
وایکینگ ها چگونه تاریخ اروپا را تغییر دادند؟
برای خیلی از ما وایکینگ ها یادآور مردان رشید با ریش های بلند و کشتی هایشان هستند که با حمله به سرزمین های مختلف عطش جنگ طلبی خود را فرو می نشاندند. اما این جنگجویان شمالی با تاخت و تازهایشان در اروپای قرون وسطی تأثیر مهمی بر تاریخ این قاره گذاشتند.
کیست که نداند این جنگجویان شمالی چگونه با حملات مکرر به کشورهای مختلف، از انگلستان تا فرانسه و از فرانسه تا اسپانیا و حتی ایتالیا چگونه نام خود را به عنوان کافران سنگدل و بی رحم در تاریخ جاودانه کردند. اما همین کافران شمالی سرانجام به جنگجویان قابل اعتماد کلیسای کاتولیک تبدیل شدند.
وایکینگ ها کابوس مسیحیت بودند
از اواخر سده هشتم تا یازدهم میلادی، وایکینگ ها کابوس مسیحیت در اروپا به شمار می رفتند. آنها همچنان پیرو دین چندخداپرستی کهن اقوام ژرمن بودند. کشتی های ایشان و جنگاوری آن ها به ایشان این قابلیت را می داد تا مسافت های طولانی را در زمان های کوتاهی بپیمایند و از طریق رودخانه ها تا قلب سرزمین های اروپایی پیش بروند.
کلیسای کاتولیک به عنوان مهم ترین نهاد حامی مسیحیان در اثر حملات وایکینگ ها تا مرز فلج شدن پیش رفت. بدیهی است که جنگهای کافران شمالی با دولت های مسیحی که مطیع کلیسای کاتولیک بودند به این نهاد نیز ضربه می زد.
چگونه وایکینگ ها به شوالیه تبدیل شدند؟
چنانکه در کتاب شوالیههای مسکین مسیح و معبد سلیمان شرح داده شده است، کلیسا ناامیدانه به جذب وایکینگ ها به مسیحیت مطابق با میلشان پرداخت. به این ترتیب کلیسا به شوالیه گری به سبک مسیحی پرداخت. شوالیه های جدید به همان سبک قدیم به خاطر جنگاوری مورد تحسین قرار می گرفتند و برای رسیدن به مقام شوالیه سوگندهای ویژه یاد می کردند؛ در این سوگندها دیگر مانند سابق خبری از افتخار به غارت و قتل عام بی گناهان نبود، بلکه شوالیه سوگند می خورد تا جان خود را برای دفاع از بی گناهان و اهداف مسیحایی فدا کند.
به تدریج وایکینگ هایی که به کشورهایی نظیر انگلستان و فرانسه مهاجرت کرده بودند، در اثر ارتباط با مسیحیان مسیحی شدند و سرانجام آموزه های مسیحی تا نروژ، دانمارک و قلب سرزمین های شمال اروپا هم رسید. این جنگجویان مسیحی جدید متوجه شدند که در مسیحیت هم می توانند کافران را بکشند و اموالشان را غارت کنند و این بار به جای گرفتن پاداش از اودین، از یهوه پاداش می گرفتند.
تأثیر وایکینگ ها بر جنگهای صلیبی
وقتی جنگ های صلیبی رخ داد و صلیبیان آن جنایات فجیع را در اورشلیم و دیگر شهرهای مسلمانان رقم زدند، مشخص شد که خشونت قدیمی کافران شمالی، با جلوه ای مسیحی همچنان در میان فرزندان آن ها زنده باقی مانده است. بسیاری از شوالیه های مسیحی که در جنگ های صلیبی جانفشانی ها کردند، از نسل همان وایکینگ هایی بودند که قبلاً مسیحی شده بودند.
به این ترتیب کلیسا موفق شده بود پس از مدت ها خطر تهدید وایکینگ های شمالی را دفع و آن را به سربازان وفادار برای خود تبدیل کند. شوالیه های مسیحی از خیلی جهات به جنگجویان وایکینگ شباهت داشتند. نظیر این شباهت ها را می توان بین فرقۀ جنگجویان وایکینگ یامز و شوالیه های معبد یافت.
در اواخر قرن دهم میلادی یک فرقۀ مذهبی از کافران وایکینگ موسوم به یامز در اسکاندیناوی ظهور کرد که از گروهی از جنگجویان متعصب و سختکوش تشکیل میشد. این جنگجویان به شدت تابع اصول و قوانین فرقۀ خود بودند و حتی در سربازخانههای خود بدون زنان به سر میبردند.
مرگ در میدان نبرد و پیوستن به اُدین (بزرگترین خدای وایکینگها) در والهالا بزرگترین آرزوی جنگجویان یامز بود. شوالیه های معبد نیز به طور مشابه از قوانین بسیار سختی پیروی می کردند و از آمیزش با زنان محروم بوده و کشته شدن در جنگ و شهید شدن را بالاترین افتخار می دانستند.
مآخذ و منابع
کتاب شوالیه های مسکین مسیح و معبد سلیمان از تاریخ تا افسانه، نوشته فیلیپ لورن دو کوستر، ترجمه مرتضی عرب زاده سربنانی، چاپ اول، 1400، صفحات 23 تا 27.