان بودن که به اردشیر بابکان کمک کردن تا اشکانیان رو شکست بده برو دست نوشته ی اردشیر بابکان رو بخون ببین چی نوشته اصلا قبل اینکه ایران ایران باشه عربا در خوزستان بودن و دو طرف بین النهرین عربا ساکن بودن
عزیزانم بر وجوه اشتراکتان تکیه کنید که بیشمار است و از پریشانی و اختلاف بپرهیزید، شمایان همه ایرانیانید، نجیب و نجیب زاده، شریف و آزاده و به این هم ببالید.تمام!
اعراب، آشوریها، یهودیها ایرانیِ قومی نیستند، خوشبینی افراطی رو بزار کنار. ژنتیک، فرهنگ، زبان و پیشینه تاریخی آنها با ایرانیان قومی متفاوت است. آنها بومی ایران نیستند. اما از نظر ملیتی و شهروندی ایرانی هستند.
سنگ نبشته های زمان مادها و هخامنشیان به سه زبان آریایی، ایلامی و اکدی است. ولی زبان اشکانیان و ساسانیان پهلوی بود که هم ریشه با زبان مادها و هخامنشیان است.
البته در برخی از گویش های زبان پهلوی، مانند پشتون، کردی کرمانجی، تات و تالشی، به دلیل مجاورت با زبان بومیان غیر آریایی، ویژگی Splitive ergative دیده می شود. بادکوبه، در حال تلاش نظامند برای نابودی تالشی های بومی پهلوی زبان آن منطقه است!
در ضمن، زبان بومیان غیر آریایی آذربایجان و کردستان، یعنی اوراراتو ها و مانناها که پیش از مادها بودند و نیز زبان سومریان و ایلامیان اگرچه پیوندی یا التصاقی (Agglutinive) بود ولی به کلی و از بنیان با زبان های فقط «پسوندی» آلتایی (مغولی تورکی) متفاوت بودند. زیرا بر خلاف مغولی تورکی، از پیشوند و میانوند هم بهره گیری می کردند.
زبان غیر آریایی گرجی (قفقازی)، بازمانده زبان اوراراتوها است که هیچ گونه شباهتی با زبان تورکی ندارد!!!
همچنین، زبان های غیر آریایی سومری، ایلامی و قفقازی Splitive ergative هستند. در حالی که زبان های ژاپنی، سرخپوستان و مغولی تورکی،
اینطور نیستند!
نام آذرآبادگان در شاهنامه آمده است. آتشکده آذرگشنسب در تکاب قرار داشت.
پس از ورود آریاییان به قفقاز، گیلان، مازندران، اذربایجان، کردستان، همدان، لرستان، بختیاری، خوزستان و کهگیلویه، آنان با بومیان به شکل مسالمت آمیز ادغام شدند و به تدریج گویش های گوناگون زبان پهلوی اشکانی یا پهلوی ساسانی جایگزین بیشتر زبان های غیر آریایی بومی شدند.
دین اقوام زردپوست وحشی، زردتشتی نبود بلکه انان بت پرست و شمنیست بودند و نمادشان گرگ خاکستری (بوز قورد) بود.
اما،
در هیج یک از آثار باستانی ایران تاریخی بزرگ، کمترین نگاره، ظروف، وسایل زندگی، سنگ نبشته و مجسمه ای که بیانگر گرگ پرستی ایرانیان باشد، وجود ندارد و فقط نماد «شیر» در همه جای ایران زمین از جمله آذربایجان، در انواع آثار باستانی به چشم می خورد.
در آثار باستانی آذربایجان، کردستان، سومر، ایلام، تخت جمشید، دوران اشکانی و ساسانی روشن است که چهره ایرانیان از نژاد زرد مغولی تورکی نیست و صورت و بینی ایرانیان کشیده با چشم و ابروی درشت و ریش و سبیل انبوه و پرپشت می باشد. ولی پس از دولت های آریایی طاهریان، صفاریان و سامانیان، یعنی اوغوزها، مغولان و تاتاران می بینیم که تصویر اشخاص، مغولی شده است: به طوری که چشمان شان باریک، گربه ای و ریش و سبیل ناچیز، کم پشت و تنک بود!!!
زردپوستان بیابانگرد، از دوران هخامنشیان پیوسته از طرف شمال شرق و شمال غرب به ایران حمله ور می شدند. مثلاً زردپوستان مهاجم وحشی هون ( =هپتال= خزرها) از طرف قفقاز وارد ایران می شدند و اقدام به قتل و غارت در پیش و پس از اسلام می کردند. متأسفانه خود کوروش بزرگ هم در جنگ با آنها کشته شد.
سد آهنی دربند (باب الابواب =دمیرچی فعلی) را ایرانیان در قفقاز برای جلوگیری از ورود زردپوستان به آذربایجان ساخته بودند و این وحشیان غارتگر را پس از تار و مار تا دربند قفقاز عقب می راندند.
یکی از مضحک ترین دروغ ها و ادعاهای پان تورکبستهای زردپوست:
«در سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی به آذربایجان، این دانشمند و جهانگرد بزرگ ایرانی با سابقه مسافرت به کشورهای متعدد، با یک شاعر بومی به نام قطران تبریزی برخورد کرد که «به زبانی ناشناخته برای ناصر خسرو صحبت می کرد که نه عجمی بود و نه عربی».
آنگاه این پان تورکبست های بیسواد نتیجه می گیرند که:
پس این زبان ناشناخته قطران تبریزی، قطعا تورکی بود؟؟؟!!!
در حالی که توجه نمی کنند ناصر خسرو زاده ۳۹۶ در بلخ بود و در سال ۴۸۱ یعنی حدود پانصد سال پس از اسلام فوت کرد.
یعنی کودکی ناصر خسرو در دوران سلطان محمود ترک زبان غزنوی و بزرگ سالی اش با دوران اوغوزهای ترک زبان سلجوقی، هم زمان بود.
آنگاه چگونه ممکن است که ناصر خسروی جهانگرد که از کودکی با غزنویان آشنا شده بود و نیز به ادعای پان تورکبست ها، مردم آذربایجان و کردستان از پیش از دوران مادها و هخامنش ترک زبان بوده اند،
نمی دانست که زبان بومی قطران،
این شاعر تبریزی، ترکی است؟؟!
در حالی که عقل سلیم و منطق روشن یک انسان بدون غرض و غیر متعصب به آسانی می پذیرد که گویش های گوناگون بومی آذربایجان برای یک ایرانی متولد شهر دورافتاده بلخ ناآشنا و نامفهوم است.
هم چنانکه حتی اکنون هم گویشوران مجاور کردی کرمانجی و شقاقی، با گویشوران کردی سورانی یا کردی کلهری، ناچارند که به وسیله فارسی میانجی با هم صحبت کنند!
همچنین، گویشوران بومی پهلوی زبان پشتون، تات، تالشی، گیلک، بلوچی، لری، لک، بختیاری، تاجیک، کازرونی، بوشهری، یزدی، کرمانی، لاری، بهبهانی، شوشتری و دزفولی، اصلا منظور یکدیگر را نمی فهمند و بایستی با میانجگیری فارسی امروزی با هم سخن بگویند.
فردوسی:
یکی روم و خاور دگر ترک و چین، سیم دشت گردان و ایران زمین.
سنگ نبشته های زمان مادها و هخامنشیان به سه زبان آریایی، ایلامی و اکدی است. ولی زبان اشکانیان و ساسانیان پهلوی بود که هم ریشه با زبان مادها و هخامنشیان است.
البته در برخی از گویش های زبان پهلوی، مانند پشتون، کردی کرمانجی، تات و تالشی، به دلیل مجاورت با زبان بومیان غیر آریایی، ویژگی Splitive ergative دیده می شود. بادکوبه، در حال تلاش نظامند برای نابودی تالشی های بومی پهلوی زبان آن منطقه است!
در ضمن، زبان بومیان غیر آریایی آذربایجان و کردستان، یعنی اوراراتو ها و مانناها که پیش از مادها بودند و نیز زبان سومریان و ایلامیان اگرچه پیوندی یا التصاقی (Agglutinive) بود ولی به کلی و از بنیان با زبان های فقط «پسوندی» آلتایی (مغولی تورکی) متفاوت بودند. زیرا بر خلاف مغولی تورکی، از پیشوند و میانوند هم بهره گیری می کردند.
زبان غیر آریایی گرجی (قفقازی)، بازمانده زبان اوراراتوها است که هیچ گونه شباهتی با زبان تورکی ندارد!!!
همچنین، زبان های غیر آریایی سومری، ایلامی و قفقازی Splitive ergative هستند. در حالی که زبان های ژاپنی، سرخپوستان و مغولی تورکی،
اینطور نیستند!
نام آذرآبادگان در شاهنامه آمده است. آتشکده آذرگشنسب در تکاب قرار داشت.
پس از ورود آریاییان به قفقاز، گیلان، مازندران، اذربایجان، کردستان، همدان، لرستان، بختیاری، خوزستان و کهگیلویه، آنان با بومیان به شکل مسالمت آمیز ادغام شدند و به تدریج گویش های گوناگون زبان پهلوی اشکانی یا پهلوی ساسانی جایگزین بیشتر زبان های غیر آریایی بومی شدند.
دین اقوام زردپوست وحشی، زردتشتی نبود بلکه انان بت پرست و شمنیست بودند و نمادشان گرگ خاکستری (بوز قورد) بود.
اما،
در هیج یک از آثار باستانی ایران تاریخی بزرگ، کمترین نگاره، ظروف، وسایل زندگی، سنگ نبشته و مجسمه ای که بیانگر گرگ پرستی ایرانیان باشد، وجود ندارد و فقط نماد «شیر» در همه جای ایران زمین از جمله آذربایجان، در انواع آثار باستانی به چشم می خورد.
در آثار باستانی آذربایجان، کردستان، سومر، ایلام، تخت جمشید، دوران اشکانی و ساسانی روشن است که چهره ایرانیان از نژاد زرد مغولی تورکی نیست و صورت و بینی ایرانیان کشیده با چشم و ابروی درشت و ریش و سبیل انبوه و پرپشت می باشد. ولی پس از دولت های آریایی طاهریان، صفاریان و سامانیان، یعنی اوغوزها، مغولان و تاتاران می بینیم که تصویر اشخاص، مغولی شده است: به طوری که چشمان شان باریک، گربه ای و ریش و سبیل ناچیز، کم پشت و تنک بود!!!
زردپوستان بیابانگرد، از دوران هخامنشیان پیوسته از طرف شمال شرق و شمال غرب به ایران حمله ور می شدند. مثلاً زردپوستان مهاجم وحشی هون ( =هپتال= خزرها) از طرف قفقاز وارد ایران می شدند و اقدام به قتل و غارت در پیش و پس از اسلام می کردند. متأسفانه خود کوروش بزرگ هم در جنگ با آنها کشته شد.
سد آهنی دربند (باب الابواب =دمیرچی فعلی) را ایرانیان در قفقاز برای جلوگیری از ورود زردپوستان به آذربایجان ساخته بودند و این وحشیان غارتگر را پس از تار و مار تا دربند قفقاز عقب می راندند.
یکی از مضحک ترین دروغ ها و ادعاهای پان تورکبستهای زردپوست:
«در سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی بلخی به آذربایجان، این دانشمند و جهانگرد بزرگ ایرانی با سابقه مسافرت به کشورهای متعدد، با یک شاعر بومی به نام قطران تبریزی برخورد کرد که «به زبانی ناشناخته برای ناصر خسرو صحبت می کرد که نه عجمی بود و نه عربی».
آنگاه این پان تورکبست های بیسواد نتیجه می گیرند که:
پس این زبان ناشناخته قطران تبریزی، قطعا تورکی بود؟؟؟!!!
در حالی که توجه نمی کنند ناصر خسرو زاده ۳۹۶ در بلخ بود و در سال ۴۸۱ یعنی حدود پانصد سال پس از اسلام فوت کرد.
کودکی ناصر خسرو در دوران سلطان محمود ترک زبان غزنوی و بزرگ سالی اش با دوران اوغوزهای ترک زبان سلجوقی، هم زمان بود.
آنگاه چگونه ممکن است که ناصر خسروی جهانگرد که از کودکی با غزنویان آشنا شده بود و نیز به ادعای پان تورکبست ها، مردم آذربایجان و کردستان از پیش از دوران مادها و هخامنش ترک زبان بوده اند،
نمی دانست که زبان بومی قطران،
این شاعر تبریزی، ترکی است؟؟!
در حالی که عقل سلیم و منطق روشن یک انسان بدون غرض و غیر متعصب به آسانی می پذیرد که گویش های گوناگون بومی آذربایجان برای یک ایرانی متولد شهر دورافتاده بلخ ناآشنا و نامفهوم است.
هم چنانکه حتی اکنون هم گویشوران مجاور کردی کرمانجی و شقاقی، با گویشوران کردی سورانی یا کردی کلهری، ناچارند که به وسیله فارسی میانجی با هم صحبت کنند!
همچنین، گویشوران بومی پهلوی زبان پشتون، تات، تالشی، گیلک، بلوچی، لری، لک، بختیاری، تاجیک، کازرونی، بوشهری، یزدی، کرمانی، لاری، بهبهانی، شوشتری و دزفولی، اصلا منظور یکدیگر را نمی فهمند و بایستی با میانجگیری فارسی امروزی با هم سخن بگویند.
فردوسی:
یکی روم و خاور دگر ترک و چین، سیم دشت گردان و ایران زمین.
با درود….
یکی بودن نژاد لر ها وبختیاری ها بالا ترین گمانی است که می شود برآن پافشاری کرد .دلایل آن هم می شود درشکال پوشاک وشکل اندام وصورت ودماغ وریش همانند ایلامیان وزاکرس نشینان توجه کرد ، دیگر اینکه زاکرس ودشت خوزستان وپیرامون آن ها آنچنان که محل زندگی ایلامیان بوده امروز محل زندگی لر وبختیاری است وقوم های کوچنده ومهاجر مانند افشار وعرب وغیره خود مشخص هستند .دلیل دیگر واژه های ایلامی وسومری در زبان های لر ها وبختیاری ودیگر زاگرس نشینان فراوان است ونیاز به پویش وتحقیق دارد تا فهرست شوند گرچه گویش ایلامی وسومری زنده نمانده تا اکنون چیزی آشکار شود ولی واژه ها مانده اند واژه هایی مانند سالار ومهر زیل وسیلا خور که از ایلام وسومر در زبان لری وبختیاری مانده است .
این پژوهش ها را دبیشتر غربیان واروپاییان زحمتش را کشیده اند وخودمان بیخیال بوده ایم .دست آنها درد نکند.
با درود….
یکی بودن نژاد لر ها وبختیاری ها بالا ترین گمانی است که می شود برآن پافشاری کرد .دلایل آن هم می شود درشکال پوشاک وشکل اندام وصورت ودماغ وریش همانند ایلامیان وزاکرس نشینان توجه کرد ، دیگر اینکه زاکرس ودشت خوزستان وپیرامون آن ها آنچنان که محل زندگی ایلامیان بوده امروز محل زندگی لر وبختیاری است وقوم های کوچنده ومهاجر مانند افشار وعرب وغیره خود مشخص هستند .دلیل دیگر واژه های ایلامی وسومری در زبان های لر ها وبختیاری ودیگر زاگرس نشینان فراوان است ونیاز به پویش وتحقیق دارد تا فهرست شوند گرچه گویش ایلامی وسومری زنده نمانده تا اکنون چیزی آشکار شود ولی واژه ها مانده اند واژه هایی مانند سالار ومهر زیل وسیلا خور که از ایلام وسومر در زبان لری وبختیاری مانده است .
این پژوهش ها را دبیشتر غربیان واروپاییان زحمتش را کشیده اند وخودمان بیخیال بوده ایم .دست آنها درد نکند.
با درود….
یکی بودن نژاد لر ها وبختیاری ها بالا ترین گمانی است که می شود برآن پافشاری کرد .دلایل آن هم می شود درشکال پوشاک وشکل اندام وصورت ودماغ وریش همانند ایلامیان وزاکرس نشینان توجه کرد ، دیگر اینکه زاکرس ودشت خوزستان وپیرامون آن ها آنچنان که محل زندگی ایلامیان بوده امروز محل زندگی لر وبختیاری است وقوم های کوچنده ومهاجر مانند افشار وعرب وغیره خود مشخص هستند .دلیل دیگر واژه های ایلامی وسومری در زبان های لر ها وبختیاری ودیگر زاگرس نشینان فراوان است ونیاز به پویش وتحقیق دارد تا فهرست شوند گرچه گویش ایلامی وسومری زنده نمانده تا اکنون چیزی آشکار شود ولی واژه ها مانده اند واژه هایی مانند سالار ومهر زیل وسیلا خور که از ایلام وسومر در زبان لری وبختیاری مانده است .
این پژوهش ها را دبیشتر غربیان واروپاییان زحمتش را کشیده اند وخودمان بیخیال بوده ایم .دست آنها درد نکند.
شما واقعاً یک عقبمانده ذهنی هستید، ما داریم درباره اتحاد و انسجام تمام اقوام ایرانی/پارسی صحبت میکنیم، اونوقت شما هنوز توی یکی بودن یا یکی نبودن لر و بختیاری داری نظریه پردازی میکنید؟ تأثیرش چین واقعاً؟؟ همچنین اکثر پایتختهای عیلامی درحال حاضر پارسی هستند: بهبهان، شوش، دزفول، خود استان فارس. لرها خود از نظر زبان شناسی و حتی فرهنگی و ژنتیکی با پارسیها دستهبندی میشوند. چیزی به نام لر در معنای نژادی هرگز در طول تاریخ وجود نداشت. ما اقوام باستانی داشتیم. لرها ترکیبی از پارس و ماد هستند. خود پارسیها را میتوان ترکیبی از پروتو-عیلامیها (و سایر خویشاوند زاگرسی عیلامیها) به اضافه مهاجران استپی که از تمدن اکسوس (BMAC) زبانهای هندواروپایی را با خود آوردند، مدلسازی کرد. ایرانیان کنونی تقریباً همان ایرانیان باستان هستند. البته بندریها، بلوچها و برخی کردهای بینالنهرین تا حدی استثنا هستند
داداش یه تورک خری اومده گفته عیلامی ها و سومری ها اجداد ما هستند بعد زبونشون با ترکا یکیه هاپلوگوپ J2a هاپلوگروپ تورکیه نه ایرانی زاگرسم محل تورکا بوده چون دی ان ای تورکا اونجا داداش من با این خر چیکار کنم این چی داره میگ ناموسا 😂😂😂
از اون ورم یه عربه میگ عیلام مال ماست 😂😂
داداش یه تورکی اومده گفته زبون ما با زبان ایلامیان یکیه چون اسم قدیمی ایلام اوجه بود پس این کلمه مال ما هم هست پس گف هاپلوگروپ جی دو ای مال تورکه زاگرسم مال ماعه یعتی خداوکیلی هنگم منم اینارو چیکار کنم من اخه بعد میگ ما مهاجریم خودشو سوا کرده 😂😂
تمامایرانیانتاریخرابهدروغنوشتندودستتوتاریخبردن
فکنمطوریکهشمامیگیدنوحاریاییبودهیاادموحوا😏
خسته نباشید خدمت شما
در نزدیکی شهر ما روستایی وجود داره به نام خوزی که در قدیم بهش هوزی میگفتن البته هنوز هم قدیمی ها میگن
زبان همه اقوام به مورو زمان تغییر کرده. و هیچ قومی زبانش بدونه تغییر نبوده..انسانهای
هوشمندی که۶۴ هزار سال پیش در دره خرم آباد و (غار کلادر و قمری) زندگی میکردند؟ بومی این منطقه بوداند؟؟..یا آریایها مهاجر بودند یا سامی نژاد و نواده نوح نبی؟؟؟
دانشمندان جهان بر این باورند که اجداد اروپایها امروزی در این منطقه ساکن بوداند.. و در طول تاریخ به مورور زمان به دلایلی به سمت اروپا مهاجرت کرده اند…؟؟؟حالا شما گیر بده به مهاجرت. ۵ یا۶ هزارسال پیش آریایها.؟؟؟تاریخ ۶۴ هزار ساله بومیان منطقه سانسور یا بی اهمیت معرفی میشه از طرف بعضی افراد نادان؟؟ و فقط تاریخ آریایهای مهاجر مهم است
زبان همه اقوام به مورو زمان تغییر کرده. و هیچ قومی زبانش بدونه تغییر نبوده..انسانهای
هوشمندی که۶۴ هزار سال پیش در دره خرم آباد و (غار کلادر و قمری) زندگی میکردند؟ بومی این منطقه بوداند؟؟..یا آریایها مهاجر بودند یا سامی نژاد و نواده نوح نبی؟؟؟
دانشمندان جهان بر این باورند که اجداد اروپایها امروزی در این منطقه ساکن بوداند.. و در طول تاریخ به مورور زمان به دلایلی به سمت اروپا مهاجرت کرده اند…؟؟؟حالا شما گیر بده به مهاجرت. ۵ یا۶ هزارسال پیش آریایها.؟؟؟تاریخ ۶۴ هزار ساله بومیان منطقه سانسور یا بی اهمیت معرفی میشه از طرف بعضی افراد نادان؟؟ و فقط تاریخ آریایهای مهاجر مهم است
..انسانهای
هوشمندی که۶۴ هزار سال پیش در دره خرم آباد و (غار کلادر و قمری) زندگی میکردند؟ بومی این منطقه بوداند؟؟..یا آریایها مهاجر بودند یا سامی نژاد و نواده نوح نبی؟؟؟
دانشمندان جهان بر این باورند که اجداد اروپایها امروزی در این منطقه ساکن بوداند.. و در طول تاریخ به مورور زمان به دلایلی به سمت اروپا مهاجرت کرده اند…؟؟؟حالا شما گیر بده به مهاجرت. ۵ یا۶ هزارسال پیش آریایها.؟؟؟تاریخ ۶۴ هزار ساله بومیان منطقه سانسور یا بی اهمیت معرفی میشه از طرف بعضی افراد نادان؟؟ و فقط تاریخ آریایهای مهاجر مهم است