
زروانیان چه کسانی بودند؟
بخش عظیمی از اطلاعات ما از زروان و زروانیان از منابع پس از اسلام نشأت می گیرند. از آنجا که هدف اصلی نویسندگان مسلمان اثبات حقانیت باورهای اسلامی بود، در نوشته های آن ها نگاه نسبتاً منفی نسبت به زروانیان وجود دارد. همچنین نباید تأثیرات احتمالی اعتقادی بر زروانیان را پس از سقوط ساسانیان فراموش کرد.
زروانیان در منابع پس از اسلام
بیشترین توصیفات از آیین زروانی در منابع پس از اسلام به دست آمده است. بنابراین معلوم نیست که زروانیان توصیف شده در منابع اسلامی تا چه اندازه شبیه همان زروانیان ایران باستان بودند.
برجستهترین شاهد شناخت آیین زروانی، مطالعۀ اسطورۀ زروان است. اسطوره ای که در منابع ارمنی، سریانی، یونانی و اسلامی فراوان به آن اشاره شده است اما متأسفانه تاکنون یک منبع واقعاً زروانی برای شناخت آن یافت نشده است.
در واقع اسناد و مدارک در مورد زروانیان بیشتر از توصیفات پیروان سایر ادیان به دست آمده است و منابعی که به طور مستقیم برگرفته از خود زروانیان باشند بسیار اندک هستند.
آیین زروان، یک دین مستقل یا مکتب فکری وابسته؟
با توجه به پیچیدگی ها مربوط به مطالعۀ آیین زروان، نظرات پژوهشگران و مورخان در مورد ماهیت و خاستگاه آن بسیار متنوع است. در ابتدا اینگونه تصور می شد که زروانیان پیرو یک دین مستقل و جداگانه بودند که قدمتش حتی به پیش از ظهور دین زرتشتی یا مزدیسنا می رسید.
بعدتر برخی محققان این فرضیه را مطرح کردند که در اثر آشنایی ایرانیان زرتشتی با عقاید بابلیان و یونانیان و مصریان باستان، برخی از زرتشتیان تغییراتی در برخی باورهای کهن زرتشتی ایجاد کردند. طبق این فرضیه آیین زروان در واقع یک نوع بدعت در دین اصیل زرتشتی بود و زروانیان نوعی مرتدان زرتشتی به شمار می رفتند.
اما تحقیقات جدیدتر نشان می دهد که زروانیگری نه یک دین جدا یا بدعت، بلکه یک مکتب فکری درون خود زرتشتیان بوده است. در واقع چنین به نظر می رسد که زروانیان گروهی از خود زرتشتیان بوده اند و هیچ شاهد محکمی نیست که نشان دهد از منظر زرتشتیان زروانیان مرتد یا کافر به شمار می رفتند.
زروان خدای زمان بی کران
زروان ایزد زمان نقطۀ اصلی تمرکز تفکر زروانی است. در شاخۀ اصلی و سنتی دین زرتشتی زروان یک ایزد نه چندان مهم است. اما در آیین زروانی او به عنوان خدای زمان بی پایان اهمیت اساسی پیدا می کند. زروان در واقع خاستگاه هم اهورامزدا و هم اهریمن است.
او پیش از اهورامزدا و اهریمن وجود داشته و خدایی بی طرف است. نه مثل اهورامزدا منشأ تمام خوبی هاست و نه مثل اهریمن با بدی پیوند دارد، او خنثی است. اهورامزدا و اهریمن هر دو از او به وجود می آیند و او به نوعی هم پدر و هم مادر آن دو است.
به نظر می رسد که برجسته شدن زروان و به دنبال آن مکتب زروانی، مربوط به تلاش برخی متفکران و روحانیون زرتشتی برای توضیح خاستگاه اهورامزدا و اهریمن باشد. هر چه باشد نباید فراموش کرد که زروان در کهن ترین بخش های اوستا و قدیمی ترین شکل دین زرتشتی چنین نقش برجسته ای ندارد، هرچند در آنجا هم به زمان بی کران منسوب است.
کهن ترین باورهای دین زرتشتی که اوستا مهم ترین شاهد آن است، چنین به مخاطب القا می کنند که اهورامزدا و اهریمن از ابتدا وجود داشتند و اینگونه نبوده که از زمانی به بعد یا جایی به بعد به دست شخصی یا رویدادی خلق شده باشند. در بهترین حالت، این منابع در خصوص خاستگاه اهورامزدا و اهریمن ساکت هستند.
اما بعدتر برخی روحانیون زرتشتی تلاش کردند یک خاستگاه واحد برای وجود اهورامزدا و اهریمن پیدا کنند و این خاستگاه را در مفهوم زمان بی کران که با زروان پیوند داشت یافتند.
به این ترتیب این اهورامزدا و اهریمن نبودند که از ازل وجود داشتند، بلکه زروان خدای زمان بود که از ازل وجود داشت و سپس اهورامزدا و اهریمن از او به وجود آمدند.باید تأکید داشت که مفاهیم زمان و مکان حتی تا قبل از پیدایش مکتب زروانی باورهای کهن مزدیسنا نقش پررنگی داشتند.
جایگاه زروان در مانویت
در متون و منابع مانوی سغدی و ایغوری متعلق به آسیای مرکزی زروان خدای بی کران جایگاه ممتازی دارد. این در حالی است که در متون مانوی قبطی متعلق به غرب خاورمیانه زروان جایگاه خاصی ندارد. این واقعیت نشان می دهد که زروان در میان برخی جماعات مانوی متعلق به جهان ایرانی جایگاه خاصی داشت نه برای تمام مانویان.
برخی از مانویان تحت تأثیر زروان در دین زرتشتی او را با خدای بزرگ دین خود، «پدر بزرگی» یکی دانسته اند. اینکه برخی از مانویان زروان و نه اهورامزدا را با خدای بزرگ دی خود یکی می دانستند البته قابل توجه است.
منابع غیر زرتشتی از جمله شهادت نامه های سریانی نشان می دهند که در زمان ساسانیان برخی از مسیحیان که قصد تضعیف دین زرتشتی را داشتند، از زرتشتیان در مورد موقعیت مبهم زروان سوال می پرسیدند. پرسش اصلی آن ها این بود که اگر اهورامزدا خدای بزرگ و اصلی است، این واقعیت که او از زروان به وجود آمده است آیا بزرگی او را زیر سوال نمی برد؟
چنین به نظر می رسد که برخی از مانویان با انتخاب زروان به عنوان خدای بزرگ خود قصد داشتند تا به زرتشتی هایی که رقیب ایشان بودند یادآوری کنند که زروان از اهورامزدا بالاتر است چون قبل از او وجود داشته است.
البته زروانِ مانویت به طور کلی از زروانِ زرتشتیِ زروانی ضعیف تر است. زروان مانویت یک موجودیت فاعل و متفکر نیست. او یک موجودیت خنثی است که نور و تاریکی از آن به وجود می آیند. او زمان بی پایان است، زمان بی پایان بدون تفکر.
منابع و مآخذ
یکی از مهم ترین تحقیقات در مورد زروان را شائول شاکد فقید انجام داده است و نظرات او در مورد مکتب زروانی همچنان مقبولیت زیادی در میان محققان دارد، بنگرید به:
S. Shaked, Dualism in Transformation. Varieties of Religion in Sasanian Iran, London, 1994.
همچنین بنگرید به اثر قدیمی تر زیر:
R. C. Zaehner, Zurvan. A Zoroastrian Dilemma, Oxford 1955